English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
line surge جریان سریع و غیرعادی خط
Other Matches
rapid flow جریان سریع
surges جریان سریع وغیرعادی
jetted پرش اب جریان سریع
jets پرش اب جریان سریع
jet پرش اب جریان سریع
surge جریان سریع وغیرعادی
surged جریان سریع وغیرعادی
jetting پرش اب جریان سریع
make flush شستن با جریان سریع
aerodynamic heating افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
rollover استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
flushing شستن با جریان سریع جاری شدن سرخ شدن رویانیدن
flush شستن با جریان سریع جاری شدن سرخ شدن رویانیدن
flushes شستن با جریان سریع جاری شدن سرخ شدن رویانیدن
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
marine express کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
enormity غیرعادی
unusual غیرعادی
unaccustomed غیرعادی
extraordinary غیرعادی
utter غیرعادی
utters غیرعادی
touched غیرعادی
irregular غیرعادی
anomalies غیرعادی
anomaly غیرعادی
way out غیرعادی
way-out غیرعادی
enormities غیرعادی
uttered غیرعادی
dma اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
weirdo آدم غیرعادی
museum piece قدیمی غیرعادی
weirdos آدم غیرعادی
abnonmally بطور غیرعادی
abort خاتمه غیرعادی
funny car اتومبیل غیرعادی
aborting خاتمه غیرعادی
abend پایان غیرعادی
aborts خاتمه غیرعادی
aborted خاتمه غیرعادی
abnormal scour آب شستگی غیرعادی
offbeat <idiom> غیرعادی غیرمرسوم
dma CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
virescence سبزی غیرعادی دربرگهای گل
snap pass پاس سریع با پیچش سریع مچ
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
kill off سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
action oriented management report گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
speedy سریع السیر سریع
speediness سریع السیر سریع
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
current flow سیلان جریان فلوی جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
swiftest سریع
sweepy سریع
spankings سریع
wing footed سریع
swift سریع
prompts سریع
spanking سریع
snell سریع
swifts سریع
swifter سریع
prompted سریع
accelerator سریع
rapid سریع
gleg سریع
galloping سریع
sudden سریع
rather سریع تر
accelerators سریع
prompt سریع
expressed سریع السیر
precipitated خیلی سریع
despatched انجام سریع
expressing سریع السیر
fasts سریع السیر
expresses سریع صریح
expressed سریع صریح
expresses سریع السیر
express سریع السیر
express سریع صریح
raiding تک نفوذی سریع
bullets توپ سریع
bullet توپ سریع
raid تک نفوذی سریع
raided تک نفوذی سریع
ripostes ضربت سریع
riposted ضربت سریع
riposte ضربت سریع
braid حرکت سریع
braided حرکت سریع
dispatches انجام سریع
dispatched انجام سریع
despatching انجام سریع
despatches انجام سریع
courier پیک سریع
couriers پیک سریع
braids حرکت سریع
riposting ضربت سریع
slaps ضربت سریع
expressing سریع صریح
continuate سریع الاتصال
slashes ضربه سریع
snapback بهبودی سریع
fleet عبور سریع
sneak raid دستبرد سریع
glimpse نگاه سریع
glimpsed نگاه سریع
fleets عبور سریع
speed سریع کارکردن
speeding سریع کارکردن
speeds سریع کارکردن
glimpsing نگاه سریع
quickstep گام سریع
converts پاسکاری سریع
converting پاسکاری سریع
converted پاسکاری سریع
skitter حرکت سریع
fasted سریع السیر
progressive chess شطرنج سریع
lightning chess شطرنج سریع
glimpses نگاه سریع
precipitates خیلی سریع
precipitating خیلی سریع
fast neutron نوترون سریع
fast moving depression کمفشاری سریع
operation immediate اقدام سریع
slash ضربه سریع
fastest سریع السیر
slashed ضربه سریع
precipitate خیلی سریع
rapid access با دستیابی سریع
fast access با دستیابی سریع
pirouettes چرخ سریع
pirouette چرخ سریع
convert پاسکاری سریع
hotshot بارکشی سریع
prompt سریع عاجل
wind sprint تمرین دو سریع
rapid transit شطرنج سریع
quickest جلد سریع
quickest تند و سریع
rath زود رس سریع
high velocity drop بارریزی سریع
quick recovery رونق سریع
high speed traffic امد شد سریع
dispatch انجام سریع
quick recovery بهبود سریع
high speed traffic ترافیک سریع
quick fire تیر سریع
accelofilter صافی سریع
winder دویدن سریع
prompt سریع کردن
hypernoea تنفس سریع
rapid scanning تقطیع سریع
highflyer دلیجان سریع
scamper پرواز سریع
scampered پرواز سریع
scampering پرواز سریع
fast سریع السیر
highflier دلیجان سریع
quick جلد سریع
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com