Dictiornary-Farsi | جعبه مانند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (11 milliseconds)

English	Persian
boxy	جعبه مانند


Search result with all words

box camera	دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box cameras	دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
cist	[قبر ماقبل تاریخ مانند جعبه که اغلب همراه با سنگ نشانه بود.]
Other Matches

container	جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers	جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
magazine	مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines	مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest	جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
box pass	جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit	جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
bushbaby	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
oil gear	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
lamellate	لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous	فسیل مانند سنگواره مانند
kit	جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits	جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
adjustable wheel	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
box pass	جعبه رخ ده
drawer	جعبه
cage	جعبه
drawers	جعبه
chests	جعبه
chest	جعبه
chest set	جعبه
hutch	جعبه
hutches	جعبه
cist	جعبه
boxes	جعبه
air box	جعبه دم
incasement	جعبه
box	جعبه
case	جعبه
hot bus bar	جعبه
cases	جعبه
kit	جعبه
kits	جعبه
cages	جعبه
junction boxes	جعبه تقسیم
black boxes	جعبه سیاه
fuse box	جعبه فیوز
cartons	جعبه مقوایی
toolbox	جعبه ابزار
junction box	جعبه ترمینال
black box	جعبه سیاه
transmission case	جعبه دنده
fuse boxes	جعبه فیوز
gear	جعبه دنده
hatbox	جعبه کلاه
showcases	جعبه اینه
showcased	جعبه اینه
showcase	جعبه اینه
hatboxes	جعبه کلاه
ab power pack	جعبه تغذیه ا.ب
sandtable	جعبه شنی
mail box	جعبه پستی
watchcase	جعبه ساعت
air box	جعبه هوا
showcasing	جعبه اینه
repair kit	جعبه تعمیر
junction boxes	جعبه اتصال
geared	جعبه دنده
gears	جعبه دنده
gearbox	جعبه دنده
gearboxes	جعبه دنده
gearing	جعبه دنده
junction boxes	جعبه ترمینال
tray	جعبه دو خانه
trays	جعبه دو خانه
outlet box	جعبه خروجی
crates	جعبه بندی
switching kit	جعبه اتصال
transmission	جعبه دنده
transmissions	جعبه دنده
soapbox	جعبه صابون
soapboxes	جعبه صابون
crate	جعبه بندی
panel box	جعبه تابلو
holdall	جعبه هزارپیشه
tool kits	جعبه ابزار
tool kit	جعبه ابزار
tool boxes	جعبه ابزار
output box	جعبه فیوز
holdalls	جعبه هزارپیشه
tool box	جعبه ابزار
outlet box	جعبه دیواری
steering gear	جعبه فرمان
skinner box	جعبه اسکینر
cases	صندوق جعبه
receiver	جعبه خزانه
blocks	جعبه قرقره
blocked	جعبه قرقره
block	جعبه قرقره
junction box	جعبه اتصال
boxes	جعبه مقوایی
carton	جعبه مقوایی
receivers	جعبه خزانه
terminal box	جعبه ترمینال
terminal box	جعبه کلم
pouch kit	جعبه دارو
power pack	جعبه تغذیه
case	صندوق جعبه
problem box	جعبه مساله
mirror frame	جعبه اینه
puzzle box	جعبه معما
shuttle box	جعبه دو سره
box	جعبه مقوایی
junction box	جعبه تقسیم
colour box	جعبه رنگ
connection box	جعبه اتصال
smoke pot	جعبه دودانگیز
panels	جعبه کلیدبرق
panel	جعبه کلیدبرق
breakout box	جعبه قطع
gear box	جعبه دنده
busbar	جعبه تقسیم
cotainer	جعبه باطری
box maker	جعبه ساز
box stall	جعبه اخور
box suitmeats	جعبه شیرینی
decision box	جعبه تصمیم
crankcase	جعبه کارتر
gun bag	جعبه توپ
caskets	جعبه جواهرات
cartridge box	جعبه فشنگ
gear case	جعبه دنده
goal box	جعبه هدف
completed case	جعبه پر شده
musical boxes	جعبه ساز
musical box	جعبه ساز
chain case	جعبه زنجیر
coil box	جعبه پیچک
cabinet	جعبه کشودار
caskets	جعبه کوچک
casket	جعبه جواهرات
carter	جعبه کارتر
casket	جعبه کوچک
conduit box	جعبه انشعاب
cabinets	جعبه کشودار
box connector	رابط جعبه
jewel box	جعبه جواهر
alarm box	جعبه الارم
distributing box	جعبه تقسیم
battery box	جعبه باطری
phantom target	جعبه بازاوا
battery box	جعبه باتری
workbox	جعبه ابزار
drive mechanism	جعبه دنده
incase etc	در جعبه گذاشتن
zoom box	جعبه درشتنمایی
sandboxes	جعبه یا گودال شن
socket box	جعبه پریز
ammunition chest	جعبه مهمات
jack box	جعبه اتصال
echo box	جعبه بازاوا
distribution box	جعبه انشعاب
incase	در جعبه گذاردن
battery bus	جعبه تقسیم
battery case	جعبه باتری
distribution box	جعبه تقسیم
inductance box	جعبه اندوکتانس
bernoulli box	جعبه برنولی
demolition kit	جعبه تخریب
splice box	جعبه تقسیم
discrimination box	جعبه افتراق
jardiniere	جعبه گلدان
papetrie	جعبه نوشت افزار
steering gear housing	بدنه جعبه فرمان
palette	جعبه رنگ نقاشی
steering gear	جعبه دنده فرمان
palettes	جعبه رنگ نقاشی
holdalls	جعبه اسبابهای مختلف
gear case	پوسته جعبه دنده
holdall	جعبه اسبابهای مختلف
dressing case	جعبه لوازم ارایش
kettles	جعبه قطب نما
shell	جعبه حاوی باروت
shelling	جعبه حاوی باروت
shells	جعبه حاوی باروت
camera	دوربین یا جعبه عکاسی
cameras	دوربین یا جعبه عکاسی
boxed	قرار دادن در یک جعبه
ratchet box	جعبه آچار جغجغه ای
dialog box	جعبه تبادل دوطرفه
extention alarm push	جعبه انشعاب اژیر
first aid kit	جعبه کمکهای اولیه
district call box	جعبه خبر محلی
pyx	جعبه قطب نما
show case	ویترین جعبه اینه
kettle	جعبه قطب نما
planetary gear	جعبه دنده خورشیدی
pyx	جعبه کوچک صندوقچه
quick change gearbox	جعبه دنده نورتون
demolition kit	جعبه وسایل تخریب
cold spell or cold snap <idiom>	یک جعبه هوای سرد
transfer case	جعبه انتقال نیرو
accessory box	جعبه لوازم یدکی
glove compartment	جعبه داش بورد
box section bed	جعبه ماشینهای ابزار
glove compartments	جعبه داش بورد
jack box	جعبه تقسیم تلفن
head stock	جعبه هرزگردماشین تراش
inductance box with plug	جعبه اندوکتانس با دوشاخه

boxy