Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 195 (9 milliseconds)
English	Persian
field ration	جیره صحرایی
Other Matches
flight ration	جیره عملیاتی درحین پرواز جیره هوایی
bleacher	صندلیهای چند ردیفی صحرایی نیمکتهای اموزشی صحرایی
basic ration	جیره مقدماتی جیره مبنا
rations	جیره
rationing	جیره
allotment	جیره
allotments	جیره
rationed	جیره
ration	جیره
ration allowance	حق جیره
pensions	جیره
stipend	جیره
stipends	جیره
coupons	جیره
coupon	جیره
pension	جیره
victualling allowance	جیره روزانه
ration in kind	معادل جیره
commuted ration	جیره نقدی
dailgy food allowance	جیره روزانه
ration	جیره سربازی
allowances	جیره حق معاش
rationing	جیره بندی
rationed	جیره غذایی
rations	جیره سربازی
rationed	جیره سربازی
ration strenght	کالری جیره
combat ration	جیره جنگی
combat ration	جیره رزمی
ration allowance	پول جیره
flight ration	جیره پرواز
rations	جیره غذایی
couponing	جیره بندی
proviant	علیق و جیره
emergency ration	جیره اضطراری
ration basis	مبنای جیره
ration	جیره غذایی
basic allowance for subsistence	جیره نقدی
basic ration	جیره اصلی
field ration	جیره رزمی
allowance	جیره حق معاش
board wages	جیره خشکه
c ration	جیره رزمی
campestral	صحرایی
outdoor	صحرایی
ration method	سبک واگذاری جیره
credit rationing	جیره بندی اعتباری
emergency ration	جیره فوق العاده
ration return	اسناد هزینه جیره
troop train ration	جیره بین راه
exchange rationing	جیره بندی ارز
rationing system	نظام جیره بندی
ration strenght	انرژی حاصله از جیره
ration in kind	جیره معادل یاجانشین
rations	جیره بندی کردن
rationed	جیره بندی کردن
rationed	مقدار جیره روزانه
liveries	جیره علیق اسب
ration	جیره بندی کردن
ration	مقدار جیره روزانه
sinecures	جیره خور ولگرد
sinecure	جیره خور ولگرد
livery	جیره علیق اسب
rationing	جیره بندی کردن
rations	مقدار جیره روزانه
dailgy food allowance	جیره غذایی روزانه
ration factor	ضریب محاسبه جیره
fieldartillery	توپخانه صحرایی
good king	اسفناج صحرایی
field wire	سیم صحرایی
good henry	اسفناج صحرایی
landrail	ابچلیک صحرایی
field work	کار صحرایی
mentha piperita	نعناع صحرایی
out guard	گشتی صحرایی
drumhead court martial	محاکمه صحرایی
outsentry	پاسدار صحرایی
gerbille	موش صحرایی
english mercury	اسفناج صحرایی
field notes	یادداشتهای صحرایی
field stockade	ذخایر صحرایی
field shop	تعمیرگاه صحرایی
field kitchen	اشپزخانه صحرایی
field laboratory	ازمایشگاه صحرایی
field exercise	تمرین صحرایی
field maintenance	نگهداری صحرایی
field atrillery	توپخانه صحرایی
field army	ارتش صحرایی
field gun	توپ صحرایی
field archery	تیراندازی صحرایی
field exercise	خدمات صحرایی
field radio	بی سیم صحرایی
fiedl fortifications	استحکامات صحرایی
field shop	کارگاه صحرایی
field glass	دوربین صحرایی
prison camps	زندان صحرایی
pavilion	چادر صحرایی
pavilions	چادر صحرایی
prison camp	زندان صحرایی
orienteering	مسابقهی دو صحرایی
oat	جو صحرایی یولاف
fieldmouse	موش صحرایی
field hospitals	بیمارستان صحرایی
rat	موش صحرایی
artillery	توپخانه صحرایی
gerbil	موش صحرایی
gerbils	موش صحرایی
field hospital	بیمارستان صحرایی
call boxes	تلفن صحرایی
voles	موش صحرایی
caracal	گربه صحرایی
scabiosa	مامیثای صحرایی
abutilon	خطمی صحرایی
bindweed	نیلوفر صحرایی
ratton	موش صحرایی
fieldmice	موش صحرایی
corn mayweed	بابونه صحرایی
corn parsley	جعفری صحرایی
vole	موش صحرایی
crab apples	سیب صحرایی
can	مستراح صحرایی
canning	مستراح صحرایی
cans	مستراح صحرایی
call box	تلفن صحرایی
field glasses	عینک صحرایی
latrine	توالت صحرایی
crab apple	سیب صحرایی
ration cycle	سیکل محاسبه جیره 42ساعته
rationed goods	کالاهای جیره بندی شده
ration basis	مبنای محاسبه جیره غذایی
rationing of foreign exchange	جیره بندی ارز خارجی
ration factor	ضریب اماد جیره غذایی
rationed items	اقلام جیره بندی شده
table of food equivalents	جدول ارزش جیره غذایی
troop train ration	جیره طبخی بین راه
billets	ورقه جیره یادداشت مختصر
food packet	جیره بسته بندی شده
billet	ورقه جیره یادداشت مختصر
billeted	ورقه جیره یادداشت مختصر
food rationing	جیره بندی مواد غذائی
billeting	ورقه جیره یادداشت مختصر
dodder	کتان صحرایی لرزیدن
field officer	افسر عملیات صحرایی
field manual	ائین نامه صحرایی
field arrow	تیرهای تیراندازی صحرایی
convertible table	میز صحرایی تا شونده
tare	ویسیای صحرایی ماشک
field round	یک دور تیراندازی صحرایی
dodders	کتان صحرایی لرزیدن
fielded	زمینه رزمی صحرایی
fields	زمینه رزمی صحرایی
hunter's round	نوعی مسابقه صحرایی
hudson seal	خز موش صحرایی امریکا
field	زمینه رزمی صحرایی
fieldpiece	تفنگ یا توپ صحرایی
reconstitute	خیساندن امادیا جیره خشک شده
reconstitutes	خیساندن امادیا جیره خشک شده
master menu	لیست مبنای جیره غذایی اصلی
reconstituting	خیساندن امادیا جیره خشک شده
ration scale	مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
reconstituted	خیساندن امادیا جیره خشک شده
lemming	موش صحرایی قطب شمال
land girl n	دختری که کارهای صحرایی میکرد
coyote	گرگ صحرایی امریکای شمالی
coyotes	گرگ صحرایی امریکای شمالی
field radio	رادیوی قابل حمل صحرایی
field commands	یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
field operating	فعال درصحرا رده صحرایی
hock	گیاهان پنیرک شاهدانه صحرایی
lemmings	موش صحرایی قطب شمال
ration credit	تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
field event	ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
field events	ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
fieldwork	کارهای صحرایی :زمین پیمایی ومانندان
peafowl	قوقاول بزرگ صحرایی جنوب اسیا
ess	دو پیچ در سمت مخالف درمسیر صحرایی
out door	صحرایی در هوای ازاد انجام شده
steeplechases	اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
field expedient	روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
steeplechase	اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
equestrian events	مسابقه کنترل اسب و پرش درمسافت صحرایی
iron rations	جیره بسیارکم که سربازفقط هنگام ضرورت سخت میتواندبان دست بزند
cross country	خارج از جاده وشارع اصلی در فضاهای بازدهات صحرایی
greenest	چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
green	چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
out post	پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
allowance	جیره دادن فوق العاده دادن
allowances	جیره دادن فوق العاده دادن
pioneer heliport	فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت
central pastry kitchen	اشپزخانه ثابت پادگانی اشپزخانه غیر صحرایی
hare	خرگوش صحرایی گوشت خرگوش
camp chair	صندلی سفری صندلی صحرایی
hares	خرگوش صحرایی گوشت خرگوش
field work	استحکامات صحرایی استحکامات

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com