Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
high frequency current
جریان با بسامد زیاد
Other Matches
h.f.
بسامد زیاد
high frequency compensation
تقویت بسامد زیاد
ultrahigh frequency
بسامد ماوراء زیاد
v.h.f.
بسامد بسیار زیاد
high frequency trimmer
خازن تنظیم بسامد زیاد
line circuit breaker
کلید جریان زیاد
maximum circuit breaker
کلید جریان زیاد
overcurrent coil
بوبین جریان زیاد
overcurrent relay
رله جریان زیاد
maximum current relay
رله جریان زیاد
magnetic overload relay
رله جریان زیاد مغناطیسی
overcurrent circuit breaking
قطع مدار جریان زیاد
fused
آب شدن فیوز با عبور دادن جریان زیاد از آن
fuse
آب شدن فیوز با عبور دادن جریان زیاد از آن
ultra high frequency
بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.
بسامد بسیار بسیار زیاد
jet stream
جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
aerodynamic heating
افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
load call
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
I didnt get much sleep.
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
frequencies
بسامد
low frequency
بسامد کم
frequency generator
بسامد زا
syntonic
هم بسامد
frequency
بسامد
low frequency
کم بسامد
frequence
بسامد
f
بسامد
l.f.
بسامد کم
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
threshold frequency
بسامد استانه
resonant frequency
بسامد همنوا
relative frequency
بسامد نسبی
v.l.f.
بسامد بسیار کم
thershold frequency
بسامد استانه
marginal frequency
بسامد کناری
high frequency
بسامد بالا
vibrational frequency
بسامد ارتعاش
video frequency
بسامد ویدئو
field frequency
بسامد میدان
voice frequency
بسامد صدایی
natural frequency
بسامد طبیعی
wave frequency
بسامد موج
medium frequency
بسامد متوسط
resting frequency
بسامد سکوت
m.f.
بسامد متوسط
law of frequency
قانون بسامد
beat frequency
بسامد زنهای
carrier frequency
بسامد حامل
inermediate frequency
بسامد واسطه
audio frequency
بسامد صوتی
audio frequency
بسامد سمعی
absolute frequency
بسامد مطلق
sound frequency
بسامد صوتی
sonic frequency
بسامد صوتی
limiting frequency
بسامد حدی
low frequency compensation
تقویت بسامد کم
cut off frequency
بسامد قطع
frequency indicator
بسامد نما
theoretical frequency
بسامد نظری
radio ferquency
بسامد رادیویی
frequency band
باند بسامد
frequency distribution
توزیع بسامد
frequency graph
نمودار بسامد
frequency diagram
نمودار بسامد
frequency curve
منحنی بسامد
frequency count
شمار بسامد
frequency converter
تغییردهنده بسامد
frequency converter
تبدیل گر بسامد
frequency compensation
تقویت بسامد
frame frequency
بسامد صحنه
picture frequency
بسامد تصویر
frequency change
تبدیل بسامد
frequency change
تغییر بسامد
frequency function
تابع بسامد
angular frequency
بسامد زاویهای
fundamental frequency
بسامد اصلی
word frequency
بسامد واژگانی
frequency table
جدول بسامد
frequency response
خم دامنه- بسامد
modulation frequency
بسامد تلفیق
r.f.
بسامد رادیویی
frequency meter
بسامد سنج
field repetition rate
بسامد میدان
flow frequency
بسامد بدهها
group frequency
بسامد گروهی
radio frequency transformer
مبدل بسامد رادیویی
clock frequency
بسامد زمان سنجی
beat frequency oscillator
اوسیلاتور با بسامد زنهای
padder
خازن تنظیم بسامد کم
frequency changer
تغییر دهنده بسامد
intermediate frequency amplifier
فزونساز بسامد واسطه
frequency histogram
نمودار ستونی بسامد
observed frequency
بسامد مشاهده شده
flicker fusion frequency
بسامد در هم امیزی سوسوها
automatic frequency control
نافم خودکار بسامد
low frequency padder
خازن تنظیم بسامد کم
intermediate frequency transformer
مبدل بسامد واسطه
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
pulling figure
اندیس تغییر بسامد بالا
mfm
ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
pushing figure
اندیس تغییر بسامد پایین
modified frequency modulation recording
ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
tuned radio frequency receiver
رادیو با بسامد میزان شده
radio frequency amplifier
فزون ساز بسامد رادیویی
frequency polygon
نمودار چند ضلعی بسامد
r f power supply
منبع توان بسامد رادیویی
cff
بسامد شاخص در سوسو زدن
critical flicker frequency
بسامد شاخص در سوسو زدن
frequency changer crystal
بلور تغییر دهنده بسامد
to hold somebody in great respect
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
conversion loss of frequency changer cry
اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
frequency medulation
تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
crystal frequency changer efficiency
بازده بلور تغییر دهنده بسامد
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
low frequency
امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
surcharge
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
mickle
زیاد
greatly
زیاد
mickle or muckle
زیاد
fulsome
زیاد
intensively
زیاد
muckle
زیاد
extensive
زیاد
over and above
زیاد
immoderate
زیاد
profusely
زیاد
very
زیاد
widely
زیاد
for all the world
بی کم و زیاد
profoundly
زیاد
mortally
زیاد
no end of
زیاد
generous
زیاد
effusively
زیاد
hugely
زیاد
tremendously
زیاد
not a lettle
زیاد
overmuch
زیاد
too
زیاد
rife
زیاد
great
زیاد
great-
زیاد
populous
زیاد
immane
زیاد
in excess
زیاد
greatest
زیاد
late
زیاد
many
زیاد
extortionary
زیاد
extortionate
زیاد
excessive
زیاد
in quantities
زیاد
numerous
زیاد
superabundant
زیاد
vastly
زیاد
heart break
غم زیاد
high
زیاد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com