Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
papetrie
جعبه نوشت افزار
Other Matches
papeteries
نوشت افزار
stationery
نوشت افزار
ballpoint pen
خودکار
[نوشت افزار]
stationer
نوشت افزار فروش
stationers
نوشت افزار فروش
ball pen
خودکار
[نوشت افزار]
ballpen
خودکار
[نوشت افزار]
ballpoint
خودکار
[نوشت افزار]
biro
[British]
خودکار
[نوشت افزار]
ballpen
روان نویس
[نوشت افزار]
ball pen
روان نویس
[نوشت افزار]
ballpoint pen
روان نویس
[نوشت افزار]
ballpoint
روان نویس
[نوشت افزار]
container
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
MSX
استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
magazine
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
vendor
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendors
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
recommendatory note
پی نوشت
foot note
پی نوشت
benchmark problem
کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
target market
بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
system
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
systems
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
configurations
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
configuration
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
diagnose
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
benchmarks
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
diagnosed
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
tested
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
compatibility
توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
test
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
diagnosing
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
benchmark
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
featuring
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
link
اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
feature
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
tests
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
featured
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
features
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
pseudo random
سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
station
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
stationed
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
stations
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
flexibility
توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
fine tune
تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
canonical schema
نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
disaster recovery plan
طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
attested copy
رو نوشت مصدق
overwrite
جای نوشت
over write
جای نوشت
portability
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
man machine interface
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
documentation
اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
ergonomics
بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
hacked
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
usability
امکانی که سخت افزار یا نرم افزار با آن استفاده می شون
off the shelf
محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
special interest group
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
hack
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hacks
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
box pass
جعبه کالیبر جعبه پاس
trap
وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
desktop
ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
customised
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
conventions
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
convention
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
customizes
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
problems
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
problem
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
funware
برنامههای بازی در سخت افزار- نرم افزار
homographs
واژههای همسان نوشت
holocausts
وصیتنامه خود نوشت
holocaust
وصیتنامه خود نوشت
databases
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
database
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
databases
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
technical
وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
DirectSound
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
machine
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
MMI
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
database
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
machined
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
modification kit
جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
dependent
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
faulted
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
hardwired logic
تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
fault
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faults
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
expandable
با افزودن نرم افزار یا سخت افزار
he wrote himself out
ازبس نوشت دیگرچیزی نداشت که بنویسد
i wrote as neatly as he did
من همان اندازه پاکیزه هستم که او نوشت
micro
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
microcomputer
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micros
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
twain
واسط برنامه نویسی استاندارد سافت Packard-Hewlett, Logiteel, Gantman Kodeck , Aldis , Caere که به نرم افزار امکان سخت افزار تصویر میدهد
teleprinter
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinters
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
patches
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patch
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
arms control measures
مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
sites
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sited
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
CD I
استانداردهای سخت افزار و نرم افزار که داده و تصویر و متن را روی یک دیسک فشرده ترکیب میکند و به کاربر اجازه میدهد تا با نرم افزاری که روی ROM-CD ذخیره شده است کار کند
IBM
اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
firewall
سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
kits
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
weapon delivery
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
box pass
جعبه رخ ده
case
جعبه
cist
جعبه
incasement
جعبه
chest set
جعبه
cases
جعبه
hot bus bar
جعبه
kit
جعبه
chest
جعبه
chests
جعبه
box
جعبه
cage
جعبه
cages
جعبه
boxes
جعبه
hutch
جعبه
hutches
جعبه
drawers
جعبه
kits
جعبه
drawer
جعبه
air box
جعبه دم
tool boxes
جعبه ابزار
chain case
جعبه زنجیر
tool kit
جعبه ابزار
transmission
جعبه دنده
soapbox
جعبه صابون
crate
جعبه بندی
transmissions
جعبه دنده
tool box
جعبه ابزار
crates
جعبه بندی
soapboxes
جعبه صابون
cartridge box
جعبه فشنگ
carter
جعبه کارتر
busbar
جعبه تقسیم
tool kits
جعبه ابزار
distribution box
جعبه تقسیم
distributing box
جعبه تقسیم
demolition kit
جعبه تخریب
decision box
جعبه تصمیم
holdall
جعبه هزارپیشه
discrimination box
جعبه افتراق
holdalls
جعبه هزارپیشه
splice box
جعبه تقسیم
distribution box
جعبه انشعاب
crankcase
جعبه کارتر
cotainer
جعبه باطری
connection box
جعبه اتصال
conduit box
جعبه انشعاب
completed case
جعبه پر شده
colour box
جعبه رنگ
coil box
جعبه پیچک
tray
جعبه دو خانه
breakout box
جعبه قطع
alarm box
جعبه الارم
junction box
جعبه تقسیم
gearboxes
جعبه دنده
gearbox
جعبه دنده
junction box
جعبه اتصال
gears
جعبه دنده
geared
جعبه دنده
battery box
جعبه باتری
gear
جعبه دنده
junction box
جعبه ترمینال
junction boxes
جعبه اتصال
trays
جعبه دو خانه
air box
جعبه هوا
ab power pack
جعبه تغذیه ا.ب
ammunition chest
جعبه مهمات
hatboxes
جعبه کلاه
hatbox
جعبه کلاه
junction boxes
جعبه ترمینال
junction boxes
جعبه تقسیم
gearing
جعبه دنده
box maker
جعبه ساز
boxes
جعبه مقوایی
box stall
جعبه اخور
box suitmeats
جعبه شیرینی
box
جعبه مقوایی
showcase
جعبه اینه
showcased
جعبه اینه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com