Dictiornary-Farsi | جنون خرید | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
oniomania	جنون خرید


Other Matches

schizothymia	جنون همراه با خیال پرستی ومالیخولیا شبیه جنون جوانی
close price	دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
purchase request	درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
field buying	خرید کردن در صحرا خرید محلی
purchase price variance	سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
order	خرید سفارش خرید
madness	جنون
dementia	جنون
mental a	جنون
insanity	جنون
psychosis	جنون
lunacy	جنون
hydromania	جنون اب
lattah	جنون لاتا
latah	جنون لاتا
nymphomania	جنون شهوانی زن
amok	درحال جنون
catatonia	نوعی جنون
foolishly	جنون امیز
perdiodical insanity	جنون ادواری
to d.	تاسر حد جنون
tarantism	جنون رقص
maniaphobia	جنون هراسی
peregrinomany	جنون سفر
lyssophobia	جنون هراسی
lunes	حمله جنون
oenomania	جنون خمری
dipsomania	جنون الکلی
dementia praecox	جنون زودرس
dromomania	جنون مسافرت
dt's	جنون خمری
erotomania	جنون جنسی
f. of love	جنون عشق
folie a deux	جنون دو نفری
insanely	از روی جنون
kleptomania	جنون دزدی
kleptomania	جنون سرقت
dementia praecox	جنون جوانی
permanent insanity	جنون دائم
run mad	به جنون مبتلاشدن
hebephrenia	جنون جوانی
schizophrenia	جنون جوانی
delirium tremens	جنون الکلی
jimjams	جنون خمری
hypomania	جنون خفیف
germanomania	جنون المان مابی
bibliomania	جنون کتاب دوستی
satyriasis	جنون شهوانی مرد
pyromania	جنون ایجاد حریق
frenzied rage	خشم جنون امیز
gallomania	جنون فرانسوی مابی
lunes	حرکات جنون امیز
hypomanic	دارای جنون خفیف
central purchase	خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
frenzy	جنون انی دیوانه کردن
amuck	جنون آنی [روان شناسی]
balletomania	عشق یا جنون نسبت به بالت
hypochondriacal	دچار جنون افسردگی- تهیگاهی
gone amok	جنون آنی [روان شناسی]
running amok	جنون آنی [روان شناسی]
mythomania	جنون دروغ یا اغراق گویی
kleptamaniac	کسی که جنون دزدی دارد
amok	جنون آنی [روان شناسی]
running amok	جنون آدم کشی [روان شناسی]
gone amok	جنون آدم کشی [روان شناسی]
amuck	جنون آدم کشی [روان شناسی]
amok	جنون آدم کشی [روان شناسی]
schizo	شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
monomaia	جنون درمورد بخصوصی وسواس در چیزی
manic-depressive	دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
manic-depressives	دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
general paresis	جنون و فلج حاصل در اثرضایعات سیفلیسی مغز
manic depressive	دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
psychokinesis	عملیات جنون امیز در اثراختلالات فکری وروانی
person running amok	فرد دچار جنون آدم کشی [روان شناسی]
frenzied attacker	فرد دچار جنون آدم کشی [روان شناسی]
amuck	یک نوع جنون دراثرمرض مالاریا که منجر به خودکشی میشود
paranoia	جنون ایجاد سوء ذن شدید و هذیان گویی و فقدان بصیرت
nympholepsy	جنون و علاقه شدید برای دسترسی به چیزهای غیرقابل حصول
nymphomanic	دچار جنون خوابیدن با مرد دیوانه برای بغل خوابی بامرد
megalomania	مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
bondwoman	زن زر خرید
bond servant	زر خرید
underwritten	خرید
purchase	خرید
underwrote	خرید
shopping	خرید
underwriting	خرید
underwrites	خرید
underwrite	خرید
purchasing	خرید
buys	خرید
buy	خرید
procurement	خرید
purchased	خرید
purchases	خرید
buying	خرید
local purchase	خرید محلی
lump sum purchase	خرید یکجا
local purchase	خرید از محل
lump sum purchase	خرید کلی
local procurement	خرید محلی
forward purchase	خرید سلف
forward purchasing	پیش خرید
forward purchase	پیش خرید
purchase requisition	درخواست خرید
futures exchange	خرید اتی
to make a purchase	خرید کردن
impulse buying	خرید بی مقدمه
purchasable	باب خرید
purchase notice agreements	قراردادهای خرید
purchase notice agreements	پیمان خرید
purchase order	دستور خرید
purchase order	سفارش خرید
purchase rate	نرخ خرید
purchasing analyst	تحلیل گر خرید
purchasing department	قسمت خرید
purchasing department	دفتر خرید
purchasing office	قسمت خرید
purchasing office	دفتر خرید
purchasing officer	مامور خرید
purchasing officer	مسئول خرید
purchasing patterns	الگوی خرید
redemption yield	بازده خرید
rebuy	خرید مکرر
procurement cycle	دوره خرید
shopping basket	سبد خرید
monopolist	انحصار خرید
monopsony	انحصار خرید
shopping cart	گاری خرید
offer to purchase	پیشنهاد خرید
open purchase	خرید ازاد
bargain	خرید ارزان
short covering	پیش خرید
regional purchase	خرید محلی
corners	خرید یکجا
buying and selling	خرید و فروش
nundination	خرید و فروش
buying price	قیمت خرید
buying rate	نرخ خرید
buys	خرید کردن
buy	خرید کردن
coemption	خرید کل محصول
conditions of purchase	شرایط خرید
real estate	خرید زمین
buyers market	بازار خرید
buyer's market	بازار خرید
blanket buying	خرید کلی
redemption	باز خرید
achate	عقیق خرید
acquisition authority	اجازه خرید
corner	خرید یکجا
bids	پیشنهاد خرید
advance purchase	خرید سلف
bid	پیشنهاد خرید
bulk buying	خرید فله
cornering	خرید یکجا
hire purchase	خرید اقساطی
counter purchase	خرید متقابل
business	خرید یا فروش
dear bought	گران خرید
purchasing power	توان خرید
businesses	خرید یا فروش
credit purchase	خرید نسیه
dealing	خرید و فروش
field buying	خرید در صحرا
purchasing power	قدرت خرید
shop	کارخانه خرید کردن
bulk buying	خرید درحجم زیاد
bulk buying	خرید بصورت عمده
purchasing power of money	قدرت خرید پول
procurement lead time	زمان انجام خرید
shopped	کارخانه خرید کردن
shops	کارخانه خرید کردن
hedging	خرید و فروش تامینی
purchase ledger	دفتر بزرگ خرید
purchase journal	دفتر روزنامه خرید
procuance	تحصیل چیزی خرید
handles	خرید و فروش کردن
handle	خرید و فروش کردن
salable	قابل خرید معاملهای
saleable	قابل خرید معاملهای
hedged	خرید و فروش تامینی
stock trading	خرید و فروش سهام
off-market purchases	خرید در بیرون از بورس
the longs	پیش خرید کنندگان
hedge	خرید و فروش تامینی
hedges	خرید و فروش تامینی
purchasing power parity	برابری قدرت خرید
purchasing research	تحقیق در خصوص خرید
on approval	خرید کالا به شرط
Examine it first before buying.	قبل از خرید امتحانش کن
real purchasing power	قدرت خرید واقعی
value for money	قدرت خرید پول
real account	حساب خرید املاک
irredeemable	باز خرید نشدنی
demanded	تقاضای خرید کالا
buy in advance	پیش خرید کردن
institute of purchasing and supply	موسسه خرید و عرضه
collaborative purchase	خرید با تشریک مساعی