Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 32 (5 milliseconds)
English	Persian
intercept	جلو کسی راگرفتن
intercepted	جلو کسی راگرفتن
intercepting	جلو کسی راگرفتن
intercepts	جلو کسی راگرفتن
Search result with all words
envelop	دورچیزی راگرفتن
enveloped	دورچیزی راگرفتن
enveloping	دورچیزی راگرفتن
envelops	دورچیزی راگرفتن
sleuth	رد پای کسی راگرفتن
sleuths	رد پای کسی راگرفتن
supplant	جای چیزی راگرفتن
supplanted	جای چیزی راگرفتن
supplanting	جای چیزی راگرفتن
supplants	جای چیزی راگرفتن
obstruct	جلو چیزی راگرفتن
obstructed	جلو چیزی راگرفتن
obstructing	جلو چیزی راگرفتن
obstructs	جلو چیزی راگرفتن
perk	سینه جلو دادن خود راگرفتن
perks	سینه جلو دادن خود راگرفتن
exhaust	نیروی چیزی راگرفتن
exhausts	نیروی چیزی راگرفتن
bestead	جای کسی راگرفتن
decalcify	کلسیم چیزی راگرفتن
eviscerate	خالی کردن نیروی چیزی راگرفتن
scrag	گلوی کسی یا چیزی راگرفتن
stanch	جلو خونریزی راگرفتن
to hold the purse strings	جلو پول راگرفتن
top a gap	رخنهای راگرفتن درست کردن
To err on the side of caution.	جانب احتیاط راگرفتن
take (someone) under one's wing <idiom>	زیرپروبال شخص راگرفتن
to occlude	بستن [جلو چیزی راگرفتن ] [مسدود کردن]
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com