English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
choir loft جای مخصوص خواندن کلیسا
Other Matches
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
quirister دسته سرودخوانان کلیسا باهم خواندن
antechoir جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
fore [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
exonarthex [هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
head دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
prebendary دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
access mechanism دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
elder ارشد کلیسا شیخ کلیسا
lilts اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
lilt اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
read head هد خواندن راس خواندن
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
head crash برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
extending فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extend فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extends فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
kirk کلیسا
stair towers turrets کلیسا
bethel کلیسا
churchgoers کلیسا رو
churchgoer کلیسا رو
church کلیسا
churches کلیسا
sexton خادم کلیسا
churchyards حصار کلیسا
churchyard حیاط کلیسا
churchyard حصار کلیسا
crypts سرداب کلیسا
crypt سرداب کلیسا
churchyards حیاط کلیسا
ecclesiastical منسوب به کلیسا
chancel محراب کلیسا
camarin معبد در کلیسا
blind storey تریبون کلیسا
naves رواق کلیسا
congregations حضاردر کلیسا
steeples برج کلیسا
god's acre محوطه کلیسا
steeple مناره کلیسا
facing the church روبروی کلیسا
transept بازویی کلیسا
transept جناح کلیسا
transepts بازویی کلیسا
transepts جناح کلیسا
nave رواق کلیسا
steeple برج کلیسا
Ecclesilogy کلیسا شناسی
kirk به کلیسا رفتن
double church کلیسا دو طبقه
steeples مناره کلیسا
crowde سرداب کلیسا
crowd سرداب کلیسا
croude سرداب کلیسا
croud سرداب کلیسا
churchmen نگهبان کلیسا
presbyter شیخ کلیسا
undercroft اتاق کلیسا
sextons خادم کلیسا
ostiary دربان کلیسا
congregation حضاردر کلیسا
territoriality کلیسا سالاری
kirkman عضو کلیسا
nave portal مدخل کلیسا
churchly مربوط به کلیسا
tympanum جبهه کلیسا
tympanon جبهه کلیسا
churchman نگهبان کلیسا
ambulacrum صحن کلیسا
chapelry حوزه کلیسا
lay reader قاری کلیسا
tympan جبهه کلیسا
territorialism کلیسا سالاری
chancelor جداره مشبک [کلیسا]
the church e. سازمان قانونی کلیسا
narthex ایوان غربی کلیسا
pastorium مقر شبان کلیسا
Deans رئیس کلیسا یادانشکده
helm [تاج مخروطی کلیسا]
parament تزئینات اویختنی کلیسا
parvis حیاط یا دیوارجلو کلیسا
esonarthex [هشتی ورودی کلیسا]
almonry صدقه خانه کلیسا
back-aisle راهرو پشت کلیسا
spires تاجک مخروطی کلیسا
spire تاجک مخروطی کلیسا
presbyter کشیش سرپرست کلیسا
cathedra [صندلی اسقف در کلیسا]
belfry برج ناقوس کلیسا
shepherdess شبان کلیسا که زن باشد
altar-table میز مقدس در کلیسا
aumbry [تورفتگی در دیوار کلیسا]
Dean رئیس کلیسا یادانشکده
narthex هشتی ورودی کلیسا
ante-church پیش ناو کلیسا
tazza سنگاب بزرگ کلیسا
chancel-arch قوسی شبستان کلیسا
cross-aisle [گوشواره عرضی کلیسا]
bans اعلان ازدواج در کلیسا
banning اعلان ازدواج در کلیسا
ban اعلان ازدواج در کلیسا
pastorate مقام شبانی کلیسا
lay clerk سرود خوان کلیسا
epi [مناره مخروطی کلیسا]
chancel-rail دیواره مشبک [کلیسا]
chancel-rail نرده مشبک [کلیسا]
belfries برج ناقوس کلیسا
campanile برج کلیسا منار
campanile محل ناقوس کلیسا
chanter سرود خوان کلیسا
shepherdesses شبان کلیسا که زن باشد
church warden متصدی دارایی کلیسا
crossing tower برج تقاطع در کلیسا
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
churchgoers کسی که مرتب به کلیسا میرود
auditory [نام قدیمی شبستان کلیسا]
disestablishing کلیسا را از ازادی محروم کردن
piscina حوض شنا سنگاب کلیسا
disestablish کلیسا را از ازادی محروم کردن
churchgoer کسی که مرتب به کلیسا میرود
beadle مستخدم جزء کلیسا یادانشگاه
disestablished کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishes کلیسا را از ازادی محروم کردن
Gospel side [قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
hagioscope [گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
bema [بلندترین قسمت شبستان کلیسا]
impropriator تفریط کننده دارایی کلیسا
deambulatory [راهرو یا گردشی در صدر کلیسا]
deanship مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
epistle side [محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
feretory [صندوق آثار مقدس کلیسا]
anthem سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
anthems سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
sedilia یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
acrus choralis [جدار بین گروه کر و شبستان کلیسا]
agape غذای سبک پس ار جشنی در کلیسا [دین]
chancel-screen [پرده ای که محراب را از کلیسا جدا می کند.]
parish بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
bridal door [مدخل مزین در گوشه های کلیسا]
ecclesiastic علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
ecclesiastics علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
mninster دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
lichgate طاق نمای مشرف بحیاط کلیسا
parishes بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
sacrist متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
sacristy محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
inquisitions تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
credence [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
abbey کلیسا نام کلیسای وست مینستر
inquisition تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
naves سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
abbeys کلیسا نام کلیسای وست مینستر
sacristan متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
nave سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
celure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
advowson حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا
cellure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
to i. any one into abenefice کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
the churach built him up کلیسا اورا تربیت یا تهذیب اخلاق کرد
poppy head خشخاش ارایش گلدسته واردربالای صندلیهای کلیسا
ceilure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
impropriation دادنی دارایی کلیسا و مانند ان بغیر روحانیون
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
ampullae niche [طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
Doom [نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
altar-niche [تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
prebend محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
encaenia جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
verger متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا
ante-choir [فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا]
prebendal محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
arch-rib [قوسی زیر طاق که از شبستان یا دالان کلیسا می گذرد.]
lady chapel کلیسا یا محراب کلیسایی که به مریم باکره تخصیص داده شده
ara محراب کلیسا [در خانه های شخصی برای توسل به خدا]
ark [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
death-lantern [ستون های احاطه شده با فانوس در حیاط یا قبرستان کلیسا]
antiphon سرودی که بوسیله سرایندگان کلیسا در جواب دستهء دیگرخوانده میشود
galilee نماز خانه کوچک نزدیک کلیسا شهرستان جلیل در فلسطین
altar of repose [طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
ambitus [اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
churchwarden هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
Galilee [هشتی ورودی کلیسا بین نمای داخلی و خارجی رواق] [معماری]
altar-piece پرده نقاشی [یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
churchwardens هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
deacons خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com