Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
white face
جانور پیشانی سفید
Other Matches
shim
خط سفید پیشانی اسب
kutum
[Rutilus frisii]
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Black Sea roach
[Rutilus frisii]
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Caspian kutum
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Rutilus frisii
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Caspian White Fish
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Rutilus kutum
ماهی سفید
[جانور شناسی]
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person .
مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
watermarks
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermark
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
epizoic
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
leukon
عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
platina
پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
white with blue stripes
سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
forehead
پیشانی
front view
پیشانی
foreheads
پیشانی
frontal
پیشانی
fascias
پیشانی
fascia
پیشانی
foreheand
پیشانی
haffit
پیشانی
sinciput
پیشانی
front face
پیشانی
brows
پیشانی
brow
پیشانی
face
پیشانی
haffet
پیشانی
faces
پیشانی
leukocyte
گویچه سفید خون گلبول سفید خون
prefrontal
پیش پیشانی
entablature
پیشانی در معماری
coronets
پیشانی بند
riser
پیشانی پله
metopic
وابسته به پیشانی
frontlet
پیشانی بند
coronet
پیشانی بند
headbands
پیشانی بند
crownet
پیشانی بند
retreating forehead
پیشانی تو رفته
head band
پیشانی بند
head lamp
چراغ پیشانی
headband
پیشانی بند
frontal bone
استخوان پیشانی
frontal lobe
قطعه پیشانی
kowtow
پیشانی برخاک نهادن
prefrontal cortex
قشر پیش پیشانی
corsa
[پیشانی در گچ بری سر ستونها]
kow-tow
پیشانی بر زمین نهادن
kow-towing
پیشانی بر زمین نهادن
kow-tows
پیشانی بر زمین نهادن
kow-towed
پیشانی بر زمین نهادن
kotow
پیشانی برخاک نهادن
frontomalar bone
استخوان پیشانی وگونه
faces
پیشانی جنگی گلنگدن
frontonasal
مربوط به پیشانی وبینی
frontal association area
منطقه ارتباطی پیشانی
face
پیشانی جنگی گلنگدن
frontal lobe syndrome
نشانگان قطعه پیشانی
frontlet
پیشانی اسب وغیره
bevelled edge weld
جوش درز پیشانی
foretop
کاکل موی پیشانی
frontomalar
مربوط به پیشانی وگونه
to knock head
پیشانی برخاک نهادن
nasofrontal
وابسته به بینی و پیشانی
forelock
کاکل موی پیشانی
forelocks
کاکل موی پیشانی
beetle brow
پیشانی پیش امده
diadems
سربندیا پیشانی بند پادشاهان
breech head
پیشانی جنگی گلنگدن یا کولاس
front
خط اول میدان رزم پیشانی
fronting
خط اول میدان رزم پیشانی
glabella
برامدگی پیشانی میان دو ابرو
sinuses
درون حفرههای پیشانی وگونه ها
phylactery
پیشانی بند وباز وبند
diadem
سربندیا پیشانی بند پادشاهان
sinus
درون حفرههای پیشانی وگونه ها
architrave-cornice
[پیشانی ستون بدون حاشیه ی تزئینی]
frisette
حلقه زلف روی پیشانی زنانfrieze
lovelock
طره زلف روی پیشانی یا شقیقه
kow-towed
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tows
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
to knock head
چیزی که عبارت ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
kow-towing
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tow
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
xanthochroid
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
kowtow
سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
head space
فاصله بین پیشانی جنگی گلنگدن و انتهای لوله
kotow
سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
english toy spaniel
نوعی سگ پشمالوی دارای پیشانی برامده وبینی روبه بالا
dentil-band
[بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
animalize
جانور
structure of an animal
جانور
apod
جانور بی پا
ruffianly
جانور خو
it
ان جانور
beasts
جانور
animal
جانور
animals
جانور
malacostracan
جانور
he
جانور نر
johnny
جانور نر
creatures
جانور
it pron
ان جانور
beast
جانور
creature
جانور
nightwalker
جانور شب پر
animalculum
جانور ریزه
zoologist
جانور شناس
stray
جانور بی صاحب
brutalization
جانور خویی
mammiferous
جانور پستاندار
zoology
جانور شناسی
monocule
جانور یک چشم
brute
جانور حیوان
tardigrade
جانور کندرو
pelagian
جانور دریایی
strayed
جانور ولگرد
brutality
جانور خویی
animalist
نقاش جانور
zootomy
جانور شکافی
zootheism
جانور پرستی
zoophilous
علاقمند به جانور
zoophilic
علاقمند به جانور
perissodactyl
جانور فرد سم
fauna
جانور نامه
beastliness
جانور خویی
ungulate
جانور سم دار
zoophagous
جانور خوار
nekton
جانور شناور
brutal
جانور خوی
brutes
جانور حیوان
brutalities
جانور خویی
milker
جانور شیرده
polystomatous
جانور بسیار
polystome
جانور بسیار
amebas
جانور تک سلولی
amoeba
جانور تک سلولی
pudge
جانور چاق
mammifer
جانور پستاندار
amoebae
جانور تک سلولی
amoebas
جانور تک سلولی
saprozoon
جانور پوده زی
proud
<adj.>
جانور حشری
plantigrade
جانور دوپا
amebae
جانور تک سلولی
poikilotherm
جانور خونسرد
strays
جانور بی صاحب
hybrid
جانور دورگه
zoomorphic
<adj.>
جانور گونه
poikilothermism
خونسردی جانور
on heat
[British E]
<adj.>
حشری
[جانور زن]
pollard
جانور بی شاخ
in heat
[American E]
<adj.>
حشری
[جانور زن]
polypod
جانور بسیارپا
game
جانور شکاری
rodent
جانور جونده
scrag
جانور نحیف
stinkard
جانور بدبو
saxicolous
جانور سنگ زی
rodents
جانور جونده
shell fish
جانور صدف
craw
معده جانور
scavenger
جانور لاشخور
straying
جانور بی صاحب
edentate
جانور بی دندان
saxicoline
جانور سنگ زی
scavengers
جانور لاشخور
pachyderm
جانور پوست کلفت
phyllopod
جانور برگ پای
nervure
رگه بندی جانور
jumbos
جانور غول اسا
ratcatcher
موش گیر
[جانور]
phytozoon
جانور گیاه نما
rat catcher
موش گیر
[جانور]
hilding
جانور یا اسب بی ارزش
ratter
موش گیر
[جانور]
dentition
وضع تعداددندانهای جانور
nematocyst
نیش جانور مرجانی
dolphin
دولفین
[جانور شناسی]
pleophagous
چند جانور خوار
shedder
جانور پوست انداز
viviparous
جانور زنده زا ولود
bestialize
جانور خوی نمودن
holozoic
جانور خوراک گیر
jumbo
جانور غول اسا
footpad
پای جانور پهنه پا
arthropod
جانور مفصل دار
animalculum
جانور ذره بینی
animalcule
جانور ذره بینی
tropicopolitan
گیاه یا جانور گرمسیری
orca
جانور بزرگ دریایی
endotherm
جانور خون گرم
orc
جانور بزرگ دریایی
pachyderms
جانور پوست کلفت
paleozoology
دیرین جانور شناسی
amphibiotic
وابسته به جانور دوزیستی
beast of ravin
جانور درنده یاشکاری
slugged
چارپاره جانور کندرو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com