Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
special weapons
جنگ افزارهای ویژه
Search result with all words
mobile equipment pool
بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
Other Matches
idiosyncrasy
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
special interest groups
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
speciality
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
conventional
جنگ افزارهای معمولی
business software
نرم افزارهای تجاری
idiocrasy
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
supporting weapons
جنگ افزارهای پشتیبانی کننده
menu driven software
نرم افزارهای فهرست گرا
controlled effects
جنگ افزارهای با اثرات کنترل شده
borland international
یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
multi platform
که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
air defense weapon control case
روش استفاده از کلاهک اتمی در جنگ افزارهای پدافندهوایی
flad suppression
تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
well
در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
wells
در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
advanced
که به سیستم عامل اجازه میدهد سخت افزارهای مناسب را خودکار تشخیص دهد
mouse
خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
mouses
خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
platform
نرم افزار یا شبکهای که میتواند با سخت افزارهای مختلف ناسازگار کار کند و متصل شود
platforms
نرم افزار یا شبکهای که میتواند با سخت افزارهای مختلف ناسازگار کار کند و متصل شود
praetorial
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
sna
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
radius of integration
شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
acrobat
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
acrobats
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
systems network architecture
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
specific
ویژه
adhoc
ویژه
specialists
ویژه گر
specialist
ویژه گر
particular
ویژه
paticular
ویژه
special character
ویژه
prerogatives
حق ویژه
specifics
ویژه
net
ویژه
nett
ویژه
privilege
حق ویژه
specific humidity
نم ویژه
priviege
حق ویژه
peculiar
ویژه
special
ویژه
nets
ویژه
expresses
ویژه
particulars
ویژه
expressing
ویژه
expressed
ویژه
idiocrasy
ویژه
extra special
ویژه
prerogative
حق ویژه
express
ویژه
expert
ویژه گر
specially
ویژه
experts
ویژه گر
extra
<adj.>
ویژه
special
<adj.>
ویژه
prerogatives
دارای حق ویژه
booth
جای ویژه
lachrymal
ویژه اشک
habiliments
جامه ویژه
prerogatives
حق یا امتیاز ویژه
lacrimal
ویژه اشک
version
شرح ویژه
prerogative
دارای حق ویژه
gastronomist
ویژه گرخوراک
prerogative
حق یا امتیاز ویژه
standing orders
اوامر ویژه
standing order
اوامر ویژه
nutritionists
ویژه گر تغذیه
specialities
ویژه گری
versions
شرح ویژه
special agreement
قرارداد ویژه
speciality
ویژه گری
indicium
نشانه ویژه
singular matrix
ماتریس ویژه
nutritionist
ویژه گر تغذیه
kink
ویژه گی فرریز
life guard
هنگ ویژه
juvenile
ویژه نو جوانان
juveniles
ویژه نو جوانان
singular matrix
ماتریش ویژه
zoologist
ویژه گرجانورشناسی
self weight
ویژه وزن
labeled cargo
کالای ویژه
morbid
ویژه ناخوشی
resistivity
مقاومت ویژه
conizance
نشان ویژه
monocular
ویژه یک چشم
monkish
ویژه راهبان
ecotype
بوم ویژه
eigenfunction
ویژه تابع
eigenvalue
ویژه مقدار
acoustician
ویژه گر اواشنود
praetorian guard
گارد ویژه
idioms
تعبیر ویژه
net profit
سود ویژه
bylaw
قانون ویژه
byelaw
قانون ویژه
characteristic function
ویژه تابع
particular lien
حق حبس ویژه
characteristic number
ویژه مقدار
body guard
هنگ ویژه
characteristic root
ویژه مقدار
penologist
ویژه گر کیفرشناسی
proper value
ویژه مقدار
idioms
زبان ویژه
idiom
تعبیر ویژه
idiom
زبان ویژه
cariologist
ویژه گر قلب
endemical
ویژه یک قوم
equity capital
ارزش ویژه
regiospecific
جهت ویژه
extra equipment
متعلقات ویژه
relative density
گرانی ویژه
favourite or vor
ویژه مخصوص
characteristics
نشان ویژه
quantum state
ویژه حالت
rarely
بااستادی ویژه
specific gravity
گرانی ویژه
specific gravities
گرانی ویژه
preceptorial
ویژه اموزگاری
prerogatived
دارای حق ویژه
electrical resistivity
مقاومت ویژه
proper function
ویژه تابع
proper volume
ویژه حجم
booths
جای ویژه
specializes
ویژه گری
characteristic
نشان ویژه
specialty
ویژه گری
specific viscosity
گرانروی ویژه
specialists
ویژه کار
specialist
ویژه کار
specific volume
حجم ویژه
specific weight
سنگینی ویژه
specific weight
وزن ویژه
specific rotation
چرخش ویژه
monographs
ویژه نگاشت
specialize
ویژه گری
specific lattice
شبکه ویژه
specialising
ویژه گری
specialises
ویژه گری
lingoes
زبان ویژه
lingo
زبان ویژه
specific resistance
مقاومت ویژه
characteristically
نشان ویژه
specific yield
ابدهی ویژه
monograph
ویژه نگاشت
extraordinary meeting
نشست ویژه
special session
نشست ویژه
traits
نشان ویژه
trait
نشان ویژه
capital
ارزش ویژه
(not one's) cup of tea
<idiom>
علاقه ویژه
garb
پوشاک ویژه
dead weights
ویژه وزن
dead weight
ویژه وزن
experts
ویژه کار
expert
ویژه کار
speleologist
ویژه گر غارشناسی
physiologists
ویژه گر فیزیولوژی
physiologist
ویژه گر فیزیولوژی
special effects
جلوههای ویژه
neurologist
ویژه گر اعصاب
special duty
کار ویژه
specific cost
هزینه ویژه
special case
مورد ویژه
special passport
پاسپورت ویژه
species specific
نوع- ویژه
special character
دخشه ویژه
specialization
ویژه گری
special deposits
سپردههای ویژه
specialization
ویژه کاری
stalling
لژ جایگاه ویژه
stall
لژ جایگاه ویژه
special verdict
تصمیم ویژه
special symbol
نماد ویژه
special party
گروه ویژه
special drawing right
حق برداشت ویژه
special drawing rights
حق برداشت ویژه
specific donor
دهنده ویژه
lineament
نشان ویژه
special bastard
حرامزاده ویژه
specific heat
دمای ویژه
specific humidity
رطوبت ویژه
specializing
ویژه گری
specific heat
گرمای ویژه
lineaments
نشان ویژه
specific drawdown
افت ویژه
molecular specific heat
گرمای ویژه مولی
specific rate constant
ثابت ویژه سرعت
laid up in bed
پیشه ویژه رشته
characteristic of somebody
صفت ویژه کسی
lattice resistivity
مقاومت ویژه شبکه
metllurgist
ویژه گرفلز کاری
specific rotatory power
توان چرخشی ویژه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com