Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
undertow
جریان اب زیردریا
Other Matches
undersea
زیردریا
submarines
زیردریا حرکت کردن
submarine
زیردریا حرکت کردن
sofar
دستگاه ثبت انفجار در زیردریا
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
flows
جریان
proceeding
جریان
flow limit
حد جریان
flowed
جریان
tide
جریان
twayblade
جریان
inset
جریان
flowline
خط جریان
fluor
جریان
flow line
خط جریان
income
جریان
course
جریان
coursed
جریان
rheostome
جریان بر
rede
جریان
going
جریان
afflux
جریان
effluvium
جریان
insets
جریان
process
جریان
processes
جریان
affluxion
جریان
against the stream
بر ضد جریان اب
runoff
جریان
in hand
در جریان
gushes
جریان
courses
جریان
flush
جریان
flushes
جریان
flushing
جریان
conduct
جریان
conducted
جریان
conducting
جریان
conducts
جریان
action
جریان
actions
جریان
gush
جریان
gushed
جریان
line of flow
خط جریان
circulations
جریان
streams
جریان اب
in the air
<idiom>
جریان
circulation
جریان
streamed
جریان
stream
جریان اب
currents
جریان
stream
جریان
streamed
جریان اب
streams
جریان
flow
جریان
current
جریان
total current
جریان کل
afoot
در جریان
crest value
جریان بیشینه
convection current
جریان همرفتی
cretical flow
جریان بحرانی
lighting current
جریان نور
peak value
جریان بیشینه
lightning current
جریان برق
line bar
شینه جریان
current flow
شار جریان
convectional current
جریان قراردادی
line circuit
جریان شبکه
conventional current
جریان قراردادی
continuous current
جریان یکنواخت
cooling water circulation
جریان اب سرد
line bar
شمش جریان
counter current
جریان متقابل
lightning discharge current
جریان تخلیه
line charging current
جریان بارگیری خط
critical flow
جریان بحرانی
light current
جریان ضعیف
current density
چگالی جریان
current density
تکائف جریان
current density
غلظت جریان
current detector
اشکارساز جریان
laminal flow
جریان خطی
current displacement
تغییر جریان
current distortion
اعوجاج جریان
current divider
مقسم جریان
current feedback
رجعت جریان
current files
پروندههای در جریان
current intensity
شدت جریان
current loss
گمگشتگی جریان
current converter
مبدل جریان
current compensation
جبران جریان
laminar flow
جریان ارام
light current
جریان نور
leakage current
جریان ایزولاسیون
cromwell current
جریان اب کرامول
currents
جریان اب یا باد
crosscurrent
جریان متقاطع
crosscurrent
جریان مخالف
leakage current
جریان نشتی
leakage current
جریان تراوشی
current capacity
فرفیت جریان
laminar flow
جریان لایهای
laminar flow
جریان خطی
current loss
تلف جریان
continuity of flow
پیوستگی جریان
non steady state flow
جریان غیرهمگام
an eletriccurret
جریان برق
aperiodic current
جریان نامتناوب
armature current
جریان ارمیچر
au courant
در جریان روز
average flow
جریان متوسط
peak current
جریان حداکثر
axial flow
جریان محوری
axial flow
جریان خطی
peak current
جریان پیک
maximum current
جریان حداکثر
background current
جریان زمینه
maximum current
جریان پیک
base flow
جریان پایه
The secular
جریان سکولاری
maximum value
جریان بیشینه
no load current
جریان بی باری
circulation
انتشار جریان
nerve current
جریان عصبی
airflow
جریان هوا
airstream
جریان هوا
stream of money
جریان پول
money flow
جریان پول
molecular flow
جریان مولکولی
mixed flow
جریان مرکب
microphone current
جریان میکروفن
mewtonian flow
جریان نیوتنی
alternative current
جریان متناوب
measuring current
جریان سنجش
bidirectional flow
جریان دو جهتی
constant current
جریان دائم
bleeder current
جریان فراری
coefficient of discharge
ضریب جریان
coincident current
با انطباق جریان
collecting of the current
دریافت جریان
luminous flux
جریان نور
collector current
جریان کلکتور
colleotor
جریان روب
combination current
جریان مرکب
commodity flow
جریان کالا
weak current
جریان ضعیف
low current
جریان ضعیف
load current
جریان بار
conciliatory proceedings
جریان مصالحه
conduction current
جریان رسانایی
conductor current
جریان هادی
clousure
قطع جریان اب
magnetic current
جریان مغناطیسی
bleeder current
جریان پرکردن
blennorhaea
جریان مخاط
blennorhagia
جریان مخاط
blood stream
جریان خون
mains current
جریان شبکه
main current
جریان اصلی
capital flow
جریان سرمایه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com