Dictiornary-Farsi | جرقه پوسته پوسته شدن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
flake	جرقه پوسته پوسته شدن
flaked	جرقه پوسته پوسته شدن
flaking	جرقه پوسته پوسته شدن


Other Matches

banjo axle	پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation	پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
pelliculate	پوسته پوسته شامه دار
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
scab	پوسته پوسته شدن
desquamate	پوسته پوسته شدن
scabs	پوسته پوسته شدن
scabrous	زبر پوسته پوسته
exfoliate	پوسته پوسته شدن
shelling	پوسته
film	پوسته
filmed	پوسته
mantle	پوسته
mantles	پوسته
shell	پوسته
sludge	پوسته یخ
shells	پوسته
crust	پوسته
cryosphere	یخ پوسته
earth crust	پوسته
putamen	پوسته
single skinned	یک پوسته
shuck	پوسته
shelly	پوسته پوسته
scurf	پوسته
incrustation	پوسته
incrustment	پوسته
leprose	پوسته پوسته
patagium	پوسته
bushing	پوسته
stator	پوسته
crusts	پوسته
testa	پوسته
skin	پوسته
skinned	پوسته
skinning	پوسته
skins	پوسته
flaky	پوسته پوسته
chaff	پوسته
membrance	پوسته
flaked	پوسته
cortex	پوسته
wythe	پوسته
dishes	پوسته
dish	پوسته
flake	پوسته
cases	پوسته
case	پوسته
upper crust	پوسته
encrustations	پوسته
encrustation	پوسته
cortices	پوسته
cod	پوسته
membranes	پوسته
sleeves	پوسته
membrane	پوسته
layer	پوسته
flaking	پوسته
sleeve	پوسته
esquillage	پوسته
layers	پوسته
skin	پوسته ریخته گی
soft shell	نرم پوسته
soft skin	پوسته نرم
erratic scab	پوسته جوش
subsell	زیر پوسته
energy shell	پوسته انرژی
endocarp	پوسته هسته
skinned	پوسته ریخته گی
skinning	پوسته ریخته گی
electron shell	پوسته الکترون
corrugated skin	پوسته موجدار
crankcase	پوسته موتور
pods	پوسته محافظ
cupola shell	پوسته کوپل
curing membrane	پوسته نگهبان
damp proof membrane	پوسته نمبند
pod	پوسته محافظ
sublevel	زیر پوسته
earth's crust	پوسته زمین
acetate film	پوسته استاتی
descaling	پوسته زدایی
electron sheath	پوسته الکترونی
skins	پوسته ریخته گی
cooling shell	پوسته سردکننده
crusts	پوسته زمین
crust	پوسته زمین
earth crust	پوسته زمین
oxide skin	پوسته اکسید
rinded	پوسته دار
encrustations	پوسته بندی
outer shell	پوسته والانس
encrustation	پوسته بندی
pelliculate	دارای پوسته
pellicular	پوسته دار
snail	حلزون با پوسته
crusty	پوسته مانند
pellicle	پوسته نازک
scutum	پوسته استخوانی
bush	پوسته داخلی
rawhides	پوسته خام
slough	پوسته خارجی
wing skin	پوسته بال
ion sheath	پوسته یونی
bushes	پوسته داخلی
skin friction	مقاومت پوسته
valence shell	پوسته والانس
soft shelled	نرم پوسته
membran	پوسته دار
rawhide	پوسته خام
crust of the earth	پوسته یا قشر زمین
loricate	دارای پوسته محافظ
drop worm housing	پوسته حلزونی سقوطی
drum barrel	پوسته یا روکش استوانهای
slug	حلزون بدون پوسته
gear case	پوسته جعبه دنده
furnace shell	قشر یا پوسته کوره
soft shelled	دارای پوسته تردوشکننده
rear axle casing	پوسته محور عقب
film evaporator	تبخیر کننده پوسته
half shell mold	قالب نیم پوسته
encrust	بشکل پوسته در اوردن
encrust	با پوسته یاقشری پوشاندن
front axle housing	پوسته اکسل جلو
ectoclast	پوسته خارجی سلول
graben	فرورفتگی در پوسته زمین
encrustation	پوسته دار سازی
adapter sleeve	پوسته تطبیق دهنده
rinds	پوسته بیرونی هرچیزی
rind	پوسته بیرونی هرچیزی
body fit sleeve	پوسته یا غلاف مناسب
tegmen	پوسته داخلی تخم
encrustations	پوسته دار سازی
helicoid	بشکل پوسته حلزون مارپیچ
soft shell	دارای پوسته ترد وشکننده
gas case hardening	سخت گردانی پوسته گازی
insulated bearing housing	پوسته یاطاقان عایق شده
lorica	پوسته سخت حافظ جانوران
interchangeable bearing shells	پوسته قابل تعویض یاطاقان
spaced armor	دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
to crust [snow]	تشکیل دادن به پوسته سخت [برف]
epicarp	پوسته خارجی قسمت نرم میوه
crankcase	محفظه کارتر پوسته میل لنگ
proctodaeum	قسمت خارجی پوسته مقعدومجرای مقعد
andesite	نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
endodermis	داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
syenite	نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
diabase	نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
dunite	نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
crusts	پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
splinter screen	پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
clinker	تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
crust	پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
geotectonic	مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
buzzing	نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
plutonism	فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
integral tank	تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
buzzes	نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzz	نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzed	نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
geochemistry	علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
catastrophism	اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
shells	بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell	بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
volumetric loading/density	خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
shelling	بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
plutonic theory	فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
neptunist	کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
cyaniding	عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
cam ring	رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
lobster thermidor	مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
to break up	از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
monocoque	ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
permafrost	لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
cloud chamber effect	اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
scintilla	جرقه
cough	جرقه
sparkler	جرقه زن
coughed	جرقه
nonsparking	ضد جرقه
coughing	جرقه
coughs	جرقه
ignition spark	جرقه
sparks	جرقه
sparked	جرقه
twinkler	جرقه زن
sparker	جرقه زن
sparking	جرقه
sparklers	جرقه زن
spark	جرقه
ignescent	جرقه زن
spark arrester	جرقه خاموش کن
spark setting	تنظیم جرقه
spark condenser	خازن ضد جرقه
spark intensifier	جرقه افزا
spark control	نافم جرقه
sparkish	جرقه وار
sparklet	جرقه کوچک
wipe spark	جرقه لغزشی
spunkie	جرقه اتش