English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
pachyder mata جانوران پوست کلفت
Other Matches
impassive پوست کلفت
pachydermatous پوست کلفت
pachydrmatous پوست کلفت
thick-skinned پوست کلفت
thick skinned پوست کلفت
pachyderm جانور پوست کلفت
pachyderms جانور پوست کلفت
indurate پوست کلفت کردن
pachydrmatous ادم پوست کلفت و بیرگ
senile keratosis کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
colony گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
endermic انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
cable weft پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
dermatological مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skinning پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned پوست کندن با پوست پوشاندن
skin پوست کندن با پوست پوشاندن
skins پوست کندن با پوست پوشاندن
slough پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
peel پوست انداختن پوست
tegumnentum پوست طبیعی پوست
peels پوست انداختن پوست
faunology جانوران
kits بچه جانوران
acephali جانوران بیسر
vermin جانوران موذی
menagerie نمایشگاه جانوران
menageries نمایشگاه جانوران
implacentalia جانوران بی جفت
herbivora جانوران علفخوار
invertebrata جانوران بی مهره
animal kingdom جهان جانوران
animalist پیکرنمای جانوران
faunis الهه جانوران
faunistic وابسته به جانوران
zooplankton جانوران شناور
arachnida جانوران عنکبوتی
zoodvnamics فیزیولوژی جانوران
bimana جانوران دودست
halobiont جانوران اب شور
animals kingdom جهان جانوران
faunae مربوط به جانوران
animality زندگی جانوران
kit بچه جانوران
lights ریه جانوران
ladys maid کلفت
labrose لب کلفت
woman کلفت
servant maid کلفت
squatty کلفت
tirewoman کلفت
thick کلفت
trull کلفت
thickest کلفت
thicker کلفت
swabber کلفت
housemaid کلفت
burly کلفت
handmaidens کلفت
handmaiden کلفت
chambermaid کلفت
moll کلفت
charwomen کلفت
charwoman کلفت
molls کلفت
heavy-set کت و کلفت
stockier کلفت
stockiest کلفت
housemaids کلفت
stocky کلفت
maidservant کلفت
bonne کلفت
blobber کلفت
hand maid کلفت
chambermaids کلفت
chamber maid کلفت
femme de chambre کلفت
biddy کلفت
chamberer کلفت
handmaid کلفت
zootaxy طبقه بندی جانوران
instinct هوش طبیعی جانوران
articulata جانوران حلقه دار
to water [horses, cattle, etc.] آب دادن [به جانوران بومی]
oestrum شهوت ومستی جانوران
pincer عضو گازانبری جانوران
animal husband پرورش جانوران اهلی
arthropoda جانوران مفصل دار
instincts هوش طبیعی جانوران
zooid جانورسان شبیه جانوران
claw سرپنجه جانوران ناخن
king of beasts پادشان جانوران :شیر
underbody پایین تنه جانوران
clawed سرپنجه جانوران ناخن
verminous پر از حشرات یا جانوران موذی
wild beasts جانوران وحشی وحوش
neontology بررسی جانوران مانده
biosystematic رده بندی جانوران
terrarium نمایشگاه جانوران خشکی
clawing سرپنجه جانوران ناخن
claws سرپنجه جانوران ناخن
thickens کلفت کردن
thickens کلفت ترشدن
thickened کلفت ترشدن
blunt کلفت کردن
baryphonia کلفت صدایی
plank تخته کلفت
stiff necked گردن کلفت
parlour maid کلفت سرمیز
thickened کلفت کردن
thicken کلفت ترشدن
thicken کلفت کردن
blunter کلفت کردن
bluntest کلفت کردن
blunted کلفت کردن
blunting کلفت کردن
waitress ندیمه کلفت
blunts کلفت کردن
waitresses ندیمه کلفت
bondwoman کلفت زرخرید
roughneck گردن کلفت
poutingly لب کلفت کنان
box coat پالتوی کلفت
odalisque کلفت یا صیغه
gold foil زرورق کلفت
ruffian گردن کلفت
muslinet مشمش کلفت
thick weft نخ پود کلفت
thick warp نخ تار کلفت
thickening کلفت سازی
yak گاومیش دم کلفت
yaks گاومیش دم کلفت
junk board مقوای کلفت
doubling کلفت ریسی
moppy کلفت بلند
hoodman blind گردن کلفت
dumpy گردن کلفت
heavyset کلفت زمخت
girls دوشیزه کلفت
incrassate کلفت کردن
girl دوشیزه کلفت
ruffians گردن کلفت
incrassate کلفت شدن
ancilla پیشخدمت زن کلفت
hawser طناب کلفت
hawsers طناب کلفت
stodgy گردن کلفت
inspissate کلفت کردن
thickset تنگ کلفت
vivarium جای نگاهداری جانوران زمینی
microorganism جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
To kI'll animals for food . جانوران را برای غذا کشتن
somite حلقه یابند بدن جانوران
epizootic منتشر شونده درمیان جانوران
gamekeepers متصدی جانوران شکاری قرقچی
gamekeeper متصدی جانوران شکاری قرقچی
microorganisms جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
weasel جانوران پستاندار شبیه راسو
weasels جانوران پستاندار شبیه راسو
seafood غذاهای مرکب از جانوران دریایی
aquaria نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquarium نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquariums نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
animalcular وابسته به جانوران ذره بینی
achordata جانوران فاقد ستون فقرات
limnologist زیست شناس جانوران اب شیرین
lorica پوسته سخت حافظ جانوران
zoometry اندازه گیری اندامهای جانوران
heavyset چهارشانه کلفت وکوتاه
lumpier کلفت ناهنجار تودهای
moreen پارچه کلفت پردهای
lumpiest کلفت ناهنجار تودهای
fly line ریسمان کلفت ماهیگیری
ruffianly گردن کلفت وحشی
hyperostosis کلفت شدگی استخوان
lumpy کلفت ناهنجار تودهای
marchionesses نوعی گلابی کلفت
thugs قاتل گردن کلفت
bullies گردن کلفت گوشت
snub کلفت وکوتاه سرزنش
bully گردن کلفت گوشت
bullied گردن کلفت گوشت
thug قاتل گردن کلفت
snubs کلفت وکوتاه سرزنش
snubbing کلفت وکوتاه سرزنش
snubbed کلفت وکوتاه سرزنش
marchioness نوعی گلابی کلفت
bullying گردن کلفت گوشت
zootechnics فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zoography علم توصیف جانوران وخوی انان
humane killer تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
rodenticide دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
verminate تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
zootechny روش تربیت و رام کردن جانوران
deadfall دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
fauna کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
incestuous وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
polyphagous تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
chitin جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com