English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
damped current جریان میرا
Search result with all words
transient decay current جریان مانده میرا
Other Matches
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
mira میرا
omicron ceti میرا
canvergent میرا
mortals میرا
mortal میرا
damped osillation نوسان میرا
damped oscillation نوسان میرا
damping میرا شدن
damp میرا شدن
dampers میرا شدن
damped vibration ارتعاش میرا
dampest میرا شدن
damped harmonic oscillator نوسانگر هماهنگ میرا
damped harmonic motion حرکت هماهنگ میرا
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow سیلان جریان فلوی جریان
dim تاریک شدن میرا شدن
dimmed تاریک شدن میرا شدن
dims تاریک شدن میرا شدن
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
runoff جریان
current جریان
processes جریان
process جریان
insets جریان
inset جریان
flow limit حد جریان
rheostome جریان بر
proceeding جریان
effluvium جریان
against the stream بر ضد جریان اب
flows جریان
affluxion جریان
afflux جریان
flow line خط جریان
going جریان
gushes جریان
gushed جریان
conduct جریان
conducted جریان
conducting جریان
conducts جریان
line of flow خط جریان
gush جریان
action جریان
flushing جریان
flushes جریان
flowline خط جریان
rede جریان
tide جریان
fluor جریان
income جریان
course جریان
coursed جریان
courses جریان
in hand در جریان
flush جریان
actions جریان
currents جریان
stream جریان
circulation جریان
total current جریان کل
stream جریان اب
twayblade جریان
streams جریان
streamed جریان اب
afoot در جریان
streams جریان اب
streamed جریان
in the air <idiom> جریان
flow جریان
circulations جریان
flowed جریان
exciting current جریان تحریک
energizing current جریان تحریک
energy flow جریان انرژی
faradic current جریان فارادی
fair tide جریان اب موافق
zero current جریان صفر
idle current جریان بی باری
equilibrium flow جریان متعادل
impluse current جریان ضربهای
electron current جریان الکترونی
impluse ضربه جریان
imaginary current جریان راکتیو
ignition current جریان احتراق
generation of current تولید جریان
electron current جریان الکترونها
electron flow جریان الکترونی
electronic current جریان الکترونی
zero current جریان نول
electronic current جریان الکترونها
emission current جریان صدوری
electrode current جریان الکترد
I am in the dark. Iam not in the picture. من در جریان نیستم
fault current جریان خطا
fault current جریان عیب
flow meter جریان سنج
gold flow جریان طلا
flow method روش جریان
flow net شبکه جریان
flow of expenditure جریان هزینه
flow of income جریان درامد
flow of production جریان تولید
flow sheet نمودار جریان
fusing current جریان ذوب
flowlines خطوط جریان
flowmeter جریان سنج
fluidmeter جریان سنج
free flow جریان ازاد
flow lines خطوط جریان
idle current جریان کور
power current جریان قوی
field current جریان میدان
filament current جریان افروزه
heavy current جریان قوی
heat flow جریان گرما
filament current جریان فیلامان
ground water runoff جریان زیرزمینی
live ball توپ در جریان
ground ball توپ در جریان
flood current جریان مدی
flood currents جریان سیلابی
flow control کنترل جریان
flow diagram نمودار جریان
flow formula رابطه جریان
flow gage جریان سنج
free stream جریان ازاد
electric current جریان الکتریسیته
extra current جریان اضافی
current files پروندههای در جریان
current feedback رجعت جریان
current divider مقسم جریان
current distortion اعوجاج جریان
current displacement تغییر جریان
current detector اشکارساز جریان
current density غلظت جریان
current flow شار جریان
current intensity شدت جریان
current supply منبع جریان
strength of current شدت جریان
current strength شدت جریان
cutoff قطع جریان
current passage عبور جریان
current meter جریان سنج
current loss تلف جریان
current loss گمگشتگی جریان
current density تکائف جریان
current density چگالی جریان
counter current جریان متقابل
cooling water circulation جریان اب سرد
conventional current جریان قراردادی
convectional current جریان قراردادی
convection current جریان همرفتی
continuous current جریان یکنواخت
continuity of flow پیوستگی جریان
crest value جریان بیشینه
peak value جریان بیشینه
current converter مبدل جریان
current compensation جبران جریان
current capacity فرفیت جریان
crosscurrent جریان مخالف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com