Dictiornary-Farsi | جانوران عنکبوتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 125 (2 milliseconds)

English	Persian
arachnida	جانوران عنکبوتی


Other Matches

colony	گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
arachnidan	عنکبوتی
arachnoid	عنکبوتی
spider configuration	پیکربندی عنکبوتی
arachnoid villi	پرزهای عنکبوتی
arach noid	عنکبوتیه عنکبوتی
spider band	حلقه عنکبوتی
spider web coil	پیچک تار عنکبوتی
basket coil	پیچک تار عنکبوتی
webworm	کرم صد پای تننده تار عنکبوتی
spinner	عنکبوتی که تار می تند کارگر یاماشین نخ ریسی
faunology	جانوران
animals kingdom	جهان جانوران
animality	زندگی جانوران
animalist	پیکرنمای جانوران
animal kingdom	جهان جانوران
acephali	جانوران بیسر
bimana	جانوران دودست
zooplankton	جانوران شناور
zoodvnamics	فیزیولوژی جانوران
faunis	الهه جانوران
halobiont	جانوران اب شور
herbivora	جانوران علفخوار
faunistic	وابسته به جانوران
implacentalia	جانوران بی جفت
invertebrata	جانوران بی مهره
vermin	جانوران موذی
kit	بچه جانوران
faunae	مربوط به جانوران
menagerie	نمایشگاه جانوران
kits	بچه جانوران
menageries	نمایشگاه جانوران
lights	ریه جانوران
clawing	سرپنجه جانوران ناخن
verminous	پر از حشرات یا جانوران موذی
wild beasts	جانوران وحشی وحوش
claws	سرپنجه جانوران ناخن
underbody	پایین تنه جانوران
oestrum	شهوت ومستی جانوران
pachyder mata	جانوران پوست کلفت
king of beasts	پادشان جانوران :شیر
pincer	عضو گازانبری جانوران
terrarium	نمایشگاه جانوران خشکی
claw	سرپنجه جانوران ناخن
neontology	بررسی جانوران مانده
zooid	جانورسان شبیه جانوران
to water [horses, cattle, etc.]	آب دادن [به جانوران بومی]
animal husband	پرورش جانوران اهلی
arthropoda	جانوران مفصل دار
articulata	جانوران حلقه دار
zootaxy	طبقه بندی جانوران
instinct	هوش طبیعی جانوران
clawed	سرپنجه جانوران ناخن
biosystematic	رده بندی جانوران
instincts	هوش طبیعی جانوران
To kI'll animals for food .	جانوران را برای غذا کشتن
somite	حلقه یابند بدن جانوران
zoometry	اندازه گیری اندامهای جانوران
vivarium	جای نگاهداری جانوران زمینی
lorica	پوسته سخت حافظ جانوران
limnologist	زیست شناس جانوران اب شیرین
epizootic	منتشر شونده درمیان جانوران
achordata	جانوران فاقد ستون فقرات
weasels	جانوران پستاندار شبیه راسو
weasel	جانوران پستاندار شبیه راسو
aquariums	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquarium	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquaria	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
animalcular	وابسته به جانوران ذره بینی
seafood	غذاهای مرکب از جانوران دریایی
gamekeeper	متصدی جانوران شکاری قرقچی
gamekeepers	متصدی جانوران شکاری قرقچی
microorganism	جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
microorganisms	جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
chitin	جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
zootechnics	روش تربیت ورام کردن جانوران
zootechnics	فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechny	روش تربیت و رام کردن جانوران
deadfall	دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
incestuous	وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
zootechny	فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
fauna	کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
zoography	علم توصیف جانوران وخوی انان
foraminifer	جنسی از جانوران ریز ریشه پای
foot and mouth	یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
rodenticide	دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
polyphagous	تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
verminate	تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
humane killer	تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
polyzoic	مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
pinfold	جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
inbreed	پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
Aborigines	سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
Are animals able to think ?	آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
herd book	نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
outbreed	جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
lethal chamber	اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
chine	مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
awn	الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
sea fire	شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
pond life	جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
roe	أشپل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
hard roe	أشپل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
roe	اشبل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
hard roe	اشبل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
aquaria	شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
omnivora	جانوران همه چیزخوار مانند خوک و اسب ابی
oestrual	در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
drag net	توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد
aquarium	شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
zootechnician	کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
aquariums	شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
Brit	جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
Brits	جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
lanugo	کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
heteromorphic	جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
inbreeding	تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
labyrinthodon	سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
zoophyte	انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
galantine	خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
totem pole	تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem poles	تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
notochord	نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
hemoglobin	ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار