Dictiornary-Farsi | جبهه کلیسا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (9 milliseconds)

English	Persian
tympan	جبهه کلیسا
tympanon	جبهه کلیسا
tympanum	جبهه کلیسا


Other Matches

shock front	جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
huygen's principle	قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
exonarthex	[هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary	دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
frontages	ملوان جبهه جبهه
frontage	ملوان جبهه جبهه
elder	ارشد کلیسا شیخ کلیسا
rear echelon	قسمت عقب جبهه عقب جبهه
flanked	جبهه
flank	جبهه
flanking	جبهه
face	جبهه
fanades	جبهه
facades	جبهه
facade	جبهه
fronting	جبهه
faces	جبهه
sinciput	جبهه
deploys	جبهه
deploying	جبهه
vaward	جبهه
front view	جبهه
deploy	جبهه
front	جبهه
liners	سرباز خط جبهه
wave front	جبهه موج
front lines	خط مقدم جبهه
line replacement	تعویض خط جبهه
warmfront	جبهه گرم
battle line	خط جبهه ناوها
liner	سرباز خط جبهه
out of line	خارج از خط جبهه
popular front	جبهه ملی
frontages	عرض جبهه
superficies	نما جبهه
frontage	عرض جبهه
penetration	نفوذ در جبهه
water front	جبهه رطوبتی
split	از جبهه دورافتادن
line	جبهه جنگ
fronting	جبهه هوا
front	جبهه هوا
lines	جبهه جنگ
warm fronts	جبهه هوای گرم
front	منادی جبهه جنگ
linesmen	سربازخط جبهه خط بان
pockets	پیش رفتگی خط جبهه
fronting	منادی جبهه جنگ
popular front	جبهه خلق ملی
warm front	جبهه هوای گرم
linesman	سربازخط جبهه خط بان
pocket	پیش رفتگی خط جبهه
frontogenesis	ایجاد جبهه واحد
front lines	خطوط جلو جبهه
cold fronts	جبهه هوای سرد
in other sectors	در قسمتهای دیگر جبهه
cold front	جبهه هوای سرد
wave front	جبهه امواج رادیویی
lateral control	کنترل در عرض جبهه
prevent defence	جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
strongside	مربوط به جبهه قوی زمین
split end	گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
limited objective	هدف نزدیک به جبهه دشمن
split t	نوعی طرح تهاجمی شبیه به جبهه تی
frontolysis	زدودن یا معدوم ساختن جبهه هوایی
extended defense	پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
lateral	افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
orthograph	تصویر جبهه ساختمان با خط ها و گوشههای راست
stationary front	جبهه حد فاصل بین دو توده هوای راکد
d , top concept	تدابیر مخصوص رساندن اماداز کارخانه یا سکو تا خط جبهه
rimrock	صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
kirk	کلیسا
church	کلیسا
bethel	کلیسا
stair towers turrets	کلیسا
churchgoer	کلیسا رو
churches	کلیسا
churchgoers	کلیسا رو
guerrillas	جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
guerrilla	جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
guerillas	جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
strong side	سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
blind storey	تریبون کلیسا
god's acre	محوطه کلیسا
ambulacrum	صحن کلیسا
camarin	معبد در کلیسا
chancel	محراب کلیسا
kirk	به کلیسا رفتن
kirkman	عضو کلیسا
croud	سرداب کلیسا
croude	سرداب کلیسا
crowd	سرداب کلیسا
presbyter	شیخ کلیسا
territorialism	کلیسا سالاری
ostiary	دربان کلیسا
territoriality	کلیسا سالاری
Ecclesilogy	کلیسا شناسی
nave portal	مدخل کلیسا
double church	کلیسا دو طبقه
crowde	سرداب کلیسا
lay reader	قاری کلیسا
undercroft	اتاق کلیسا
steeple	مناره کلیسا
facing the church	روبروی کلیسا
sexton	خادم کلیسا
transept	بازویی کلیسا
naves	رواق کلیسا
transept	جناح کلیسا
transepts	بازویی کلیسا
transepts	جناح کلیسا
nave	رواق کلیسا
steeple	برج کلیسا
congregations	حضاردر کلیسا
congregation	حضاردر کلیسا
sextons	خادم کلیسا
chapelry	حوزه کلیسا
churchmen	نگهبان کلیسا
crypt	سرداب کلیسا
steeples	برج کلیسا
crypts	سرداب کلیسا
steeples	مناره کلیسا
churchyard	حصار کلیسا
churchyard	حیاط کلیسا
churchyards	حصار کلیسا
churchly	مربوط به کلیسا
ecclesiastical	منسوب به کلیسا
churchman	نگهبان کلیسا
churchyards	حیاط کلیسا
banning	اعلان ازدواج در کلیسا
aumbry	[تورفتگی در دیوار کلیسا]
tazza	سنگاب بزرگ کلیسا
shepherdesses	شبان کلیسا که زن باشد
Dean	رئیس کلیسا یادانشکده
the church e.	سازمان قانونی کلیسا
Deans	رئیس کلیسا یادانشکده
spires	تاجک مخروطی کلیسا
belfries	برج ناقوس کلیسا
belfry	برج ناقوس کلیسا
ban	اعلان ازدواج در کلیسا
spire	تاجک مخروطی کلیسا
bans	اعلان ازدواج در کلیسا
altar-table	میز مقدس در کلیسا
shepherdess	شبان کلیسا که زن باشد
helm	[تاج مخروطی کلیسا]
esonarthex	[هشتی ورودی کلیسا]
cross-aisle	[گوشواره عرضی کلیسا]
chancelor	جداره مشبک [کلیسا]
chancel-rail	دیواره مشبک [کلیسا]
chancel-rail	نرده مشبک [کلیسا]
chancel-arch	قوسی شبستان کلیسا
epi	[مناره مخروطی کلیسا]
cathedra	[صندلی اسقف در کلیسا]
back-aisle	راهرو پشت کلیسا
ante-church	پیش ناو کلیسا
narthex	ایوان غربی کلیسا
pastorate	مقام شبانی کلیسا
chanter	سرود خوان کلیسا
campanile	محل ناقوس کلیسا
presbyter	کشیش سرپرست کلیسا
campanile	برج کلیسا منار
lay clerk	سرود خوان کلیسا
parvis	حیاط یا دیوارجلو کلیسا
pastorium	مقر شبان کلیسا
narthex	هشتی ورودی کلیسا
almonry	صدقه خانه کلیسا
parament	تزئینات اویختنی کلیسا
crossing tower	برج تقاطع در کلیسا
church warden	متصدی دارایی کلیسا
disestablish	کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishes	کلیسا را از ازادی محروم کردن
feretory	[صندوق آثار مقدس کلیسا]
deambulatory	[راهرو یا گردشی در صدر کلیسا]
churchgoers	کسی که مرتب به کلیسا میرود
auditory	[نام قدیمی شبستان کلیسا]
Gospel side	[قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
beadle	مستخدم جزء کلیسا یادانشگاه
disestablished	کلیسا را از ازادی محروم کردن
deanship	مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
epistle side	[محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
piscina	حوض شنا سنگاب کلیسا
churchgoer	کسی که مرتب به کلیسا میرود
disestablishing	کلیسا را از ازادی محروم کردن
bema	[بلندترین قسمت شبستان کلیسا]
impropriator	تفریط کننده دارایی کلیسا
choir loft	جای مخصوص خواندن کلیسا
hagioscope	[گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
ecclesiastics	علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
nave	سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
mninster	دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
naves	سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
chancel-screen	[پرده ای که محراب را از کلیسا جدا می کند.]
inquisitions	تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
bridal door	[مدخل مزین در گوشه های کلیسا]
inquisition	تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
ecclesiastic	علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
acrus choralis	[جدار بین گروه کر و شبستان کلیسا]
antechoir	جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
parishes	بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
sacristy	محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
sacristan	متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا