English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
steady flow جریان لایه وار
Search result with all words
transistor هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
transistors هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
Other Matches
services توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
underlay در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
media زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
die قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
lamination لایه لایه سازی
delaminate لایه لایه شدن
delamination لایه لایه شدن
delamination لایه لایه کردن
delamination لایه لایه شدگی
interlayer لایه بین دو لایه
argillite خاک رس لایه لایه
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
current flow سیلان جریان فلوی جریان
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
substrate لایه
three-ply سه لایه
stuffless بی لایه
padding لایه
tier لایه
three ply سه لایه
layer لایه
shells لایه
shell لایه
shelling لایه
layers لایه
tiers لایه
ribbands لایه
course لایه
layer line خط لایه
coursed لایه
courses لایه
lamellar لایه لایه
bed لایه
lamellose لایه لایه
stratum لایه
strata لایه ها
provine لایه
leaf لایه
ribband لایه
coats لایه
ribands لایه
coated لایه
coat لایه
riband لایه
yard لایه
yards لایه
coatings لایه
beds لایه
filter layer لایه صافی
frost blanket course لایه ضد یخ قشر ضد یخ
stripping برداشت لایه رو
concrete layer لایه بتنی
priming layer لایه استری
top layer لایه فوقانی
silt layer لایه لای
stripping تراش لایه رو
sand layer لایه ماسه
frost blanket course لایه پاد یخ
sedimentation لایه گذاری
confining layer لایه فشارزا
wearing course لایه رویی
selected material لایه فرم
reversing layer لایه واگردان
stratosphere لایه- سپهر
five ply پنج لایه
filter layer لایه پالایش
superstratum ابر لایه
hard layer لایه سفت
substrate زیر لایه
subsell زیر لایه
sublevel زیر لایه
subfloor لایه زیر کف
energy shell لایه انرژی
pervious blanket لایه زهکش
sub grade لایه زیرین
porous layer لایه روزنهای
energy stage لایه انرژی
epilimnion اب لایه سطحی
epilimnion اب لایه زبرین
pads لایه پشتی
pad لایه پشتی
the inner layer لایه درونی
hard layer لایه سخت
valence shell لایه والانس
overburden لایه سربار
oxide film لایه اکسیدی
soil horizon لایه خاک
surface course لایه رویی
surfacing لایه پوشش
outer shell لایه والانس
stratification لایه بندی
substratum زیر لایه
priming لایه اول
euphotic اب لایه نورگیر
barrier layer لایه سدی
waterproofing course لایه اب بندی
depletion layer تهی لایه
in layers در چند لایه
plasterboard لایه گچی
ply لایه کاغذ
strands لایه رودخانه
plies لایه کاغذ
strand لایه رودخانه
plied لایه کاغذ
carbon deposite لایه کربن
magnetic layer لایه مغناطیسی
impervious blanket لایه نفوذناپذیر
lamella لایه صفحه
binder course لایه استر
boundary layer لایه مرزی
bottom layer لایه مشترک
zonate لایه دار
layer of rock لایه سنگی
acid lining لایه اسیدی
bioderm لایه زنده
layering لایه بندی
blocking layer لایه سدی
blockstone course لایه سنگچین
thin film لایه نازک
limnetic zone لایه نورگیر اب
drainage course لایه زهکش
impervious blanket لایه ناتراوا
bedding لایه زیرین
damp proof course= لایه نمگیر
intermediate layer لایه میانی
traprock لایه بازالتی
base course لایه شالوده
mylar لایه پولیستری
insulated layer لایه عایق
plying لایه کاغذ
multilayer چند لایه
basaltic stratum لایه بازالتی
damp proof course= لایه نمبند
coat of plastering لایه اندود
ionosphere لایه یونسفر
bedding لایه بندی
laminated لاله لایه
undercoat زیر لایه
flat coat [painting] لایه صاف رنگ
stabilized layer لایه تثبیت شده
insulated intermediate layer لایه میانی عایق
fascias لایه پوششی فیبری
lacing-course [لایه ای از آجر یا کاشی]
veneer لایه نازک چوب
medial layer لایه میانی [پزشکی]
gas film لایه یا قشر گازی
cushion لایه گذاشتن چنبره
barrier layer cell سلول لایه سدی
cushioning لایه گذاشتن چنبره
cushioned لایه گذاشتن چنبره
hardened case لایه سخت شده
barrier layer detector اشکارساز لایه سدی
laminar boundary layer لایه مرزی خطی
aphotic zone لایه تاریک اقیانوس
aphotic stratum لایه تاریک اقیانوس
bed rock ledge لایه سنگی کف بستر
stratosphere لایه استراتوسفر جوی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com