English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (6 milliseconds)
English Persian
plastic surgery جراحی پلاستیک
Other Matches
plastic پلاستیک
thermosetting plastic پلاستیک ترموسیتینگ
plastic industry صنعت پلاستیک
pseudoplastic پبه پلاستیک
plastic ناکشسان پلاستیک
thermoset پلاستیک سختی ناپذیر
thermoplastics پلاستیک سختی ناپذیر
plastic پلاستیک مجسمه سازی
laminated plastic material ماده پلاستیک متورق
card قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
thermoplast پلاستیک سختی ناپذیر ترموپلاست
cards قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
after hardening دوباره سخت کردن پلاستیک
plasticize بصورت پلاستیک در اوردن نرم کردن
lexon پلاستیک پلی کربنات که معمولاشفاف است
to metallizo rubber گوگرد زدن پلاستیک و انراکشدارتر کردن
kapton نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
acrylic پلاستیک ترموست شفاف ازجنس استرهای پلیمریزه اسیدهای اکریلیک
polyester نمک الی مرکبی که تغلیظ شده ودر پلاستیک سازی مصرف میگردد
optical شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
surgery جراحی
surgeries جراحی
surgical instruments الات جراحی
surgical مربوط به جراحی
neurosurgery جراحی اعصاب
surgeries اتاق جراحی
aciurgy عمل جراحی
surgeries عمل جراحی
bougie میل جراحی
canula لوله جراحی
surgery اتاق جراحی
surgery عمل جراحی
hysterotomy جراحی رحم
surgical عمل جراحی
surgical وابسته به جراحی
surgically از لحاظ جراحی
operation عمل جراحی
the knife چاقوی جراحی
forceps انبر جراحی
the knife الت جراحی
surgical operation عمل جراحی
orthopedics جراحی استخوان
raspatory سوهان جراحی
psychosurgery جراحی روانی
postoperative پس از عمل جراحی
A surgical operation . عمل جراحی
surgeon's knot گره بخیه جراحی
catheter میل جراحی بول
rhinoplasty جراحی پیوندی بینی
bistoury چاقوی کوچک جراحی
operated عمل جراحی کردن
operating theatre نمایشگاه عمل جراحی
gouge اسکنه جراحی بزورستانی
scalpels باچاقوی جراحی بریدن
scalpels چاقوی کوچک جراحی
scalpel باچاقوی جراحی بریدن
scalpel چاقوی کوچک جراحی
gouging اسکنه جراحی بزورستانی
gouges اسکنه جراحی بزورستانی
gouged اسکنه جراحی بزورستانی
inoperable غیر قابل جراحی
operates عمل جراحی کردن
operating theatres نمایشگاه عمل جراحی
operate عمل جراحی کردن
ablator الت بریدن در جراحی
forceps انبر جراحی انبرک
abaptiston اره جراحی مغز
plastic surgery جراحی ترمیمی و زیبایی
abaptistum اره جراحی مغز
thoracotomy عمل جراحی شکافتن جدارسینه
surgical مربوط به امور پزشکی جراحی
scrubs ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubbing ضد عفونی برای عمل جراحی
probang میله گلو پاک کن جراحی
scrub ضد عفونی برای عمل جراحی
swabs سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
scrubbed ضد عفونی برای عمل جراحی
swab سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
interne یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
emboly یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق
osteoplastic وابسته به روش جراحی ترمیمی استخوان
pneumectomy عمل جراحی وبرداشتن نسج ریه
tonsillectomy در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
magnetic tape پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
tape پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
hysterectomize بوسیله عمل جراحی زهدان رادر اوردن
face lifting جراحی و از بین بردن چین وچرک صورت
psychosurgery جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
embolectomy عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
vasectomies عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
vasectomy عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
stitch بخیه جراحی بخیه زدن
stitched بخیه جراحی بخیه زدن
operation عمل جراحی عمل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com