Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
Other Matches
unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete	انجام نشده پر نشده
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
unbowed	خم نشده
uncharged	پر نشده
unpaid	پرداخت نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.	تا دیر نشده
unattached	توفیق نشده
unabridged	تلخیص نشده
unquestioned	استنتاق نشده
unlicked	لیسیده نشده
uninvited	دعوت نشده
unquestioned	بررسی نشده
unquestioned	بحث نشده
unattached	اعزام نشده
unleached	سفید نشده
unpublished	نشر نشده
unreconstructed	بازسازی نشده
unexploded	منفجر نشده
non-registered [not registered] <adj.>	ثبت نشده
outstanding	پرداخت نشده
unchecked <adj.>	آزمایش نشده
outstanding	تصفیه نشده
outstanding	وصول نشده
outstanding	واریز نشده
in sheets	صحافی نشده
unmitigated	کاسته نشده
uncharted	اکتشاف نشده
undisiplined	تربیت نشده
unbroken	رام نشده
unsettled	تصفیه نشده
tenantless	اشغال نشده
outstandingly	واریز نشده
savaging	رام نشده
savages	رام نشده
savaged	رام نشده
savage	رام نشده
unadulterated	مخلوط نشده
undeterred <adj.>	منصرف نشده
unbleached <adj.>	سفیدگری نشده
undyed <adj.>	رنگرزی نشده
roughdry	اطو نشده
outstandingly	پرداخت نشده
outstandingly	تصفیه نشده
outstandingly	وصول نشده
unaudited <adj.>	آزمایش نشده
in quires	صحافی نشده
unsocialized	اجتماعی نشده
unstudied	مطالعه نشده
unthickened	تغلیظ نشده
unwashed	شسته نشده
unworn	کهنه نشده
unnormalized	هنجار نشده
unworn	استعمال نشده
unexamined <adj.>	بررسی نشده
wound less	زخمی نشده
autochthonous	جابجا نشده
unspotted	ننگین نشده
unconnected	وصل نشده
unsight	دیده نشده
unshod	نعل نشده
unset	ثابت نشده
unpremediated	تصور نشده
imperforate	منگنه نشده
unpolished	پرداخت نشده
increate	افریده نشده
inedited	منتشر نشده
inedited	چاپ نشده
inextinct	نیست نشده
unsaturate	اشباع نشده
innascible	زایده نشده
unsaturated	اشباع نشده
intemerate	بی ناموس نشده
unsaved	پس انداز نشده
unearned	کسب نشده
unguarded	حراست نشده
unguarded	حساب نشده
haggard	رام نشده
unfulfilled	اجرا نشده
unfulfilled	انجام نشده
undisturbed	مختل نشده
uncommitted	تقبل نشده
custom uncleared	ترخیص نشده
unabridged	کوتاه نشده
unchanged	عوض نشده
uncontrolled	مهار نشده
uncontrolled	کنترل نشده
unalloyed	الیاژ نشده
uncut	بریده نشده
uncut	قطع نشده
uncut	از هم جدا نشده
unasked	سوال نشده
unseen	مکشوف نشده
unseen	مشاهده نشده
sightless	دیده نشده
non switched line	خط گزینه نشده
unsung	سروده نشده
unsung	ستایش نشده
unsung	خوانده نشده
unsought	کاوش نشده
unabated	کاسته نشده
unclaimed	مطالبه نشده
unbidden	دعوت نشده
unevaluated <adj.>	آزمایش نشده
unbowed	سر کوب نشده
unaudited <adj.>	ارزیابی نشده
unverified <adj.>	بررسی نشده
uncircumcised	ختنه نشده
unevaluated <adj.>	ارزیابی نشده
unexamined <adj.>	ارزیابی نشده
uninspected <adj.>	ارزیابی نشده
untested <adj.>	ارزیابی نشده
unaudited <adj.>	ممیزی نشده
unverified <adj.>	بازرسی نشده
untested <adj.>	امتحان نشده
undefined	تعریف نشده
virgins	استفاده نشده
untested <adj.>	بازرسی نشده
unverified <adj.>	امتحان نشده
virgin	استفاده نشده
unread	خوانده نشده
unaudited <adj.>	امتحان نشده
unchecked <adj.>	امتحان نشده
unevaluated <adj.>	امتحان نشده
unexamined <adj.>	امتحان نشده
uninspected <adj.>	امتحان نشده
unpublished	چاپ نشده
unchecked <adj.>	ممیزی نشده
unevaluated <adj.>	ممیزی نشده
uncoditioned	قطعی نشده
unverified <adj.>	آزمایش نشده
unverified <adj.>	تست نشده
inviolate	نقض نشده
unissued <adj.>	توزیع نشده
unissued <adj.>	منتشر نشده
unexamined <adj.>	ممیزی نشده
unverified <adj.>	تایید نشده
uninspected <adj.>	ممیزی نشده
untested <adj.>	ممیزی نشده
inexact	درست نشده
uncleared	ترخیص نشده
uncoditioned	شرط نشده
unverified <adj.>	کنترل نشده
undetected	کشف نشده
unexamined <adj.>	آزمایش نشده
unaudited <adj.>	تایید نشده
unchecked <adj.>	تایید نشده
unevaluated <adj.>	تایید نشده
unexamined <adj.>	تایید نشده
uninspected <adj.>	تایید نشده
untested <adj.>	تایید نشده
the date was not specified	نشده بود
undirected	هدایت نشده
unaccommodated	فراهم نشده
unaudited <adj.>	بررسی نشده
unchecked <adj.>	بررسی نشده
untested <adj.>	کنترل نشده
open	واریز نشده
uninspected <adj.>	آزمایش نشده
untested <adj.>	آزمایش نشده
unaudited <adj.>	کنترل نشده
unfinished	تمام نشده
unchecked <adj.>	کنترل نشده
unevaluated <adj.>	کنترل نشده
unexamined <adj.>	کنترل نشده
untested <adj.>	بررسی نشده
uninspected <adj.>	کنترل نشده
opens	واریز نشده
undeeded	در سندقید نشده
opened	واریز نشده
unevaluated <adj.>	بررسی نشده
unaccomplished	انجام نشده
untested <adj.>	تست نشده
unoccupied	اشغال نشده
vacant	اشغال نشده
unaudited <adj.>	بازرسی نشده
unchecked <adj.>	بازرسی نشده
unevaluated <adj.>	بازرسی نشده
unexamined <adj.>	بازرسی نشده
uncounted	شمرده نشده
uninspected <adj.>	بازرسی نشده

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com