Dictiornary-Farsi | جواهر یازینت کم ارزش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
bibelot	جواهر یازینت کم ارزش


Other Matches

glyptography	شناسائی نقشهای جواهر حکاکی در روی جواهر
festooning	با هلال یازینت گل اراستن
festooned	با هلال یازینت گل اراستن
festoons	با هلال یازینت گل اراستن
festoon	با هلال یازینت گل اراستن
book value	ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem	به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added	قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ends	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological	وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value	بدون ارزش واقعی بی ارزش
capital gain	منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carry	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
bijou	جواهر
gems	جواهر
jewel	جواهر
jewels	جواهر
gem	جواهر
jewellers	جواهر فروش
jewellers	جواهر ساز
jeweller	جواهر فروش
ornamented with jewles	اراسته به جواهر
jewelers	جواهر فروش
jewelers	جواهر ساز
treasure	ثروت جواهر
jewelry	جواهر فروشی
jeweller	جواهر ساز
gemstones	سنگ جواهر
gemstone	سنگ جواهر
treasuring	ثروت جواهر
treasures	ثروت جواهر
treasured	ثروت جواهر
jeweler	جواهر ساز
jewel case	قوطی جواهر
pendant	جواهر آویزه
gemmed	جواهر نشان
gemmology	جواهر شناسی
bijouterie	جواهر فروشی
jewel box	جعبه جواهر
ouch	جواهر سنجاق قفلی
as good as gold <idiom>	مثل یک تکه جواهر
riviere	گردن بند جواهر
trinketer	فروشنده جواهر بدلی
glyptograph	نقش روی جواهر
inlaid	جواهر نشان شده
armlet	بازوبند [بعنوان جواهر]
trinketry	جواهر الات بدلی
jeweler	جواهر فروش جواهری
inlaid with gems	جواهر نشان مرصع
currency devaluation	کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
trinket	چیز کم خرج جواهر بدلی
trinkets	چیز کم خرج جواهر بدلی
setter	جواهر نشان حروف چین
setters	جواهر نشان حروف چین
casket	جعبه جواهر صندوق یاتابوت
aigrette	شاخهء جواهر دستهء کرک
pendant necklace	گردن بند با جواهر آویزه
caskets	جعبه جواهر صندوق یاتابوت
marquize	نگین بیضی شکل که از جواهر باشد
scarab	تکه جواهر سوسک سرگین غلتان
facets	سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
gem	سنگ گران بها جواهر نشان کردن
facet	سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
gems	سنگ گران بها جواهر نشان کردن
gem-set rug	قالچه جواهر نشان [بیشتر در هند رواج داشته و قدمت آن به بیش از صد سال می رسد.]
lithoglyptics	کنده کاری روی گوهر حکاکی روی جواهر
values	ارزش
fustian	بی ارزش
naught	بی ارزش
worthiness	ارزش
small change	کم ارزش
rewarding	پر ارزش
market value	ارزش
value	ارزش
worthless	بی ارزش
junky	بی ارزش
worm eaten	بی ارزش
low grade	کم ارزش
brummagem	کم ارزش
brummagem	بی ارزش
good for nothing	بی ارزش
big ticket	با ارزش
valuing	ارزش
low level	کم ارزش
valueless	بی ارزش
picayubnish	بی ارزش
worth	ارزش
raffish	بی ارزش
regardant	با ارزش
picayune	بی ارزش
unvalued	بی ارزش
shotten	بی ارزش
trivalence	سه ارزش
price	ارزش
prices	ارزش
worth	با ارزش
cost	ارزش
avail	ارزش
treasure	با ارزش
trivalency	سه ارزش
no par	بی ارزش
rubbish	بی ارزش
punks	بی ارزش
punk	بی ارزش
tinker's damn	چیزبی ارزش
tinker's dam	چیزبی ارزش
survival value	ارزش بقا
surrender value	ارزش بازخرید
threshold value	ارزش استانهای
gross value	ارزش ناخالص
heat of combustion	ارزش گرمایی
disvalue	بی ارزش کردن
increase in value	افزایش ارزش
heating value	ارزش گرمایی
value added	ارزش افزوده
intrinsic value	ارزش ذاتی
surplus value	ارزش اضافی
value theory	نظریه ارزش
influence value	ارزش تاثیر
heat value	ارزش گرمایی
valuably	بطور با ارزش
theory of value	نظریه ارزش
use by value	استفاده با ارزش
use value	ارزش استفاده
equity capital	ارزش ویژه
end value	ارزش انتهایی
economic value	ارزش اقتصادی
differential cost	ارزش نهایی
diagnostic value	ارزش تشخیصی
decrease in value	کاهش ارزش
declared value	ارزش افهارشده
use value	ارزش استعمال
critical value	ارزش بحرانی
exchange value	ارزش مبادله
exchange value	ارزش مبادلهای
truth value	ارزش درستی
undervaluation	کم ارزش گذاری
valorization	تعیین ارزش
final value	ارزش نهایی
face value	ارزش صوری
face value	ارزش اسمی
expected value	ارزش منتظره
coupling valve	ارزش اتصال
net net worth	ارزش خالص
par value	ارزش اسمی
paradox of value	تناقض ارزش
value in use	ارزش استعمال
penny worth	ارزش یک پنی
value in use	ارزش استفاده
value for money	ارزش پول
place value	ارزش مکانی
value date	تاریخ ارزش
value in exchange	ارزش مبادله
present value	ارزش حال
present value	ارزش فعلی
objective value	ارزش واقعی
objective value	ارزش عینی
value of money	ارزش پول
net value	ارزش خالص
net worth	ارزش خالص
monetary value	ارزش پولی
waff	نظر بی ارزش
meed	پاداش ارزش
market value	ارزش بازاری
value of assets	ارزش دارائی ها
nominal value	ارزش اسمی
numerical value	ارزش عددی
present worth	ارزش فعلی
loan value	ارزش وام
limiting value	ارزش نهایی
rental value	ارزش اجارهای
salavage value	ارزش اسقاطی
scrap value	ارزش اسقاطی
salvage value	ارزش بازیافتنی
scale value	ارزش مقیاسی
quantitative value	ارزش مقداری
store of value	منبع ارزش
subjective value	ارزش ذهنی
it is of little worth	کم ارزش است
loan value	ارزش استقراض
logical value	ارزش منطقی
loss of value	افت ارزش
manufacture cost	ارزش ساخت
man friday	کمک با ارزش
prime cost	ارزش اولیه
value as security	ارزش تضمین
production cost	ارزش ساخت
maintenance cost	ارزش نگهداری
value analysis	تحلیل ارزش
quantitative value	ارزش کمی
present worth	ارزش حال
real value	ارزش واقعی
indexation	ارزش ترازی
rubbish	چیزپست و بی ارزش