English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 216 (13 milliseconds)
English Persian
sociology جامعه شناسی
social science جامعه شناسی
Search result with all words
sociological وابسته به جامعه شناسی
phytosociology جامعه شناسی گیاهی
scientific socialism بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
sociolinguistics جامعه شناسی زبان
hero-worshipper ستایش گر ساده لوح [جامعه شناسی]
to acclimatize/acclimatise [British E] [به اوضاع شخصی جدید] خو گرفتن [جامعه شناسی]
to acclimatize/acclimatise [British E] yourself [به اوضاع شخصی جدید] خو گرفتن [جامعه شناسی]
to become acclimatized [به اوضاع شخصی جدید] خو گرفتن [جامعه شناسی]
to acclimate [American E] to new circumstances [به اوضاع شخصی جدید] خو گرفتن [جامعه شناسی]
to ask somebody out از کسی پرسیدن که آیا مایل است [با شما] بیرون برود [جامعه شناسی]
cover پوشش مخفی [جامعه شناسی]
blind پوشش مخفی [جامعه شناسی]
cover مخفی گاه [جامعه شناسی]
blind مخفی گاه [جامعه شناسی]
Other Matches
european essembly مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
socialism جامعه گرایی جامعه داری اقتصادسوسیالیستی
entomology حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
lateral meniscus منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
bacteriologic مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
philology زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
karyology هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
typology گونه شناسی نوع شناسی
kinematics حرکت شناسی جنبش شناسی
neurologic وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
polity جامعه
polities جامعه
ecological community جامعه
society جامعه
socio- جامعه
community جامعه
communities جامعه
universe جامعه
societies جامعه
the body politic جامعه
closed society جامعه بسته
affluent society جامعه مصرفی
biocenose جامعه زندگان
primitive society جامعه ابتدایی
preliterate society جامعه نانویسا
atomistic society جامعه ذرهای
biocummunity جامعه زندگان
biotic communtity جامعه زندگان
moslem league جامعه مسلمانان
psychopathy جامعه ستیزی
antisocial جامعه ستیز
nonliterate society جامعه نانویسا
classless society جامعه بی طبقه
finite population جامعه محدود
inert society جامعه بیهوده
infinite population جامعه نامحدود
integral calculus حساب جامعه
lower class بی کلاس [در جامعه]
subclass بی کلاس [در جامعه]
league of nations جامعه ملل
mass society جامعه انبوهیده
eruropean community جامعه اروپایی
affluent society جامعه رفاه
ecclesiastes کتاب جامعه
integral calculvs حساب جامعه
affluent society جامعه ثروتمند
peripheral community جامعه پیرامونیperipeteia
affluent society جامعه مرفه
sociological جامعه شناختی
dissocialization جامعه گسلی
underclass بی کلاس [در جامعه]
society جامعه اجتماع
throwaway society جامعه مسرف
social minded در فکر جامعه
socialist جامعه گرای
A classless society. جامعه بی طبقه
sociometry جامعه سنجی
sociality جامعه جویی
sociopathy جامعه ستیزی
sociopath جامعه ستیز
sociocentrism جامعه- محوری
psychopath جامعه ستیز
psychopaths جامعه ستیز
stimulus population جامعه محرکها
statistical universe جامعه اماری
societies جامعه اجتماع
parameter اماره جامعه
socialism جامعه گرایی
parameters اماره جامعه
sociologist جامعه شناس
sociable جامعه پذیر
sociability جامعه پذیری
transitory society جامعه انتقالی
socialists جامعه گرای
social desirability جامعه پسندی
sociogenic جامعه زاد
egalitarian society جامعه تساوی طلب
holy office جامعه راهبان ومومنین
the society is like a vortex جامعه مانندگردابی است
bourgeois عضوطبقه متوسط جامعه
pseudopsychopathic جامعه ستیز کاذب
sampling population جامعه نمونه گیری
psychopathic personality شخصیت جامعه ستیز
public mischief جرم علیه جامعه
underclass طبقه پایین جامعه
subclass طبقه پایین جامعه
Common Market جامعه اقتصادی اروپا
covenant of the league of nations منشور جامعه ملل
lower class طبقه پایین جامعه
bourgeois <adj.> عضوطبقه متوسط جامعه
ornithology پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
to retire in to oneself از جامعه کناره گیری کردن
sociometry سنجش روابط افراد جامعه
e c s c (european coal & steel commissio جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا
phalanstery تقسیم جامعه باجزاء کوچک
phalanstery جامعه کوچک ومستقل اشتراکی
socialist جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
to live at the expense of society روی دوش جامعه زندگی
antisocial مخل اجتماع دشمن جامعه
socialite شخص طراز اول جامعه
to seed a person to c. کسیرا از جامعه بیرون کردن
r.m.a. color code علایم رنگی جامعه رادیوسازان
european community competition rules مقررات رقابت در جامعه اروپا
socialites شخص طراز اول جامعه
socialists جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
laryngological وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
public mischief جرمی که مضر به حال جامعه باشد
misanthropist کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
public good کالایی که تولید ان به نفع جامعه باشد
calculus حساب جامعه و فاضله جامع و فاضل
league مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
leagues مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
oenology می شناسی شراب شناسی
debutant دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
acculturate نقل و انتقال دادن فرهنگ یک جامعه به جامعهء دیگر
greenbelt کمربندی از کشتزارها و یاخیابانهای مشجر که یک جامعه راازجامعه دیگری جدامیسازد
debut نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
ecosystems بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
debuts نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
ecosystem بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
demand factors پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
canoness زنی که درمیان جامعه مذهبی یادانشکدهای با سایراهل ان زندگی کند
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
psychologically از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
Common Market بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
intervener در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
unlawful assembly در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
collectivism اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
common nuisance منظور عملی است که باعث اضرار جامعه به طور کلی شود و تاثیر ان متوجه فرد خاص نباشد
dominion ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
areodetic مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
invisible hand فرد در تعقیب منافع شخصی خود بطورخودکار به حداکثر کردن منافع جامعه کمک میکند
united nations organization سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
christenings عالم مسیحیت جامعه مسیحیت
Christendom عالم مسیحیت جامعه مسیحیت
european atomic energy community جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
real will مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
angiology رگ شناسی
chirognomics کف شناسی
technology فن شناسی
ichnolighology رد پا شناسی
neurology پی شناسی
hydrology اب شناسی
appreciatively حق شناسی
technologies فن شناسی
appreciative حق شناسی
sferics جو شناسی
anthography گل شناسی
pterography پر شناسی
gratefulness حق شناسی
somatology تن شناسی
graphology خط شناسی
pyrtretology تب شناسی
toxicology سم شناسی
palmistry کف شناسی
malacology نرم تن شناسی
lithology صخره شناسی
lithology سنگ شناسی
limnology اب شیرین شناسی
limnology دریاچه شناسی
theosophy خدا شناسی
virology ویروس شناسی
victimology قربانی شناسی
haematology خون شناسی
teleology غایت شناسی
helminthology کرم شناسی
morphology ریخت شناسی
hematology خون شناسی
herpetology خزنده شناسی
microbiology میکرب شناسی
teleology پایان شناسی
tectonics ساختمان شناسی
vulcanology اتشفشان شناسی
volcanology اتشفشان شناسی
histology بافت شناسی
teppetology فرش شناسی
mesology فرابوم شناسی
lexicology واژه شناسی
teratology کژ ریختی شناسی
kinematic جنبش شناسی
kinesiology حرکت شناسی
hypnology خواب شناسی
iamatology درمان شناسی
ichthyology ماهی شناسی
iconology پیکر شناسی
immunology ایمنی شناسی
iconology شمایل شناسی
indology هند شناسی
typology نشانه شناسی
typology سنخ شناسی
hydrology مبحث اب شناسی
kinematics جنبش شناسی
thanatology مرگ شناسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com