English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
lope جست وخیز وشلنگ تخته
loped جست وخیز وشلنگ تخته
lopes جست وخیز وشلنگ تخته
loping جست وخیز وشلنگ تخته
Other Matches
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
lee board تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
stopboard تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
daughter board تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
board تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
plywood تخته لایی تخته چند لا
planking تخته پوشی تخته بندی
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
notice board 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
bare board تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
spring جست وخیز
gambols جست وخیز
capriole جست وخیز
springs جست وخیز
bound جست وخیز
exultance جست وخیز
gambade جست وخیز
frisking جست وخیز
frisked جست وخیز
frisk جست وخیز
tittup جست وخیز
frisks جست وخیز
saltation جست وخیز
gamboling جست وخیز
frolics جست وخیز
frolicking جست وخیز
frolicked جست وخیز
frolic جست وخیز
gambolling جست وخیز
gambolled جست وخیز
gambol جست وخیز
gamboled جست وخیز
skitter جست وخیز
capers جست وخیز
caper جست وخیز
capered جست وخیز
jumpingly جست وخیز کنان
skipper جست وخیز کننده
curvet شوخی جست وخیز
saleint درحال جست وخیز
saleintiant درحال جست وخیز
salience چابکی درجست وخیز
saliency چابکی درجست وخیز
coltish جست وخیز کننده
skippered جست وخیز کننده
skippers جست وخیز کننده
lope جست وخیز کردن
cavorts جست وخیز کردن
cavorting جست وخیز کردن
friskiest جست وخیز کنان
skippering جست وخیز کننده
cavort جست وخیز کردن
friskier جست وخیز کنان
frisky جست وخیز کنان
cavorted جست وخیز کردن
lopes بجست وخیز دراوردن
loping جست وخیز کردن
lopes جست وخیز کردن
loped بجست وخیز دراوردن
loped جست وخیز کردن
lope بجست وخیز دراوردن
loping بجست وخیز دراوردن
plank تخته تخته کردن
NIC تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
tumbles جست وخیز کردن پریدن
tumbled جست وخیز کردن پریدن
skip جست وخیز کردن تپیدن
skipped جست وخیز کردن تپیدن
skips جست وخیز کردن تپیدن
hop جست وخیز کوچک کردن
hopped جست وخیز کوچک کردن
hopping جست وخیز کوچک کردن
hops جست وخیز کوچک کردن
sink or swim <idiom> افت وخیز درکاری داشتن
tumble جست وخیز کردن پریدن
leapfrogging باجست وخیز حرکت کردن
leapfrogs باجست وخیز حرکت کردن
skylark تفریح وجست وخیز کردن
skylarks تفریح وجست وخیز کردن
sikt باجست وخیز رقص کردن
leapfrog باجست وخیز حرکت کردن
leapfrogged باجست وخیز حرکت کردن
galumph جست وخیز نشاط انگیز کردن
weather board تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
frisked ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
frisking ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
frisks ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
frisk ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
gangplanks تخته پل
gangplank تخته پل
plasterboard گچ تخته
lumbering تخته
lumbers تخته
sheets تخته
sheet تخته
floor board تخته کف
bottom board تخته کف
gangway تخته پل
ledger تخته
ledgers تخته
slabs تخته
skids تخته پل
boarded تخته
gob تخته
gob تخته کف
gobs تخته
gobs تخته کف
slab تخته
board تخته
plank تخته
skidded تخته پل
skidding تخته پل
three ply board تخته سه لا
gangways تخته پل
foot board تخته کف
skid تخته پل
gang way تخته پل
lumbered تخته
lumber تخته
pleximeter تخته دق
terminal board تخته ترمینال
whiteboard تخته سفید
wainscoting تخته کوبی
wainscoting تخته بندی
toeboard پیش تخته
hard board تخته فشاری
how thick is the board? تخته چقدراست
instrument board تخته فرمان
lathing تخته بندی
lagvt تخته سرپوش
lagvt تخته چلیک
lath work تخته کوبی
logic board تخته منطقی
mother board تخته اصلی
ply wood تخته چند لا
plywood panel تخته چندلا
pressboard تخته فشاری
pressboard تخته اتو
rag stone تخته سنگ
soundboard تخته موجدصدا
shuttering تخته بندی
shopboard پیش تخته
scaffold board تخته زیر پا
scale board تخته نازک
starting block تخته استارت
planchette تخته کوچک
spring board تخته شیرجه
paddle board تخته شنا
pallette تخته شستی
panel work تخته کوبی
planchet تخته سه پایه
terminal board تخته کلم
doubler تخته وصله
furring تخته کوبی
fibre board فیبر تخته
bill board تخته لنگر
ballast resistor تخته مقاومت
backplane تخته پشت
backboard تخته بسکتبال
backgammon board تخته نرد
accelerator board تخته تسریع
fascia board تخته لب بند
bowlder تخته سنگ
drian board تخته قطران
doubler تخته تقویتی
knock on wood <idiom> بزنم به تخته
circuit board تخته مدار
diving boards تخته پرش
brede تخته ورقه
breadboard تخته مدار
brace and counterbrace تخته صلیبی
roaches تخته سنگ
roach تخته سنگ
diving board تخته پرش
calyon تخته سنگ
guard plank تخته محافظ
guideboard تخته راهنما
counter-lath تخته سقف
scaffolds تخته بندی
scaffold تخته بندی
wash board تخته رختشویی
planking تخته بندی
seguin board تخته سگن
planking تخته پوشی
calion تخته سنگ
batten [تخته ی کف اتاق ]
gang board تخته پل درازوباریک
boulders تخته سنگ
boulder تخته سنگ
blackboards تخته سیاه
blackboard تخته سیاه
black board تخته سیاه
fuse board تخته فیوز
wainscots تخته کوبی
wainscot تخته کوبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com