English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (3 milliseconds)
English Persian
rip current جریان اب گردابی
Search result with all words
vortex جریان حلقوی یا گردابی
vortexes جریان حلقوی یا گردابی
vortices جریان حلقوی یا گردابی
turbulence جریان گردابی
eddy current جریان گردابی
eddy current losses تلفات جریان گردابی
turbolence chamber اطاق جریان گردابی
Other Matches
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
vortex گردابی
vortexes گردابی
vortices گردابی
vortical گردابی
abysmal گردابی
abysmally گردابی
awhirl گردابی
swirly گردابی
abyssal گردابی
vortiginous گردابی
whirled حرکت گردابی
whirl حرکت گردابی
whirls حرکت گردابی
whirling حرکت گردابی
vortex motion حرکت گردابی
vorticity حالت گردابی
eddy vicosity کندروی گردابی
eddy vicosity لزوجت گردابی
burbles جریانهای گردابی و اشفته درسیال
burbled جریانهای گردابی و اشفته درسیال
burble جریانهای گردابی و اشفته درسیال
burbling جریانهای گردابی و اشفته درسیال
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow سیلان جریان فلوی جریان
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
conducts جریان
flows جریان
courses جریان
going جریان
actions جریان
action جریان
conducting جریان
gushes جریان
flushing جریان
flushes جریان
rede جریان
rheostome جریان بر
income جریان
course جریان
coursed جریان
tide جریان
gushed جریان
gush جریان
conducted جریان
in hand در جریان
effluvium جریان
conduct جریان
line of flow خط جریان
proceeding جریان
twayblade جریان
flush جریان
runoff جریان
circulations جریان
stream جریان
flow limit حد جریان
streamed جریان
streamed جریان اب
currents جریان
streams جریان
streams جریان اب
against the stream بر ضد جریان اب
circulation جریان
flowline خط جریان
stream جریان اب
current جریان
fluor جریان
afoot در جریان
afflux جریان
flow line خط جریان
affluxion جریان
processes جریان
process جریان
flowed جریان
flow جریان
in the air <idiom> جریان
insets جریان
inset جریان
total current جریان کل
convection current جریان همرفتی
convectional current جریان قراردادی
leakage current جریان ایزولاسیون
weak current جریان ضعیف
nerve current جریان عصبی
low current جریان ضعیف
load current جریان بار
no load current جریان بی باری
non unifor flow جریان غیریکنواخت
current compensation جبران جریان
ocean current جریان دریایی
line bar شینه جریان
conventional current جریان قراردادی
light current جریان نور
lightning discharge current جریان تخلیه
peak value جریان بیشینه
ocean current جریان اقیانوسی
blood stream جریان خون
line bar شمش جریان
cretical flow جریان بحرانی
line circuit جریان شبکه
critical flow جریان بحرانی
crest value جریان بیشینه
crosscurrent جریان متقاطع
counter current جریان متقابل
cooling water circulation جریان اب سرد
light current جریان ضعیف
current capacity فرفیت جریان
lighting current جریان نور
cromwell current جریان اب کرامول
lightning current جریان برق
crosscurrent جریان مخالف
airstream جریان هوا
line charging current جریان بارگیری خط
bleeder current جریان فراری
circuit line هادی جریان
axial flow جریان خطی
axial flow جریان محوری
circular flow جریان دایرهای
circular flow جریان دوری
mewtonian flow جریان نیوتنی
circulation of electrolyte جریان الکترولیت
microphone current جریان میکروفن
mains current جریان شبکه
clousure قطع جریان اب
coefficient of discharge ضریب جریان
coincident current با انطباق جریان
capital flow جریان سرمایه
bidirectional flow جریان دو جهتی
base flow جریان پایه
bleeder current جریان پرکردن
blennorhaea جریان مخاط
blennorhagia جریان مخاط
background current جریان زمینه
maximum value جریان بیشینه
measuring current جریان سنجش
peak current جریان حداکثر
peak current جریان پیک
maximum current جریان حداکثر
maximum current جریان پیک
average flow جریان متوسط
collecting of the current دریافت جریان
main current جریان اصلی
indravgnt جریان درونی
armature current جریان ارمیچر
conductor current جریان هادی
consistent flow جریان دائمی
constant current جریان دائم
molecular flow جریان مولکولی
money flow جریان پول
an eletriccurret جریان برق
stream of money جریان پول
alternative current جریان متناوب
continuity of flow پیوستگی جریان
conduction current جریان رسانایی
conciliatory proceedings جریان مصالحه
collector current جریان کلکتور
colleotor جریان روب
combination current جریان مرکب
au courant در جریان روز
non steady state flow جریان غیرهمگام
commodity flow جریان کالا
aperiodic current جریان نامتناوب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com