Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
loge
جای ویژه در تاتر وغیره
Other Matches
taxidermist
ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
bay
یک بخش برای کار ویژه
[مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
idiosyncrasies
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
playhouse
تاتر
playhouses
تاتر
to watch for certain symptoms
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
foyers
سرسرای تاتر
drama
تاتر نمایشنامه
dramas
تاتر نمایشنامه
foyer
سرسرای تاتر
greasepaint
گریمور تاتر
special interest groups
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
theatricalize
بصورت تاتر در اوردن
dramatics
هنر تاتر فن نمایش
playact
در تاتر بازی کردن
backdrops
پردهء پشت صحنهء تاتر
backdrop
پردهء پشت صحنهء تاتر
amphitheatres
تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
miseenscene
کارگردانی وتنظیم صحنه تاتر
downstage
درجلو پرده تاتر ونمایش
amphitheatre
تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
idiocrasy
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
fly gallery
قسمت برامده کنار صحنه تاتر
praetorial
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
legit
نمایش مجاز تاتر مجاز
et cetera
وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera .
وغیره وغیره
etcaetera
وغیره
dale
خلیج وغیره
sheeting
ملافه وغیره
snapped
قفلکیف وغیره
snap
قفلکیف وغیره
pile
پرزقالی وغیره
snapping
قفلکیف وغیره
snaps
قفلکیف وغیره
piled
پرزقالی وغیره
dales
خلیج وغیره
sash
حمایل نظامی وغیره
dower
لانه خرگوش وغیره
tube
لوله خمیرریش وغیره
tubes
لوله خمیرریش وغیره
ratoon
نهال موز وغیره
propellor
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
station
ایستگاه اتوبوس وغیره
subsidence
تخفیف درد وغیره
trap
زانویی مستراح وغیره
sashes
حمایل نظامی وغیره
tamp
سوراخی را با شن وغیره پرکردن
snouts
لوله کتری وغیره
snout
لوله کتری وغیره
shell
پوست فندق وغیره
propeller
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
shells
پوست فندق وغیره
shelling
پوست فندق وغیره
Dont move . Hold it. Keep stI'll.
بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
seance
جلسه احضارارواح وغیره
pillboxes
قوطی حب دارو وغیره
pillbox
قوطی حب دارو وغیره
vases
گلدان نقره وغیره
vase
گلدان نقره وغیره
dollop
دسته علف وغیره
dollops
دسته علف وغیره
clop
لنگی اسب وغیره
coronal
هاله خورشید وغیره
coronel
هاله خورشید وغیره
furnace
تون حمام وغیره
service charge
سرویس مهمانخانه وغیره
stationed
ایستگاه اتوبوس وغیره
curlicue
تزئینات خطاطی وغیره
furnaces
تون حمام وغیره
frontlet
پیشانی اسب وغیره
stations
ایستگاه اتوبوس وغیره
To score a goal .
گل زدن ( درفوتبال وغیره )
dossel
پشتی صندلی وغیره
coequal
درشان ومقام وغیره
dossal
پشتی صندلی وغیره
wreckage
لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
cess
سرازیری کنار رودخانه وغیره
eversion
برگرداندن پلک چشم وغیره
bisk
ماهی وغیره درست میکنند
float
بستنی مخلوط با شربت وغیره
floated
بستنی مخلوط با شربت وغیره
blear
تاری حاصل از اشک وغیره
floats
بستنی مخلوط با شربت وغیره
copartner
سهیم وشریک در تجارت وغیره
To hit a wining streak.
شانس آوردن ( درقمار وغیره )
speedup
ازدیاد تولید یا سرعت وغیره
spinule
خارهای ریز چرخ وغیره
stancher
بند اور خون وغیره
sick bay
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
sick bays
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
downswing
تنزل کارهای تجارتی وغیره
tailpiece
ارایش ته فصل کتاب وغیره
barn
انبار کاه و جو وکنف وغیره
tank farm
محوطه مخازن نفت وغیره
hide
پوست خام گاووگوسفند وغیره
hides
پوست خام گاووگوسفند وغیره
barns
انبار کاه و جو وکنف وغیره
nephew
پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
hob
با دندانه ماشین وغیره بریدن
skyrocket
ازدیاد سریع قیمت وغیره
The kI'lled and the wounded.
کشته وزخمی ( در جنگ وغیره )
horologe
ساعت مچی ودیواری وغیره
My hair stood on end .
مو بر بدنم راست شد ( از وحشت وغیره )
Known and unknown .
معلوم ومجهول ( درریاضیا ؟ وغیره )
lysis
زوال وفساد سلول وغیره
To turn over the pages .
ورق زدن ( کتاب وغیره )
Please pay the bearer .
دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
closures
دریچه درب بطری وغیره
closure
دریچه درب بطری وغیره
To be decorated .
نشان گرفتن ( مدال وغیره )
skyrocketed
ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrocketing
ازدیاد سریع قیمت وغیره
hobs
با دندانه ماشین وغیره بریدن
nephews
پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
sick berth
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
choreography
رقص مخصوصا درتئاتر وغیره
skyrockets
ازدیاد سریع قیمت وغیره
To dismount from a horse(bicycle).
از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
pailette
زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
backboard
تختهء پشت قاب عکس وغیره
taxidermy
پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
giblet
احشاء خوراکی مرغ خانگی وغیره
suspended animation
وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
brakeman
متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
fuller's earth
خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
mannitol
ماده قندی شیر خشت وغیره
mannite
ماده قندی شیر خشت وغیره
speed limits
حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
lictor
پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
workbench
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
citriculture
کاشتن مرکبات مانند لیمووپرتقال وغیره
shortening
روغن ترد کننده شیرینی وغیره
workbenches
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
speed limit
حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
Black and white.
سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
No vacancies.
جاموجود نیست ( درهتل ؟رستوران وغیره )
To climb down.
پایین آمدن ( از کوه ،نردبان وغیره )
I have a toothache (headache).
دندانم ( سرم وغیره ) درد می کند
stenotype
دستگاه ضبط مکالمات سخنرانی وغیره
stow away
مسافرت قاچاقی کردن باکشتی وغیره
ticks
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
A concession
امتیاز بهره برداری ( از معادن وغیره )
tick
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
To air the clothes (bed-sheets etc).
آفتابب دادن لباس ،( ملحفه وغیره )
wreckage piece
تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
ticked
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
To knock someone down.
کسی رازمین زدن ( درکشتی وغیره )
To decay . To go bad .
فاسد شدن ( مواد خوراکی وغیره )
To behead ( decapitate ) someone .
کسی را گردن زدن (با شمشیر وغیره )
tele communication
مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
A strong (weak)coffee (tea,etc. )
قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
In a state of despair(anxiety,etc).
درحالت یأس ونومیدی (تشویش وغیره )
hutch
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
post
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
posts
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
talking books
صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
posted
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post-
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
twiddles
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
ant
: پیشوندیست بمعنی >ضد< و >مخالف < و>درعوض < و >بجای < وغیره
twiddling
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
hutches
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
ants
: پیشوندیست بمعنی >ضد< و >مخالف < و>درعوض < و >بجای < وغیره
woodprint
کلیشه یا قالب چوبی مخصوص قلمکار وغیره
talking book
صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
twiddled
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
lumpen
محروم شده از حقوق اجتماعی وسیاسی وغیره
He is a corrupt official .
مأمور فاسدی است ( رشوه می گیرد وغیره )
cadre
واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
To turn on the light(radio, T. V).
چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
sea fire
شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
To turn off the lights. (T. V. ,radio).
چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
Proof – reading.
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
sgraffito
تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
It is a perfect fit.
کاملا" اندازه است ( لباس ،کفش وغیره )
pailett
زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
She has emotional entanglements (involvement ) .
گرفتاریهای احساسی دارد ( عشق ؟ احساسات وغیره )
taster
کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
cadres
واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
tasters
کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
fielder
بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
lycanthropy
تبدیل به هیبت گرگ در اثر جادو وغیره
pyrene
تخم سیب وگلابی وغیره هسته میوه
twiddle
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
life preserver
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
To operate something .
چیزی را بکار انداختن (موتور، دستگاه وغیره )
A bare hourse .
اسب لخت ( بدون زین ودهنه وغیره )
craters
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
halm
ساقه وپوشال حبوبات وغیره که باانهاسقف رامیپوشانند
tube
لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
state aid
کمک دولت به موسسات عام المنفعه وغیره
tubes
لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
gauger
کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
life preservers
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
shook
روکش چوب مخصوص جعبه یا مبل وغیره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com