Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
a la carte
جداجدا سفارش داده شده.
Other Matches
custom-made
سفارش داده شده
ordered
سفارش داده شده
custom made
سفارش داده شده
the goods are on order
کالا را سفارش داده ایم
comparmentalize
به اپارتمانهای جداجدا تقسیم کردن
economic order quantity
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
enquiry
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
ordering costs
هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
parallel
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searchingly
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
tails
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tail
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data processing
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tailed
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
indents
سفارش
indenting
سفارش
reference
سفارش
order
سفارش
enjoinment
سفارش
indent
سفارش
processing of the order
انجام سفارش
ordering
سفارش دهی
indenting
سفارش دادن
purchase order
سفارش خرید
send away for
سفارش دادن
enjoined
سفارش کردن به
enjoins
سفارش کردن به
enjoin
سفارش کردن به
outwork
سفارش به بیرون
I asked for ...
من سفارش ... را دادم.
commendation
سفارش تقدیر
asking and ordering
درخواست و سفارش
call the shots
<idiom>
سفارش دادن
Put in a good word for me.
سفارش من رابکن
order format
قالب سفارش
indent
سفارش دادن
order for goods
سفارش کالا
place an order
سفارش دادن
enjoining
سفارش کردن به
acknowledgement of order
تایید سفارش
letter of recommendation
سفارش نامه
blanket order
سفارش کلی
conditional order
سفارش مشروط
economic order quantity
حد مطلوب سفارش
back order
سفارش معوق
indents
سفارش دادن
engaged
سفارش شده
order
دستور سفارش
factory order
سفارش ساخت
trial order
سفارش ازمایشی
modification order
سفارش اصلاحی
acknowledgement of order
تصدیق سفارش
order
سفارش دادن
privacy
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
order processing time
مدت انجام سفارش
outwork
سفارش به خارج از شرکت
order
[placed with somebody]
سفارش
[ازطرف کسی]
indents
سفارش رسیده از خارج
lead time
زمان انجام سفارش
to book something
چیزی را سفارش دادن
engages
از پیش سفارش دادن
bespeak
ازپیش سفارش دادن
order time
زمان سفارش کالا
open indent
سفارش خرید باز
engage
از پیش سفارش دادن
re order
سفارش دوم باره
indent
سفارش درخواست کردن
To place an order for some goods.
کالائی را سفارش دادن
dispatch order
سفارش حمل سریع
reorder interval
زمان بین دو سفارش
reorder point
نقطه سفارش مجدد
reorder level
سطح سفارش مجدد
reorder
دوباره سفارش دادن
reorder cost
هزینه سفارش مجدد
to countermand goods
سفارش کالا را پس گرفتن
indenting
سفارش رسیده از خارج
indents
سفارش درخواست کردن
order
دستور دادن سفارش
indenting
سفارش درخواست کردن
indent
سفارش رسیده از خارج
order processing time
زمان انجام سفارش
mail order
سفارش کالا بوسیله پست
batch costing
تعیین قیمت سفارش کالا
testimonial
سفارش وتوصیه رضایت نامه
indenting
سفارش خرید از کشور بیگانه
testimonials
سفارش وتوصیه رضایت نامه
indent
سفارش خرید از کشور بیگانه
order
سفارش دادن تنظیم کردن
order
سفارش دادن کالا یا جنس
order form
نمونه سفارش نامه پر نکرده
I asked for a small portion.
من یک پرس کوچک سفارش دادم.
I asked for the child.
من یک برای بچه سفارش دادم.
ordering costs
هزینههای مربوط به سفارش کالا
That's not what I ordered.
آن چیزی نیست که من سفارش دادم.
indents
سفارش خرید از کشور بیگانه
CD
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CDs
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
mail order
سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
indent upon a person for goods
درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
reorder level
مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
To order a meal.
سفارش غذا دادن ( درهتل ؟رستوران )
open indent
سفارش خریدی که در ان تعدادفروشندگان محدود نمیباشد
To speake in recommendation of someone . To recommend somebody.
سفارش کسی را کردن ( توصیه ومعرفی )
sql
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
canvassing
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvass
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassed
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
procurement lead time
زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
canvasses
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
cash with order
پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
query
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
May I use your name as a reference?
اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
lead time
مدت زمان بین دادن سفارش و دریافت کالای مربوطه
QBE
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
storage
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
forward pointer
اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
strobe
سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
transmission
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
transmissions
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
gremlins
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
gremlin
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
serials
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
cells
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cell
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
initialing
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
source
فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
initialed
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
associative addressing
روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
check
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
initialled
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialling
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
content addressable addressing
روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
initial
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
mass storage
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
entities
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
checks
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
initials
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
entity
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
checked
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
serial
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
wait time
خیر بین یک درخواست برای داده و ارسال داده از حافظه
serials
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
digital
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
ascend
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascended
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
serial
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
ascends
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
long integer
عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود
receives
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
parallels
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
paralleled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallelling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
receive
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
paralleling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallelled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
loop
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
retrieval
مکان دهی به حجمی از داده ذخیره شده درپایگاه داده ها وتولیداطلاعات ازداده
verification
بررسی تایپ صحیح داده یا سمت ارسال داده ازیک رسانه به دیگری
ddl
بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
looped
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
tree
سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
preparations
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
bureaus
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
bureau
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
loops
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
preparation
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
analogues
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
substitute character
حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
input bound
وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد
soft clip area
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
analogue
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
output bound
وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
batch
ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
cim
استفاده هماهنگ از میکروفیلم برای ذخیره سازی داده کامپیوتر و روشهای خواندن داده
control total
جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
batches
ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com