Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
radial flow
جریان شعاعی
Search result with all words
radial flow pump
تلمبه با جریان شعاعی
radial flow turbine
توربین با جریان شعاعی
Other Matches
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
radiant
شعاعی
radial
شعاعی
stellular
شعاعی
actinoid
شعاعی
radials
شعاعی
actinomorphic
بشکل شعاعی
actinomorphous
بشکل شعاعی
radial road
راه شعاعی
radial stress
تنش شعاعی
radial velocity
تندی شعاعی
radial velocity
سرعت شعاعی
radius vector
بردار شعاعی
radius milling
فرزکاری شعاعی
radius block
بلوک شعاعی
radium block
بلوک شعاعی
radial potential
پتانسیل شعاعی
radial play
بازی شعاعی
triradiate
سه شاخه سه شعاعی
radial bearing
یاطاقان شعاعی
radial ball bearing
بلبرینگ شعاعی
radial cut
برش شعاعی
radial section
برش شعاعی
cartwheel antenna
انتن شعاعی
radial motor
موتور شعاعی
shift
تغییرمحل شعاعی
shift
جابجایی شعاعی
shifted
تغییرمحل شعاعی
shifted
جابجایی شعاعی
shifts
تغییرمحل شعاعی
shifts
جابجایی شعاعی
actinomorphic
دارای تقارن شعاعی
radial probability density
چگالی شعاعی احتمالی
radial quantum number
عدد کوانتومی شعاعی
radial probability distribution
توزیع احتمال شعاعی
actinomorphous
دارای تقارن شعاعی
radial deformation
تغییر شکل شعاعی
bench type radial
میز نوع شعاعی
one port radial pump
تلمبه شعاعی یک پرهای
hypotrophy
رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
blade station
موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
radial
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radials
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
commutator
سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
action
جریان
in hand
در جریان
conduct
جریان
conducting
جریان
conducts
جریان
gushes
جریان
gushed
جریان
gush
جریان
insets
جریان
line of flow
خط جریان
conducted
جریان
effluvium
جریان
income
جریان
current
جریان
tide
جریان
going
جریان
total current
جریان کل
coursed
جریان
rede
جریان
flush
جریان
inset
جریان
flushes
جریان
courses
جریان
flushing
جریان
proceeding
جریان
rheostome
جریان بر
actions
جریان
twayblade
جریان
runoff
جریان
course
جریان
circulation
جریان
stream
جریان
stream
جریان اب
streamed
جریان
streamed
جریان اب
flow line
خط جریان
streams
جریان
flow limit
حد جریان
streams
جریان اب
in the air
<idiom>
جریان
afoot
در جریان
circulations
جریان
fluor
جریان
flowline
خط جریان
affluxion
جریان
afflux
جریان
currents
جریان
flow
جریان
against the stream
بر ضد جریان اب
flowed
جریان
flows
جریان
process
جریان
processes
جریان
axial flow
جریان خطی
conventional current
جریان قراردادی
axial flow
جریان محوری
continuous current
جریان یکنواخت
convectional current
جریان قراردادی
average flow
جریان متوسط
continuity of flow
پیوستگی جریان
cooling water circulation
جریان اب سرد
oscillating current
جریان نوسانی
convection current
جریان همرفتی
au courant
در جریان روز
crest value
جریان بیشینه
aperiodic current
جریان نامتناوب
armature current
جریان ارمیچر
magnetic flux
جریان مغناطیسی
magnetic current
جریان مغناطیسی
cromwell current
جریان اب کرامول
luminous flux
جریان نور
cretical flow
جریان بحرانی
crosscurrent
جریان متقاطع
crosscurrent
جریان مخالف
critical flow
جریان بحرانی
weak current
جریان ضعیف
magnetizing current
جریان مغناطیس گر
mains current
جریان شبکه
main current
جریان اصلی
counter current
جریان متقابل
peak value
جریان بیشینه
constant current
جریان دائم
mixed flow
جریان مرکب
bleeder current
جریان پرکردن
bleeder current
جریان فراری
circular flow
جریان دوری
mewtonian flow
جریان نیوتنی
non steady state flow
جریان غیرهمگام
circulating capital
سرمایه در جریان
measuring current
جریان سنجش
circulation of electrolyte
جریان الکترولیت
maximum value
جریان بیشینه
clousure
قطع جریان اب
circular flow
جریان دایرهای
circuit line
هادی جریان
molecular flow
جریان مولکولی
microphone current
جریان میکروفن
capital flow
جریان سرمایه
money flow
جریان پول
stream of money
جریان پول
nerve current
جریان عصبی
no load current
جریان بی باری
blood stream
جریان خون
blennorhagia
جریان مخاط
blennorhaea
جریان مخاط
non unifor flow
جریان غیریکنواخت
coefficient of discharge
ضریب جریان
ocean current
جریان اقیانوسی
background current
جریان زمینه
ocean current
جریان اقیانوس
oil flow
جریان روغن
electric current
جریان برقی
conciliatory proceedings
جریان مصالحه
conduction current
جریان رسانایی
maximum current
جریان پیک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com