Dictiornary-Farsi | جانشین قائم مقام | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
vicegerent	جانشین قائم مقام


Search result with all words

deputies	قائم مقام جانشین
deputy	قائم مقام جانشین
Other Matches

locumtenens	قائم مقام
vicars	قائم مقام
vice chancellor	قائم مقام
deputies	قائم مقام
substituting	قائم مقام
substitute	قائم مقام
substituted	قائم مقام
successor	قائم مقام
surrogates	قائم مقام
deputy	قائم مقام
surrogate	قائم مقام
vice-chancellor	قائم مقام
vice-chancellors	قائم مقام
locums	قائم مقام
vicar	قائم مقام
locum	قائم مقام
subsitute	قائم مقام
surreptitiously	قائم مقام
alternate command authority	مقام جانشین فرماندهی
deputy	نایب قائم مقام
surrogates	قائم مقام شدن
surrogate	قائم مقام شدن
deputy minister	قائم مقام وزیر
deputies	نایب قائم مقام
procousul	قائم مقام کنسول
commercial representative	قائم مقام تجارتی
commercial procuration	قائم مقام تجارتی
consular agent	قائم مقام کنسول
deputy primeminister	قائم مقام نخست وزیر
subrogate	قائم مقام تعیین کردن
substituting	قائم مقام جایگزین کردن
substituted	قائم مقام جایگزین کردن
substitute	قائم مقام جایگزین کردن
compounding a felony	سازش کردن در دعوی ناشی از جنایت با پرداخت مبلغی به عنوان غرامت به مجنی علیه یا قائم مقام او
internunico	فرستاده پاپ قائم مقام نماینده پاپ
plate milling stand	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
take over	مسلط شدن غلبه کردن جانشین کردن جانشین شدن
embassage	مقام سفارت مقام ایلچی سفارت
succedent	جانشین
substitute	جانشین
substituted	جانشین
subsitute	جانشین
succeeder	جانشین
succedaneum	جانشین
vicar	جانشین
locums	جانشین
locum	جانشین
superseder	جانشین
replacements	جانشین
deputies	جانشین
substituting	جانشین
vicars	جانشین
deputy	جانشین
replacement	جانشین
locumtenens	جانشین
surrogates	جانشین
successor	جانشین
standbys	جانشین
standby	جانشین
absence indicator	جانشین
relief	جانشین
imam or imaum	جانشین
heir	جانشین
surrogate	جانشین
right	قائم
upright	قائم
vertical tail	دم قائم
vertical	قائم
upstanding	قائم
erect	قائم
righting	قائم
normal	قائم
plumb lines	خط قائم
plumb line	خط قائم
erected	قائم
erecting	قائم
righted	قائم
erects	قائم
perpendecular	قائم
orthogonal	قائم
alternate forms	شکلهای جانشین
displace	جابجاکردن جانشین
pinches	اندک جانشین
displaced	جابجاکردن جانشین
displace	جانشین شدن
expromissor	جانشین بدهکار
standby application	کاربرد جانشین
b. eliminator	جانشین باتری ب
surreptitiously	محرمانه جانشین
backup	جانشین بازیگر
displacement	جانشین سازی
vacant succession	بدون جانشین
to take over	جانشین شدن
replacements	جانشین سازی
complete substitution	جانشین کامل
replacement	جانشین سازی
repeater	پرچم جانشین
father surrogate	جانشین پدر
kludge	جانشین کردن
displaced	جانشین شدن
pinch	اندک جانشین
displaces	جابجاکردن جانشین
displaces	جانشین شدن
displacing	جابجاکردن جانشین
displacing	جانشین شدن
mother substitute	جانشین مادر
alias	نام جانشین
aliases	نام جانشین
substitute goals	هدفهای جانشین
substitute goods	کالاهای جانشین
fill in	جانشین کردن
fill in	جانشین شونده
he succeeded his father	جانشین پدرش شد
mother surrogate	جانشین مادر
incomer	جانشین مهاجر
succedaneous	متعاقب جانشین
heir	جانشین شدن
swaps	جانشین کردن
substituting	جانشین کردن
wlldcard	علامت جانشین
surrogates	جانشین شدن
swops	جانشین کردن
swopping	جانشین کردن
swopped	جانشین کردن
swap	جانشین کردن
substituted	جانشین کردن
substitution	جانشین سازی
substitute	جانشین کردن
vicar of christ	جانشین یا خلیفه
surrogate	جانشین شدن
swapped	جانشین کردن
propping	تقویت قائم
subrogation	قائم مقامی
increate	قائم بالذات
stake	قائم کردن
staked	قائم کردن
righted	قائم نگاهداشتن
normal vector	بردار قائم
stakes	قائم کردن
envelopment	احاطه قائم
righting	قائم نگاهداشتن
propped	تقویت قائم
prop	تقویت قائم
envelop	احاطه قائم
normal plane	صفحه قائم
quadratic	منشور قائم
ordinate	بعد قائم
perpendecular	خط عمودی یا قائم
envelops	احاطه قائم
enveloping	احاطه قائم
normal axis	محور قائم
normal acceleration	شتاب قائم
rectangular	قائم الزاویه
right-angled	قائم الزاویه
semierect	نیمه قائم
local vertical	قائم محلی
self perpetuation	قائم بذات
self consistent	قائم بالذات
substantive	قائم بذات
enveloped	احاطه قائم
vertical circle	دایره قائم
vertical speed	سرعت قائم
vertical bulking	کمانش قائم
vertical drop	ابشار قائم
vertical photograph	عکس قائم
vertical envelopement	احاطه قائم
vertical force	نیروی قائم
apeak	عمودی قائم
vertical cut	برش قائم
vertical creep	وارفتگی قائم
abeam	قائم بر مسیرحرکت
high angle	تیر قائم
right	قائم نگاهداشتن
vertical axis	محور قائم
true vertical	قائم واقعی
standard	کالای جانشین رزمی
stand-in	جانشین هنرپیشه شدن
stand-ins	جانشین هنرپیشه شدن
stand in	جانشین هنرپیشه شدن
to take the place of something	جانشین چیزی شدن
alternate command authority	افسر جانشین فرمانده
substituted	تعویض جانشین کردن
standards	کالای جانشین رزمی
ingraft	در ذهن جانشین کردن
substitute	تعویض جانشین کردن
substitution test	ازمون جانشین سازی
substituting	تعویض جانشین کردن
stand in for someone <idiom>	جانشین کسی بودن
vice chief of staff	جانشین رئیس ستاد
subrogation	نیابت جانشین سازی
locumtenens	کفیل جانشین موقت
vertical center line illusion	خطای خط قائم مرکزی
prime vertical circle	دایره قائم اصلی
wedges	اسکنه کولاس قائم
upload	همنه قائم نیرو
plane of departure	سطح قائم تیر
wedging	اسکنه کولاس قائم
wedged	اسکنه کولاس قائم
wedge	اسکنه کولاس قائم
vertical photograph	عکس هوایی قائم