English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
cargo transporter جعبه حمل بار درهواپیما یا ناو سکوی حمل بار
Other Matches
container جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
cockpit اطاقک خلبان درهواپیما
cockpits اطاقک خلبان درهواپیما
loading بارگیری مهمات درهواپیما
pickup field محوطه سوار شدن درهواپیما
decalage اختلاف زاویه نصب بالها درهواپیما
radome پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما
magazine مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
box pass جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
oil gear جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
board سکوی شیرجه
flight platform سکوی پرواز
platform 3 سکوی شماره 3
entablement سکوی مجسمه
seated سکوی استقرار
seat سکوی استقرار
median سکوی وسط
median سکوی میانی
bench سکوی کوهستانی
platform سکوی شیرجه
benches سکوی کوهستانی
loading site سکوی بارگیری
testing stand سکوی ازمایش
military platform سکوی نظامی
platforms سکوی شیرجه
launcher سکوی پرتاب
jumping hill سکوی پرش
boarded سکوی شیرجه
projectile flat سکوی گلوله
pallet سکوی بار
soft missile base سکوی بی حفاظ
stanchion سکوی استقرار
starting block سکوی شروع
starting platform سکوی شروع
pallets سکوی بار
quay سکوی بارگیری
quays سکوی بارگیری
loading rack سکوی بارگیری
seats سکوی استقرار
back berm سکوی پایه
cavalier سکوی نگهبانی
pedestal سکوی اتش
pedestals سکوی تیر
pedestals سکوی اتش
staging سکوی کار
decks سکوی موتور
berm سکوی شیب بر
decked سکوی موتور
pedestal سکوی تیر
deck سکوی موتور
shelf سکوی کوهستانی
central reserve سکوی وسط
artillery mount سکوی توپخانه
central reserve سکوی میانی
artillery mount سکوی نصب
channelising island سکوی جداساز
bema سکوی خطابه
kits جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
railway end پل سکوی راه اهن
airdrop platform سکوی بارریزی هوایی
high board سکوی شیرجه 3 متری
helipad سکوی فرود هلیکوپتر
inside berm سکوی شیببر درونی
railhead سکوی راه اهن
low board سکوی یک متری شیرجه
bema سکوی وعظ درکلیسا
launching site سکوی پرتاب موشک
rocket launchers سکوی پرتاب موشک
rocket launcher سکوی پرتاب موشک
launching pads سکوی پرتاب موشک
launching pad سکوی پرتاب موشک
blasts برخاستن از سکوی پرتاب
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
decked سکوی جلوی تانک
torpedo tube سکوی پرتاب اژدر
deck سکوی جلوی تانک
thwarts سکوی نشیمن قایق
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
decks سکوی جلوی تانک
blast برخاستن از سکوی پرتاب
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
ambo میز [سکوی] خطابه
where is the platform 3? سکوی شماره 3 کجاست؟
channelising island سکوی هدایت کننده
pads سکوی پرتاب رسانگر
pad سکوی پرتاب رسانگر
ambon میز [سکوی] خطابه
hard base سکوی پرتاب مستحکم
battery گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
k gun سکوی پرتاب بمب زیرابی
railway end پل سکوی بارگیری راه اهن
platform سکوی ایستگاه راه آهن
batteries گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
hearth سکوی اجاق کوره کشتی
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
hearths سکوی اجاق کوره کشتی
aerial platform سکوی مخصوص بارریزی هوایی
counter berm سکوی پایه خارجی خاکریز
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
bearing یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
aerial platform سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
sponson سکوی استقرار توپ روی برجک
wishbone پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
wishbones پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
launching pad سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
launching pads سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
truck head سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
soft missile base سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
gunrack مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
railhead depot بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
ready missile موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
Is this the right platform for the train to London? آیا این سکوی قطار لندن است؟
pallet سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
blockhouse ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
transfer berth دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
abat-voix [قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
casualty staging unit یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
chest جعبه
cage جعبه
drawer جعبه
drawers جعبه
hutch جعبه
chests جعبه
boxes جعبه
box جعبه
hot bus bar جعبه
cist جعبه
chest set جعبه
cages جعبه
hutches جعبه
kits جعبه
kit جعبه
air box جعبه دم
incasement جعبه
box pass جعبه رخ ده
cases جعبه
case جعبه
completed case جعبه پر شده
conduit box جعبه انشعاب
box maker جعبه ساز
socket box جعبه پریز
box connector رابط جعبه
busbar جعبه تقسیم
connection box جعبه اتصال
bernoulli box جعبه برنولی
cotainer جعبه باطری
colour box جعبه رنگ
breakout box جعبه قطع
box stall جعبه اخور
cartridge box جعبه فشنگ
battery case جعبه باتری
chain case جعبه زنجیر
box suitmeats جعبه شیرینی
carter جعبه کارتر
boxy جعبه مانند
coil box جعبه پیچک
mail box جعبه پستی
incase etc در جعبه گذاشتن
incase در جعبه گذاردن
sandtable جعبه شنی
shuttle box جعبه دو سره
skinner box جعبه اسکینر
smoke pot جعبه دودانگیز
steering gear جعبه فرمان
switching kit جعبه اتصال
gun bag جعبه توپ
goal box جعبه هدف
repair kit جعبه تعمیر
jack box جعبه اتصال
jardiniere جعبه گلدان
mirror frame جعبه اینه
outlet box جعبه دیواری
outlet box جعبه خروجی
output box جعبه فیوز
panel box جعبه تابلو
pouch kit جعبه دارو
power pack جعبه تغذیه
problem box جعبه مساله
jewel box جعبه جواهر
puzzle box جعبه معما
gear case جعبه دنده
terminal box جعبه کلم
distribution box جعبه انشعاب
zoom box جعبه درشتنمایی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com