Dictiornary-Farsi | جلا پوست انسان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
buff	جلا پوست انسان
buffs	جلا پوست انسان


Search result with all words

bleb	برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
Other Matches

anthrop	پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo	پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
intelligence	طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence	طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id	مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography	علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man	احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
endermic	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
dermatological	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skinned	پوست کندن با پوست پوشاندن
skin	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning	پوست کندن با پوست پوشاندن
skins	پوست کندن با پوست پوشاندن
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
tegumnentum	پوست طبیعی پوست
peels	پوست انداختن پوست
peel	پوست انداختن پوست
xanthochroid	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
in human shape	انسان
homo	انسان
homosapiens	انسان
man	انسان
mans	انسان
loard of creation	انسان
mortal	انسان
human beings	انسان
mortals	انسان
human being	انسان
anthropoids	شبه انسان
humankind	نوع انسان
superhuman	برتر از انسان
anthropomorphic	شبیه انسان
subhuman	مادون انسان
rumps	کفل انسان
rump	کفل انسان
The human body	بدن انسان
cannibalism	ادمخواری انسان
dewlaps	غبغب انسان
misanthrope	انسان گریز
anthropoid	انسان نما
anthropoid	شبه انسان
humanitarian	انسان گرایانه
egalitarian	طرفدارتساوی انسان
bod	بدن انسان
humanoid	شبیه انسان
the outward man	انسان فاهر
anthropoids	انسان نما
bods	بدن انسان
anthropologist	انسان شناس
misanthropes	انسان گریز
dewlap	غبغب انسان
humanoids	شبیه انسان
homo faber	انسان ابزارساز
homo economicus	انسان اقتصادی
hominid	جنس انسان
anthropology	انسان شناسی
heidelberg man	انسان هایدلبرگ
godman	انسان خداوار
humanly	مثل انسان
humanist	انسان گرا
eudemonology	گفتاردرسعادت انسان
economic man	انسان اقتصادی
anthropocentrism	انسان محوری
anthropophobia	انسان هراسی
atomy	اسکلت انسان
homo politicus	انسان اجتماعی
homosapiens	نوع انسان
mankind	نوع انسان
pithecanthrope	انسان میمونی
marginal man	انسان حاشیهای
manward	بطرف انسان
primitive	انسان اولیه
kindlity	انسان وار
infrahuman	پایین تر از انسان
infrahuman	مادون انسان
palm	کف دست انسان
palms	کف دست انسان
anthropomorphism	انسان انگاری
misanthropy	انسان بیزاری
humansit	انسان دوست
human movement	حرکت انسان
brisket	سینه انسان
voice	صدای انسان
human nature	طبیعت انسان
voicing	صدای انسان
voices	صدای انسان
theophany	فهور خدابه انسان
prehuman	پیش از پیدایش انسان
theophany	تجلی خدا به انسان
homosapiens	نام علمی انسان
voicing	صدای سخنرانی انسان
pre adamite	انسان پیش از ادم
anthropology	علم انسان شناسی
humanism	مکتب اصالت انسان
voices	صدای سخنرانی انسان
hu man	وابسته ب ه انسان بشری
hypomorph	انسان سرگرد وپاکوتاه
misanthropic	مربوط به انسان گریزی
physical anthropology	انسان شناسی جسمانی
man of mould	انسان خاکی یا فانی
man trap	دام برای انسان
manxman	اهل جزیره انسان
varmint	انسان یاحیوان مزاحم
varment	انسان یاحیوان مزاحم
trunk	خرطوم بینی انسان
trunks	خرطوم بینی انسان
neoanthropic	وابسته به انسان جدید
neoanthropic	شبیه انسان جدید
kindlily	بطورملایم انسان وار
ape	میمون انسان نما
man-made	ساخته دست انسان
cultural anthropology	انسان شناسی فرهنگی
man-made	مصنوع انسان انسانی
supermen	موجود مافوق انسان
superman	موجود مافوق انسان
man made	ساخته دست انسان
man made	مصنوع انسان انسانی
foliate mask	صورت مجسمه انسان
anthropometry	انسان سنجی جسمانی
aping	میمون انسان نما
apes	میمون انسان نما
aped	میمون انسان نما
humankind	بشریت نژاد انسان
ethos	صفات وشخصیت انسان
feces	مدفوع انسان وحیوان
voice	صدای سخنرانی انسان
anthropomorphic	دارای شکل انسان
equalitarian	طرفدار تساوی انسان
homo sapiens	انسان اندیشه ورز
ash	بقایای جسد انسان پس از مرگ
humanization	انسان پروری متمدن سازی
gorilla	بزرگترین میمون شبیه انسان
self born	پیدا شده در نفس انسان
subhuman	دارای صفاتی شبیه انسان
man is a risible creature	انسان مخلوقی است خنده کن
crutch	محل انشعاب بدن انسان
superhuman	ابر انسان فوق بشری
preadolescence	دوره قبل از بلوغ انسان
crutches	محل انشعاب بدن انسان
pithecanthrope	برزخ میان انسان و میمون
polygenesis	پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
gorillas	بزرگترین میمون شبیه انسان
satyr	موجود نیمه انسان ونیمه بز
trichotomy	تقسیم وجود انسان به سه قسمت
non human	غیر متعلق به نژاد انسان
truncal	وابسته به تنه انسان یا درخت
non-human	غیر متعلق به نژاد انسان
satyrs	موجود نیمه انسان ونیمه بز
as memory serves	هر وقت بیاد انسان بیاید
theophanic	وابسته به تجلی خدا به انسان
automaton	ماشینی که کارهای انسان را میکند
zombies	انسان زنده شد ادم احمق
zombie	انسان زنده شد ادم احمق
hu man	دارای خوی انسانی انسان
anthropology	مبحث روابط انسان با خدا
glanders	بیماری مسری اسب و انسان
floruit	دوره رشد وپیشرفت انسان
automatons	ماشینی که کارهای انسان را میکند
kinesiology	تشریح حرکات بدنی انسان
man eater	جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
macaque	بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
man-eater	جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
anthropophagous	تغذیه کننده از گوشت انسان
anthropic	مربوط به دوران پیدایش انسان
anthropogenic	مربوط به پیدایش و تکامل انسان
zombi	انسان زنده شد ادم احمق
droid	یک ادم ماشینی شبیه انسان
macaca	بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
man-eaters	جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
psilanthropy	عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
psilanthropism	عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
liberalism	اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
bedbugs	ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
inhabitiveness	میل طبیعی انسان به بود باش
bedbug	ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
fruitarianism	اعتقادباینکه خوراک انسان بایدمیوه باشد
theanthropic	مجسم کننده ذات خدادرهیکل انسان
prehominidae	پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
misanthropist	کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
mensch	[انسان آراسته، بالغ، درستکار و مسئول]
The human brain is a complex organ .	مغز انسان عضو پیچیده یی است
pick up a trail/scent <idiom>	تشخیص جای پای انسان یا حیوان
machover draw a person test	ازمون کشیدن شکل انسان مکوور
protohistory	مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
prehominid	پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
crumpled rose leaf	چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
memento mori	کاسه یاچیزدیگری که انسان رابیادمردن می اندازد
zooplasty	فن پیوند زدن گوشت جانور به انسان
anthropometry	مبحث سنجش و اندازه گیری بدن انسان
anthropometric	وابسته به مبحث اندازه گیری بدن انسان
metempsychosis	حلول روح متوفی در بدن انسان یا جانوردیگری
man handle	با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
animalist	مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
voice	تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
life cycle	مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
acanthocephala	انواع کرمهای قلاب دار رودهء انسان
voicing	تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
voices	تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان