English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
octad جسم بسیط یا ذرهای که قوه ترکیبی ان برابر است با8واحد
Other Matches
monad ذره بسیط که نیروی ترکیبی یک هیدروژن است
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
comprehensive بسیط
incomposite بسیط
simplest بسیط
simpler بسیط
simple بسیط
extensive بسیط کشیده
largest سترگ بسیط
large سترگ بسیط
element جسم بسیط
larger سترگ بسیط
elements جسم بسیط
morpheme بسیط کلمه واژک
bimolecular دو ذرهای
atomic ذرهای
micros ذرهای
monatomic یک ذرهای
atomical ذرهای
micro ذرهای
trimolecular سه ذرهای
sulphuret ترکیب گوگرد باجسم بسیط
non metal جسم بسیط غیر فلزی
bit pattern الگوی ذرهای
ace ذرهای مانده
aces ذرهای مانده
atomistic society جامعه ذرهای
atomistic competition رقابت ذرهای
intramolecular درون ذرهای
molecular ملکولی ذرهای
bit string رشته ذرهای
corpuscular radiation تشعشع ذرهای
within an ace of ذرهای مانده به
corpuscular ray پرتو ذرهای
bit rate سرعت ذرهای
bit density تراکم ذرهای
muriate ترکیب کلورید با جسم بسیط دیگر
baudot code رمز پنج ذرهای
quaternary چهارگانه دارای چهارجسم بسیط شماره چهار
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
thereis not a p of truth init ذرهای راستی دران نیست
dont care a rap ذرهای باک نداشته باشید
not a scrap is left ذرهای باقی نمانده است
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
monadism اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
casework مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
virtual temperature دمایی که ذرهای از هوا داراخواهد بود اگر فاقد بخار اب باشد
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate سه برابر سه برابر کردن
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
combinatory ترکیبی
agglutinative ترکیبی
composite casting ترکیبی
synthetic ترکیبی
combinational ترکیبی
combinative ترکیبی
synthetical ترکیبی
ingradient جز جز ترکیبی
synthesic ترکیبی
trivalency سه ترکیبی
combinatorial ترکیبی
trivalence سه ترکیبی
monophthong صدای ساده وتنها صدای بسیط
diphthongs صدای ترکیبی
composite metal فلز ترکیبی
sequential storage انباره ترکیبی
ordinal number عدد ترکیبی
mix مخلوط ترکیبی
composite symbol علامت ترکیبی
elective affinity میل ترکیبی
syntactical analysis تحلیل ترکیبی
semisynthetic نیمه ترکیبی
mixed strategy استراتژی ترکیبی
mixed glue چسب ترکیبی
mixed cell refernce ارجاع سل ترکیبی
shapeliness خوش ترکیبی
ingredients جزء ترکیبی
mixes مخلوط ترکیبی
composite video تصویر ترکیبی
syntax error اشتباه ترکیبی
combinational circuit مدار ترکیبی
ingredient جزء ترکیبی
combination tone صوت ترکیبی
turboramjet ترکیبی از توربوجت و رم جت
synthetic method روش ترکیبی
affinity میل ترکیبی
combination influence عامل ترکیبی
parathesis ترکیبی بی تغییر
combination bands نوارهای ترکیبی
diphthong صدای ترکیبی
affinities میل ترکیبی
combined transport document اسناد حمل ترکیبی
multiplex تسهیم مخابره ترکیبی
diatessaron ترکیبی ازچهار دارو
ctd سند حمل ترکیبی
compound leverage floor jack اهرم بالابر ترکیبی
hemiterpene ترکیبی بفرمول 8H5C
ct حمل و نقل ترکیبی
Borromini capital [نوعی سر ستون ترکیبی]
histamine ترکیبی بفرمول 3N9H5C
chemical affinity میل ترکیبی شیمیایی
hydrogen bombs بمب ترکیبی اتمی
feasion بمب ترکیبی اتمی
hydrogen bomb بمب ترکیبی اتمی
combined transport حمل و نقل ترکیبی
mixed column line chart نمودار ستونی- خطی ترکیبی
contraction parry ترکیبی ازدفاع ساده وچرخشی
mixed column line graph نمودار ستونی- خطی ترکیبی
carbide ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
cto عامل حمل ونقل ترکیبی
basophil میل ترکیبی شدید با موادقلیایی
ketol ترکیبی مرکب ازالکل و استون
lattin ترکیبی مانند فلز برنج
combined transport operator عامل حمل و نقل ترکیبی
fiata combined transport bill of lading بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
hexahydrate ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
latten ترکیبی مانند فلز برنج
cob [ترکیبی از خاک رس، ریگ، شن و کاه و آب]
basophile میل ترکیبی شدیدبا موادقلیایی
deoxidize از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
BPP هشت بیت برای ترکیبی از رنگها
BPP چهار بیت برای ترکیبی از رنگها
iodoform ترکیبی از ید که برای گندزدایی و مانند انهابکارمیبرند
soft return فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
syntactical طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
syntactic طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
splash proof enclosure حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
polyene ترکیبی الی که دارای پیوستگی مضاعف است
She has long and shapely legs . ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
cannon [ترکیبی از سبک های امپراتوری ناپلئون و فدرال]
to orient compound نسبت اجزای ترکیبی را بایکدیگر تعیین کردن
protoxide ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
chloramine هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
consolute ترکیبی از دو یا چند مایع که بر هر نسبتی در یکدیگر حل شوند
silicone ترکیبی الی بفرمول Sio2R شبیه کتون
hypotaxis رابطه ترکیبی یا صرف ونحوی کلمه اصلی بامشتقاتش
fbl lading of bill combinedtransport FIATA بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
distemper ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
characters یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
dual دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
opalite ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
large model مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
Composite Order [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
cards ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
card ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
polyamide پلی امید ترکیبی شامل چند گروه امید
acid diluent ترکیبی که با قلم زنی سطح فلز باعث اتصال بهتر لایه های پرداخت با سطح فلزمیشود
identical برابر
sixfold شش برابر
tenfold ده برابر
bracketed برابر
symmetric برابر
double دو برابر
tantamount برابر
doubled دو برابر
as much a دو برابر
sextuple شش برابر
threefold سه برابر
doubled up دو برابر
three fold سه برابر
ninefold نه برابر
breasts برابر
opposite برابر
opposites برابر
he is twice the man he was دو برابر
squared برابر
even <adj.> برابر
euqal برابر
breast برابر
squaring برابر
squares برابر
vs در برابر
one fold یک برابر
one hundred times as many صد برابر
level with each other برابر
paripassu برابر
homological برابر
abreast برابر
square برابر
equipollent برابر
equals برابر
tripled سه برابر
triples سه برابر
tripling سه برابر
equal برابر
equaled برابر
equaling برابر
decuple ده برابر
two fold دو برابر
equalled برابر
equalling برابر
triple سه برابر
for در برابر
eq برابر با
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com