English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (3 milliseconds)
English Persian
youth جوانان
youths جوانان
masters and misses جوانان
yoth جوانان
young people جوانان
Other Matches
youth hostels شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
youth hostel شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
the youth of the country جوانان کشور
youth sports بازیهای جوانان
youth hostel خوابگاه جوانان
juveniles ویژه نو جوانان
juvenile ویژه نو جوانان
youths جوانمرد جوانان
youth جوانمرد جوانان
hell fire club باشگاه جوانان بی پروا
the rising generation دوره جوانان اینده
youths of puissance جوانان توانا یا نیرومند
YMCAs مخفف باشگاه جوانان مسیحی
small fry <idiom> شخص غیر مهم ،جوانان
There is no fault in young men having desires. <proverb> آرزو به جوانان عیب نیست .
jaycee عضو اطاق بازرگانی جوانان
YMCA مخفف باشگاه جوانان مسیحی
gilded youth جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
borstals دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
borstal دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
In the nature of things, young people often rebel against their parents. طبعا جوانان اغلب با پدر و مادر خود سرکشی می کنند. .
Gangs of youths went on the rampage through the inner city. دسته های جوانان با داد و بیداد از مرکز شهر رد شدند.
grand tours سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tour سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
young saints Šold devils جوانان دین دار گاهی چون پابسن گذارند بی دین می شوند
farms باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farmed باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farm باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com