English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
sociolinguistics جامعه شناسی زبان
Other Matches
philology زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
sociology جامعه شناسی
social science جامعه شناسی
phytosociology جامعه شناسی گیاهی
sociological وابسته به جامعه شناسی
blind مخفی گاه [جامعه شناسی]
cover پوشش مخفی [جامعه شناسی]
blind پوشش مخفی [جامعه شناسی]
cover مخفی گاه [جامعه شناسی]
hero-worshipper ستایش گر ساده لوح [جامعه شناسی]
to acclimate [American E] to new circumstances [به اوضاع شخصی جدید] خو گرفتن [جامعه شناسی]
to become acclimatized [به اوضاع شخصی جدید] خو گرفتن [جامعه شناسی]
to acclimatize/acclimatise [British E] [به اوضاع شخصی جدید] خو گرفتن [جامعه شناسی]
to acclimatize/acclimatise [British E] yourself [به اوضاع شخصی جدید] خو گرفتن [جامعه شناسی]
european essembly مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
to ask somebody out از کسی پرسیدن که آیا مایل است [با شما] بیرون برود [جامعه شناسی]
scientific socialism بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
glottology زبان شناسی
philology زبان شناسی
linguistics زبان شناسی
glossology زبان شناسی
philologist استاد زبان شناسی
linguist متخصص زبان شناسی
linguistic وابسته به زبان شناسی
linguistically وابسته به زبان شناسی
linguists متخصص زبان شناسی
programming linguistics زبان شناسی برنامه نویسی
to emphasize تکیه کردن [زبان شناسی]
to emphasize تاکید کردن [زبان شناسی]
glossology علم زبان اصطلاح شناسی
philology علم زبان لغت شناسی
glottology علم زبان اصطلاح شناسی
philogical وابسته به علم زبان یا لغت شناسی
logical connective رابط های منطقی [ریاضی] [زبان شناسی]
logical operators رابط های منطقی [ریاضی] [زبان شناسی]
phonological وابسته به صوت شناسی یادگرگونی صدا در زبان
socialism جامعه گرایی جامعه داری اقتصادسوسیالیستی
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
association for computers and humanities یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
entomology حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
bacteriologic مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
lateral meniscus منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib چرب زبان زبان دار
Arabic زبان تازی زبان عربی
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
karyology هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
typology گونه شناسی نوع شناسی
kinematics حرکت شناسی جنبش شناسی
neurologic وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
society جامعه
ecological community جامعه
polity جامعه
socio- جامعه
societies جامعه
polities جامعه
the body politic جامعه
community جامعه
universe جامعه
communities جامعه
A classless society. جامعه بی طبقه
sociogenic جامعه زاد
sociopath جامعه ستیز
socialism جامعه گرایی
sociometry جامعه سنجی
society جامعه اجتماع
socialist جامعه گرای
sociologist جامعه شناس
societies جامعه اجتماع
stimulus population جامعه محرکها
throwaway society جامعه مسرف
primitive society جامعه ابتدایی
moslem league جامعه مسلمانان
biocenose جامعه زندگان
biocummunity جامعه زندگان
biotic communtity جامعه زندگان
nonliterate society جامعه نانویسا
sociable جامعه پذیر
socialists جامعه گرای
mass society جامعه انبوهیده
statistical universe جامعه اماری
peripheral community جامعه پیرامونیperipeteia
sociopathy جامعه ستیزی
sociability جامعه پذیری
classless society جامعه بی طبقه
league of nations جامعه ملل
parameters اماره جامعه
parameter اماره جامعه
eruropean community جامعه اروپایی
ecclesiastes کتاب جامعه
antisocial جامعه ستیز
transitory society جامعه انتقالی
finite population جامعه محدود
subclass بی کلاس [در جامعه]
affluent society جامعه رفاه
underclass بی کلاس [در جامعه]
affluent society جامعه مصرفی
affluent society جامعه ثروتمند
affluent society جامعه مرفه
lower class بی کلاس [در جامعه]
psychopaths جامعه ستیز
psychopath جامعه ستیز
psychopathy جامعه ستیزی
dissocialization جامعه گسلی
preliterate society جامعه نانویسا
atomistic society جامعه ذرهای
sociocentrism جامعه- محوری
integral calculus حساب جامعه
integral calculvs حساب جامعه
social minded در فکر جامعه
infinite population جامعه نامحدود
sociality جامعه جویی
social desirability جامعه پسندی
inert society جامعه بیهوده
sociological جامعه شناختی
closed society جامعه بسته
egalitarian society جامعه تساوی طلب
subclass طبقه پایین جامعه
underclass طبقه پایین جامعه
psychopathic personality شخصیت جامعه ستیز
Common Market جامعه اقتصادی اروپا
pseudopsychopathic جامعه ستیز کاذب
the society is like a vortex جامعه مانندگردابی است
holy office جامعه راهبان ومومنین
lower class طبقه پایین جامعه
covenant of the league of nations منشور جامعه ملل
sampling population جامعه نمونه گیری
bourgeois <adj.> عضوطبقه متوسط جامعه
bourgeois عضوطبقه متوسط جامعه
public mischief جرم علیه جامعه
ornithology پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
socialist جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
european community competition rules مقررات رقابت در جامعه اروپا
r.m.a. color code علایم رنگی جامعه رادیوسازان
socialists جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
e c s c (european coal & steel commissio جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا
antisocial مخل اجتماع دشمن جامعه
phalanstery جامعه کوچک ومستقل اشتراکی
to seed a person to c. کسیرا از جامعه بیرون کردن
phalanstery تقسیم جامعه باجزاء کوچک
to live at the expense of society روی دوش جامعه زندگی
socialites شخص طراز اول جامعه
socialite شخص طراز اول جامعه
sociometry سنجش روابط افراد جامعه
to retire in to oneself از جامعه کناره گیری کردن
pathologically از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
laryngological وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
league مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
misanthropist کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
leagues مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
calculus حساب جامعه و فاضله جامع و فاضل
public mischief جرمی که مضر به حال جامعه باشد
public good کالایی که تولید ان به نفع جامعه باشد
oenology می شناسی شراب شناسی
debutant دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
acculturate نقل و انتقال دادن فرهنگ یک جامعه به جامعهء دیگر
greenbelt کمربندی از کشتزارها و یاخیابانهای مشجر که یک جامعه راازجامعه دیگری جدامیسازد
debut نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
demand factors پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
debuts نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
ecosystem بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
ecosystems بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
canoness زنی که درمیان جامعه مذهبی یادانشکدهای با سایراهل ان زندگی کند
psychologically از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com