English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English Persian
projection weld جوش نقطه سیاه
Search result with all words
projection welding جوشکاری نقطه سیاه
scotoma لکه یا نقطه سیاه در میدان دید
woodpecker welding جوشکاری نقطه سیاه
Other Matches
junction محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
basalt نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouettes نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
melanin رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
sables رنگ سیاه لباس سیاه
black holes حفره سیاه چاله سیاه
smutted whcat گندم سیاه یا زنگ سیاه
bold face طرح سیاه حرف سیاه
black hole حفره سیاه چاله سیاه
sable رنگ سیاه لباس سیاه
ethiops سیاب سیاه جیوه سیاه
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
picture point نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zeros پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
mark هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approaches فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approach فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approached فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
pyramid spot نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
black body radiation تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
paper white monitor صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
litter relay point نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
point to point network شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection اتصال نقطه به نقطه
pointillism نقاشی نقطه نقطه
break up point نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
speckle نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot طرح نقطه نقطه خال خال
night black سیاه
blacks سیاه
blacked سیاه
glaucoma اب سیاه
blacker سیاه
blackest سیاه
jetties سیاه
Negro سیاه
Negroes سیاه
black سیاه
grimy سیاه
sad coloured سیاه
jet-black سیاه سیاه
marshes سیاه اب
quagmire سیاه اب
quagmires سیاه اب
dogwood سیاه ال
swamp سیاه اب
swamped سیاه اب
swamping سیاه اب
sooty سیاه
swamps سیاه اب
mossy سیاه اب
pitchy سیاه
ebon سیاه
pitch dark سیاه
marsh سیاه اب
bogs سیاه اب
bog سیاه اب
jetty سیاه
blacker سیاه کردن
blacker سیاه رنگ
blacker سیاه رنگی
blacks سیاه شده
blackest سیاه رنگ
livers جگر سیاه
the black sea دریای سیاه
basalt سیاه سنگ
tamarack سیاه کاج
blackest سیاه کردن
liver جگر سیاه
sycamine توت سیاه
niello سیاه قلم
blackest سیاه شده
the black race نژاد سیاه
blackest سیاه رنگی
pitch-black خیلی سیاه
black سیاه رنگی
black سیاه رنگ
black سیاه شده
buckwheat گندم سیاه
black box جعبه سیاه
black boxes جعبه سیاه
black سیاه کردن
black board تخته سیاه
blacking واکس سیاه
blacker سیاه شده
substantia nigra جسم سیاه
blacked سیاه کردن
blacked سیاه رنگی
pitch black خیلی سیاه
blacked سیاه رنگ
black holes سیاه چال
blacked سیاه شده
black hole سیاه چال
blackboards تخته سیاه
blackboard تخته سیاه
blacks سیاه رنگ
etched سیاه قلم
plumbago سرب سیاه
plumbaginous مانندسرب سیاه
platinum black پلاتین سیاه
sandstone سنگ سیاه
etch سیاه قلم
piper nigrum فلفل سیاه
marsh سیاه اب باطلاق
dungeons سیاه چال
dungeon سیاه چال
denigration سیاه ساختن
marshes سیاه اب باطلاق
pertussus سیاه سرفه
pertussis سیاه سرفه
swarthy سیاه چره
oubliette سیاه چال
lynx سیاه گوش
lynxes سیاه گوش
denigrating سیاه کردن
denigrates سیاه کردن
denigrated سیاه کردن
denigrate سیاه کردن
blackens سیاه کردن
blackening سیاه کردن
blackened سیاه کردن
blacken سیاه کردن
gins عرق جو سیاه
gin عرق جو سیاه
etches سیاه قلم
crap گندم سیاه
crapped گندم سیاه
smudge سیاه شدن
smudged سیاه شدن
smudges سیاه شدن
smudging سیاه شدن
rook کلاغ سیاه
rooks کلاغ سیاه
moles خال سیاه
mole خال سیاه
sabled سیاه پوش
black market بازار سیاه
sadly dressed سیاه پوش
schorl کهربای سیاه
scoter مرغابی سیاه
sealing coat روکاری سیاه
black markets بازار سیاه
whooping cough سیاه سرفه
blackhead جوش سر سیاه
blackheads جوش سر سیاه
blacks سیاه کردن
raven کلاغ سیاه
ravens کلاغ سیاه
quercitron بلوط سیاه
nigritian سیاه افریقایی
nigrify سیاه کردن
nigrescent سیاه شونده
red cent پول سیاه
nigrescence سیاه شدگی
nigella seed زیر سیاه
nigella seed سیاه دانه
robed in bleck سیاه پوش
spades خال دل سیاه
spade خال دل سیاه
niello مینای سیاه
graphite سرب سیاه
robed in bleck سیاه پوشیده
blacks سیاه رنگی
niellist سیاه قلم
black liqour شربت سیاه
black wash رنگ سیاه
blackamoor سیاه زنگی
blackbody جسم سیاه
crapping گندم سیاه
hohlraum جسم سیاه
blackcap کاکل سیاه
anthrax سیاه زخم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com