Dictiornary-Farsi | جنبش تند گستر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
groundswell	جنبش تند گستر


Other Matches

libration	جنبش ترازویی و حرکت موازنهای جنبش نمایان ماه
resistance force	جنبش مقاومت یا جنبش ازادی بخش انقلابی
retrograde	پس گستر
stroma	گستر
retroactive inhibition	بازداری پس گستر
retrograde amnesia	یادزدودگی پس گستر
volume expander	صوت گستر
seiner	دام گستر
recumbent	برزمین گستر
proactive inhibition	بازداری پیش گستر
radiant	شعاع گستر درخشان
groundswell	موج تند گستر عقیدتی
anterograde amnesia	یاد زدودگی پیش گستر
National Center for Supercomputing Applications	سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
stock still	بی جنبش
bustled	جنبش
bustle	جنبش
vibrational	جنبش
rocking	جنبش
vibratility	جنبش
oscillations	جنبش
rising	جنبش
oscillation	جنبش
the r.	جنبش
action	جنبش
bustles	جنبش
jiggle	جنبش
libration	جنبش
leger or ledger	بی جنبش
kinesthesis	حس جنبش
kinesodic	جنبش بر
kinesis	جنبش
rock	جنبش
rocked	جنبش
rocks	جنبش
inanition	جنبش
immotile	بی جنبش
jiggled	جنبش
jiggles	جنبش
jiggling	جنبش
stirs	جنبش
stir	جنبش
stirred	جنبش
stirrings	جنبش
on the move	در جنبش
astir	در جنبش
locomotion	جنبش
heartbeats	جنبش
motioned	جنبش
motioning	جنبش
motions	جنبش
motion	جنبش
vibration	جنبش
heartbeat	جنبش
stock-still	بی جنبش
inactive	بی جنبش
awakening	جنبش
passively	بی جنبش
actions	جنبش
immobile	بی جنبش
swings	جنبش
swing	جنبش
mobility	جنبش
movement	جنبش
impassionate	به جنبش امده
kinesiotherapy	جنبش درمانی
immovableness	جنبش ناچذیری
libration	جنبش ترازویی
kinetoscope	جنبش نما
kinesimometer	جنبش سنج
kinaesthesis	حس جنبش درماهیچه
kinesthesia	حس جنبش درماهیچه
kinaesthesia	حس جنبش درماهیچه
kinematic	جنبش شناسی
kinematics	جنبش شناسی
kinesalgia	جنبش درمان
kinesimeter	جنبش سنج
kinology	جنبش شناسی
kymogram	جنبش نگاره
kymograph	جنبش نگار
psychokinesis	جنبش فراروانی
quiescently	بدون جنبش
reformation	نهضت جنبش
saltation	جنبش ناگهانی
to put in motion	در جنبش دراوردن
to youse to a	به جنبش انداختن
tremour	تکان جنبش
undulation	جنبش نوسانی
photokinesis	نور جنبش
paratonic	از جنبش بازدارنده
labor movement	جنبش کارگری
libration	جنبش موازنهای
life blood	جنبش بی اخبار
mass movement	جنبش تودهای
movableness	جنبش پذیری
uniform movement	جنبش یکسان
revolt	نهضت جنبش
jarred	تکان جنبش
jar	تکان جنبش
stagnates	از جنبش ایستادن
stagnating	از جنبش ایستادن
flicker	پرپرزدن جنبش
immobile	جنبش ناپذیر
flickered	پرپرزدن جنبش
flickers	پرپرزدن جنبش
traveled	حرکت جنبش
operation	گردش جنبش
tremor	تکان جنبش
jars	تکان جنبش
impetus	نیروی جنبش
stir	به جنبش دراوردن
stirred	به جنبش دراوردن
actions	جنبش حرکت
action	جنبش حرکت
stirrings	به جنبش دراوردن
stirs	به جنبش دراوردن
stagnate	از جنبش ایستادن
stagnated	از جنبش ایستادن
kinetics	جنبش شناسی
revolts	نهضت جنبش
tremors	تکان جنبش
braid	جنبش جهش
braided	جنبش جهش
moved	جنبش تکان
impassioned	به جنبش درامده
moved	حرکت جنبش
travel	حرکت جنبش
moves	جنبش تکان
gybe	جنبش تغییرجهت
moves	حرکت جنبش
forward motion	جنبش پیشرو
move	حرکت جنبش
move	جنبش تکان
travels	حرکت جنبش
braids	جنبش جهش
revival	جنبش مذهبی
revivals	جنبش مذهبی
reformer	پیشوای جنبش
reformers	پیشوای جنبش
commotion	جنبش اغتشاش
hyperkinesthesia	شدت حس جنبش
immobile	ثابت جنبش ناپذیر
movable	جنبش پذیر تغییرناپذیر
kinetics	علم جنبش و نیرو
momentum	مقدار جنبش انی
vibrant	در حال جنبش تکریری
cause	جنبش سبب شدن
an onward movement	جنبش سوی پیش
peristole	جنبش کرم وار
f. morement	جنبش برای پیشرفت
peristaltic movement	جنبش کرم وار
peristalsis	جنبش کرم وار
oscillatory motion	جنبش تاب وار
myokinetic test	ازمون جنبش عضلانی
libration of the moon	جنبش نمایان ماه
tranquil	بی جنبش درحال سکون
photokymograph	جنبش نگار نوری
angular momentum	مقدار جنبش چرخشی
gyrostatics	گفتاردر جنبش وضعی
gas kinetics	علم جنبش گازها
kinematical	وابسته به جنبش شناسی
music of the spheres	اهنگ جنبش سیارات
causing	جنبش سبب شدن
causes	جنبش سبب شدن
hydrokinetics	علم جنبش مایعات
inert	فاقد نیروی جنبش بیروح
counter-revolution	جنبش برای سرکوبی انقلاب
immovably	چنانکه نتوان جنبش داد
actimeter	نمایان ساز [جنبش بدن]
statgnate	از جنبش ایستادن گندیده شده
she is quick with child	جنبش بچه رادرشکم حس میکند
revivalist movement	جنبش اصول بیداری مذهبی
to set in motion	بجریان انداختن به جنبش اوردن
photodynamic	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
photodynamics	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
counter-revolutions	جنبش برای سرکوبی انقلاب
lost cause	جنبش یا آرمان از دست رفته
lost causes	جنبش یا آرمان از دست رفته
passivism	فلسفه صبر وعدم جنبش
photothropism	جنبش در تحت تاثیر روشنایی
reform movement	جنبش یا نهضت برای اصلاحات
wavy	جنبش بعقب و جلو متموج
planker	گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
ultromotivy	جنبش خود بخود نیروی خودبخودی جنبی
spurts	کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
Community architecture	[جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
gyrostat	التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
spurting	کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
spurted	کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
spurt	کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
vanes	کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
gyrostabilizer	التی که جنبش حرکت وضعی زمین را نشان میدهد
quick stage	ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
revivalist movement	جنبش دوباره دایر کردن آداب و سبک قدیمی
vane	کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
Expressionism	[جنبش هنرمندان شمال اروپا بخصوص در آلمان و هلند]
City Beautiful	[جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
Aesthetic Movement	[جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
late-Modern architecture	[معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
kinematics	حرکت شناسی جنبش شناسی