Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
English
Persian
ancon
حاشیه تزئین
anconis
حاشیه تزئین
Search result with all words
needle work
سوزن دوزی
[برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
rainbow border
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
reciprocal border
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
rosette border
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
S-border
حاشیه های اس
[در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
Other Matches
Zipper selvage
حاشیه زیپ شکل
[در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
Kufic border
حاشیه کوفی
[این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
ragged
متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
ragged
متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
frieze
حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
friezes
حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
turtle border
حاشیه سماوری
[در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
embellishment
تزئین
embellishments
تزئین
ornamentation
تزئین
adornments
تزئین
adornment
تزئین
garnishment
تزئین
bedight
تزئین کردن
ornament
تزئین کردن
coquillage
تزئین صدفی
Herati border
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
gadroon
اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
astreated
تزئین شده با ستاره ها
emblazonment
تزئین با نشان و علائم
knull
[تزئین محدب شکل]
floriated
تزئین شده باگل
spot
باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
ornamentallyr
از لحاظ تزئین میناب زینت
wallpaper
با کاغذ دیواری تزئین کردن
ornamentally
از لحاظ تزئین منباب زینت
marquetry
تزئین باچوب وگوش ماهی
spots
باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
redid
دوباره اتاق را تزئین کرد
marqueterie
تزئین باچوب وگوش ماهی
make up
<idiom>
استقرار وسایل تزئین وآرایش
wallpapers
با کاغذ دیواری تزئین کردن
cul-de-lame
تزئین آویخته
[به مانند اهرام]
japanize
بسبک ژاپونی تزئین نمودن
redoing
دوباره اتاق را تزئین کرد
prince's feather
تزئین برجسته پشت صندلی
redo
دوباره اتاق را تزئین کرد
redoes
دوباره اتاق را تزئین کرد
pranks
شوخی زننده تزئین کردن
redone
دوباره اتاق را تزئین کرد
prank
شوخی زننده تزئین کردن
boulle
تزئین اطاق بصورت مرصع کاری
confetti
کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها
caulcole
[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
enrichment
[هر تزئین شبیه زوار تخم مرغ]
landscaping
چشم انداز بامنظره تزئین کردن
cauliculus
[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
landscapes
چشم انداز بامنظره تزئین کردن
caulicole
[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
landscaped
چشم انداز بامنظره تزئین کردن
green roof
[سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
caul
[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
landscape
چشم انداز بامنظره تزئین کردن
rock gardens
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock garden
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
cellure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
celure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
ceilure
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
intarsia
منبت کاری و تزئین گل و بوته و اشکال بر روی چوب
landscape gardener
متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
ornament
[تزئینات و اجسامی که برای تزئین به فرش دوخته می شوند.]
landscape gardeners
متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
tulip design
طرح گل لاله
[گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
willowware
بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
filling out
[پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
Dizlyk
[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
overcasting
شیرازه بافی
[جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
arabesque
منبت کاری
[تزئین شده با شاخه ها، برگ ها و میوه ها یا صورتک های انسان و حیوان]
ajaraca
[تزئین اسپانیایی دیوارهای آجری که از نقش هایی به اندازه یک نیم آجر تشکیل شده است.]
jewelled
[هر نوع تزئین تشکیل شده از نوارهای باریک و مهره های نیمه دایره و لوزی شکل]
tossle
منگوله
[در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
silver thread
نخ های زربفت یا نقره ای
[این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
Composite Order
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
kerb=curb
حاشیه
listel
حاشیه
marginal note
حاشیه
fimbriation
حاشیه
margent
حاشیه
frilling
حاشیه
rims
حاشیه
fringes
حاشیه
skirt
حاشیه
verges
حاشیه
verge
حاشیه
skirts
حاشیه
border line
خط حاشیه
braid
حاشیه
apostil
حاشیه
braided
حاشیه
braids
حاشیه
fringe
حاشیه
marginal
حاشیه
brink
حاشیه
marginally
در حاشیه
rim
حاشیه
skirted
حاشیه
list
حاشیه
bordering
حاشیه
bordering
حاشیه زه
margin
حاشیه
margins
حاشیه
marge
حاشیه
bordered
حاشیه زه
bordered
حاشیه
gloss
حاشیه
draught
حاشیه
draft
حاشیه
border
حاشیه
border
حاشیه زه
selvage
حاشیه
rand
حاشیه
brim
حاشیه
selvedge
حاشیه
brimmed
حاشیه
skirter
حاشیه رو
brimming
حاشیه
brims
حاشیه
outskirt
حاشیه
postil
حاشیه
marginate
حاشیه
margine
حاشیه
scholiast
حاشیه نویس
laciniate
حاشیه دار
laciniated
حاشیه دار
buffer distance
حاشیه امنیت
marginalia
یادداشتهای حاشیه
impluse margine
حاشیه ایمپولز
lister
حاشیه دوز
margent
حاشیه کتاب
annotator
حاشیه نویس
fringy
حاشیه دار
circumstantiality
حاشیه پردازی
divagation
حاشیه روی
drawnwork
حاشیه دوزی
emarginate
برداشتن حاشیه از
marginalizes
در حاشیه قراردادن
fimbriate
حاشیه دار
fimbriated
حاشیه دار
marginalized
در حاشیه قراردادن
border
حاشیه فرش
bleeding edge
حاشیه نقشه
limbate
حاشیه دار
to leave a margin
حاشیه گذاشتن
unresolved corners
حاشیه متقاطع
profit margin
حاشیه سود
marginalised
در حاشیه قراردادن
marginalises
در حاشیه قراردادن
marginalising
در حاشیه قراردادن
marginalize
در حاشیه قراردادن
marginalizing
در حاشیه قراردادن
frizzy
حاشیه دار
frill
حاشیه دوختن بر
bordered
حاشیه گذاشتن
hem
حاشیه دارکردن
braid
نوار حاشیه
braided
نوار حاشیه
braids
نوار حاشیه
hemmed
حاشیه دارکردن
marginal
وابسته به حاشیه
marginally
بطور حاشیه
hemming
حاشیه دارکردن
bordering
حاشیه گذاشتن
frieze
حاشیه ارایشی
friezes
حاشیه ارایشی
frilled
حاشیه دار
fringed
حاشیه دار
rimmed
حاشیه دار
annotation
حاشیه نویسی
fixing
حاشیه ریشه
sewing
حاشیه دوزی
profit margins
حاشیه سود
frizzly
حاشیه دار
rim
لبه حاشیه
hems
حاشیه دارکردن
rims
لبه حاشیه
annotate
حاشیه نوشتن
annotates
حاشیه نوشتن
annotated
حاشیه نوشتن
marge
حاشیه دارکردن
annotations
حاشیه نویسی
offset
حاشیه صحافی
annotating
حاشیه نوشتن
frills
حاشیه دوختن بر
offsetting
حاشیه صحافی
gloss
حاشیه نوشتن بر
edging
حاشیه یابی
edgings
حاشیه یابی
kerbs
حاشیه پیاده رو
kerb
حاشیه پیاده رو
border
حاشیه گذاشتن
metallic thread
نخ زربفت
[اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
tot
سرجمع حاشیه نویسی
frills
حاشیه چین دار
sheetlines
خطوط حاشیه نقشه
to margin the text of a book
در حاشیه گذاشتن کتاب
sinuate
دارای حاشیه موجی
tots
سرجمع حاشیه نویسی
fuller
حدیده حاشیه دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com