English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (1 milliseconds)
English Persian
admittable جایز پسندیده
Other Matches
free جایز
lawful جایز
permissible جایز
voidable جایز
frees جایز
freeing جایز
freed جایز
allowable جایز
sufficing <adj.> پسندیده
adequate <adj.> پسندیده
good [sufficient] <adj.> پسندیده
satisfactory <adj.> پسندیده
sufficient <adj.> پسندیده
acceptable <adj.> پسندیده
honorable پسندیده
admirable پسندیده
pleasanter پسندیده
pleasantest پسندیده
admissible پسندیده
acceptable پسندیده
pleasant پسندیده
desirable پسندیده
inadmissible غیر جایز
revocable contract عقد جایز
fallible جایز الخطا
peccancy جایز الخطایی
to put a premium on جایز کردن
competent to possess جایز التصرف
admirably بطور پسندیده
acceptably بطور پسندیده
good پسندیده خوش
choicely بطور پسندیده
voidable قابل نقض جایز
to d. of جایز شمردن نپسندیدن
admirable qualitics صفات پسندیده یاستوده
fashionableness رعایت سبک پسندیده
patience is a virtue شکیبائی خوی پسندیده ایست
limit state حالت خاص یک ساختمان که دیگر وفیفه خودرا انجام نمیدهد و یا شرایطی که برای ان طرح شده است جایز نمیباشد
terrorism عقیده به لزوم ادمکشی و ایجاد وحشت دربین مردم و یا سیستم فکری یی که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می داند
guild socialism سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com