Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (5 milliseconds)
English
Persian
luxuriate
حاصلخیز شدن پرپشت شدن
luxuriated
حاصلخیز شدن پرپشت شدن
luxuriates
حاصلخیز شدن پرپشت شدن
luxuriating
حاصلخیز شدن پرپشت شدن
Other Matches
prolific
حاصلخیز
fertile
حاصلخیز
fertile land
سرزمین حاصلخیز
fertilely
بطور حاصلخیز
fecund
پرثمر حاصلخیز
pergnant
حاصلخیز متضمن
productive soil
خاک حاصلخیز
f.soil or land
خاک یازمین حاصلخیز
breadbasket
معده ناحیه حاصلخیز
productively
بطور باراور یا حاصلخیز سودمندانه
bushily
پرپشت
undeviating
<adj.>
پرپشت
unswerving
<adj.>
پرپشت
exuberant
پرپشت
thickset
پرپشت
thickest
پرپشت
thicker
پرپشت
thick
پرپشت
bushy
پرپشت
bushiest
پرپشت
bushier
پرپشت
steadying
پرپشت استوار
steadied
پرپشت استوار
steady
پرپشت استوار
steadiest
پرپشت استوار
steadies
پرپشت استوار
lushest
پرپشت با شکوه
thickened
پرپشت کردن
Bushy(hairy) eyebrows.
ابروهای پرپشت
thicken
پرپشت کردن
thickens
پرپشت کردن
lush
پرپشت با شکوه
lusher
پرپشت با شکوه
lushes
پرپشت با شکوه
Thick ( sparse , thin ) hair .
موی پرپشت ( کم پشت )
piggybacks
پرپشت یاشانه سوار شدن کول کردن
piggyback
پرپشت یاشانه سوار شدن کول کردن
langur
انواع میمونهای دم دراز ودارای ابروهای پرپشت اسیا
fertilized
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilizes
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilised
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilize
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilising
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilises
حاصلخیز کردن لقاح کردن
enriching
پر قوت کردن حاصلخیز کردن
enriches
پر قوت کردن حاصلخیز کردن
enrich
پر قوت کردن حاصلخیز کردن
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com