English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (11 milliseconds)
English Persian
male courage جرات مردانه
Other Matches
virile مردانه
mannish مردانه
manfully مردانه
manful مردانه
manly مردانه
gamely مردانه
masculinely مردانه
manwise مردانه
kilt دامن مردانه
kilts دامن مردانه
masculine نرینه مردانه
male مردانه نرینه
mannishness ادای مردانه
paroles قول مردانه
t shirt زیرپیراهنی مردانه
man power نیروی مردانه
sportsmanly مردانه وار
smoking jacket ژاکت مردانه
half hose جوراب مردانه
men's apartments قسمت مردانه
gentlemen's agreement قول مردانه
parole قول مردانه
virile strength نیروی مردانه
ulster پالتوگشاد مردانه
mannishly با ادای مردانه
unisex زنانه - مردانه
menswear لباس مردانه
singlets زیرپوش مردانه
men's rooms مستراح مردانه
singlet زیرپوش مردانه
men's room مستراح مردانه
paroling قول مردانه
saloon آرایشگاه مردانه
paroled قول مردانه
high souled با جرات
grittiness جرات
venture جرات
ventures جرات
venturing جرات
courage جرات
gamey بد بو با جرات
daringness جرات
gamely با جرات
ventured جرات
spiritless بی جرات
gutless کم جرات
spiriting جرات
spirit جرات
spineless بی جرات
assertiveness جرات
mettle جرات
as weak as water <idiom> کم جرات
derring-do دل و جرات
pluck دل و جرات
grit دل و جرات
hearts دل و جرات
weakhearted کم جرات
wanting in courage بی جرات
shout hearted با جرات
heart دل و جرات
stout heartedness جرات
spunk جرات
to take جرات
discouraging جرات کش
intrepid با جرات
play fair مردانه معامله کردن
play fair مردانه بازی کردن
fedora کلاه نمدی مردانه
barytone میان صدای مردانه
strong minded دارای افکار مردانه
Stage party ( films , movies ) . میهمانی ( فیلمهای ) مردانه
to die game مردانه جان دادن
dress shirts پیراهن عصر مردانه
dress shirts پیراهن سفید مردانه
haberdashery مغازه ملبوس مردانه
sartorial مربوط بلباس مردانه
mannish دارای رفتار مردانه
cuff سردست پیراهن مردانه
cuffed سردست پیراهن مردانه
cuffing سردست پیراهن مردانه
pyjamas لباس خواب مردانه
top hats کلاه مردانه استوانهای
top hat کلاه مردانه استوانهای
cuffs سردست پیراهن مردانه
haberdashers فروشنده لباس مردانه
haberdasher فروشنده لباس مردانه
black tie کت نیمه رسمی مردانه
black tie لباس عصر مردانه
stags جلسه یا مهمانی مردانه
stag جلسه یا مهمانی مردانه
dress shirt پیراهن عصر مردانه
dress shirt پیراهن سفید مردانه
to screw up one's courage جرات گرفتن
dare جرات کردن
daunts بی جرات کردن
daunting بی جرات کردن
daunted بی جرات کردن
daunt بی جرات کردن
to lose courage بی جرات شدن
tooth and nail با جرات باتهور
discourages بی جرات ساختن
gut طاقت جرات
to take جرات کردن
guts طاقت جرات
to pluck up one's heart جرات گرفتن
gutting طاقت جرات
discourage بی جرات ساختن
gutsy دل و جرات دار
to pluck up heart جرات گرفتن
hearts جرات دادن
abet جرات دادن
reanimate جرات دادن
hearten جرات دادن
embolden جرات دادن
elate جرات دادن
countenance [encourage] جرات دادن
abets جرات دادن
abetted جرات دادن
abetting جرات دادن
encourage جرات دادن
daresay با جرات گفتن
heart جرات دادن
heartened جرات دادن
assertive training جرات اموزی
dares جرات کردن
heartening جرات دادن
dared جرات کردن
hearten جرات دادن
heartens جرات دادن
derring do بادل و جرات
daring جرات شهامت
durst جرات کرد
courageously ازروی جرات
jerkin کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
cassi mere پارچه پشمی جناغی مردانه
tenors تمایل صدای زیر مردانه
jerkins کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
tenor تمایل صدای زیر مردانه
inverness یکجور ردای بی استین مردانه
night shirt پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
mess jacket ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
pluck up <idiom> به کسی جرات دادن
he durst not go جرات نکرد که برود
gritty ریگ مانند با جرات
white livered بزدل ترسو کم جرات
aman of courage مرد دلیر و با جرات
he did not d. to go جرات نکرد که برود
valorize جرات وشهامت دادن به
to d. a leap جرات پریدن کردن
screw up one's courage جرات بخود دادن
dismay بی جرات کردن ترس
dismayed بی جرات کردن ترس
piker قمار بازکم جرات
to d. a leap جرات پرش داشتن
dismaying بی جرات کردن ترس
dismays بی جرات کردن ترس
keep your peck up جرات داشته باشید
to summon up courage جرات بخود دادن
i do not have the courage جرات انرا ندارم
muster up your courage جرات بخود بدهید
tuxedo لباس مردانه مخصوص چای عصر
tuxedos لباس مردانه مخصوص چای عصر
tux لباس مردانه مخصوص چای عصر
This is the latest mens fashion. این آخرین مد لباس مردانه است
masculinize شخصیت مردانه در زنی بوجود اوردن
i dare say به جرات می گویم بسیارمحتمل است
dare he go? ایا جرات دارد برود
encouage جرات دادن تشجیع کردن
durst جرات داشت جسارت کرد
frock coats نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
shirt-tails بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
shirt-tail بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
frock coat نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
How dare you say that? چطور جرات میکنی اینو بگی؟
billycock نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
demoratize بی جرات کردن ازمیان بردن حس شهامت وانتظامات ارتش
codpieces روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
codpiece روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
contralto زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
to play fair مردانه و سر راست معامله کردن یا بازی کردن
tweed پارچه پشم ونخ راه راه مردانه
contraltos زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
dares جرات کردن مبادرت بکار دلیرانه کردن بمبارزه طلبیدن
dared جرات کردن مبادرت بکار دلیرانه کردن بمبارزه طلبیدن
dare جرات کردن مبادرت بکار دلیرانه کردن بمبارزه طلبیدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com