Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
nausea
حالت استفراغ
Other Matches
the i
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
puked
استفراغ
pukes
استفراغ
puking
استفراغ
disengorgement
استفراغ
emesis
استفراغ
vomiting
استفراغ
puke
استفراغ
disgorging
استفراغ کردن
disgorges
استفراغ کردن
disgorge
استفراغ کردن
disgorged
استفراغ کردن
puking
: استفراغ کردن قی
vomiturition
استفراغ پیاپی
emetic
استفراغ اور
haematemesis
استفراغ خون
emetics
استفراغ اور
puke
: استفراغ کردن قی
puked
: استفراغ کردن قی
pukes
: استفراغ کردن قی
vomits
استفراغ کردن برگرداندن
emetic
داروی استفراغ اور
emetics
داروی استفراغ اور
vomit
استفراغ کردن برگرداندن
vomited
استفراغ کردن برگرداندن
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
seasick
مبتلا به استفراغ وبهم خوردگی حال در سفردریا
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
devitrify
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
plebeianism
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternates
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
cold forming
حالت دهی در حالت سرد
transitoriness
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectralness
حالت طیفی حالت شبحی
marginal case
حالت نهائی حالت حدی
spectrality
حالت طیفی حالت شبحی
crude
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat
حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
manner
حالت
disposition
حالت
mood
حالت
expressions
حالت
situation
حالت
queasiness
حالت قی
tempered
حالت
situations
حالت
attitude
حالت
pyreticosis
حالت تب
attitudes
حالت
tempers
حالت
estates
حالت
temper
حالت
case
حالت
cases
حالت
line condition
حالت خط
feverishness
حالت تب
if
حالت
ill conditioned
بد حالت
make
حالت
makes
حالت
idiocrasy
حالت
posture
حالت
fettle
حالت
postures
حالت
estate
حالت
predicaments
حالت
stance
حالت
self
حالت
phased
حالت
moods
حالت
phases
حالت
glass eyed
بی حالت
phase
حالت
stances
حالت
febricity
حالت تب
predicament
حالت
posturing
حالت
expression
حالت
unexpressive
بی حالت
state
حالت
states
حالت
stated
حالت
state-
حالت
temperaments
حالت
stating
حالت
status
حالت
temperament
حالت
postured
حالت
grain
حالت
condition
حالت
eigenstate
حالت انرژی
eburnation
حالت عاجی
drowsihead
حالت نیمخواب
febile
دارای حالت تب
feminity
حالت زنانه
final state
حالت پایانی
energy state
حالت انرژی
facial expression
حالت چهره
expressive eyes
چشمان با حالت
excited state
حالت برانگیخته
colloidal state
حالت کلوییدی
exceptional case
حالت استثنایی
erectness
حالت عمودی
equilibrium state
حالت تعادل
equation of state
معادله حالت
feminineness
حالت زنانه
free wheeling
حالت خلاصی
ground state
حالت پایه
isopiestic
حالت فشارمتعادل
ignition condition
حالت احتراق
in a state of depression
در حالت افسردگی
in form
خوش حالت
incipience
حالت نخستین
incipincy
حالت نخستین
initial state
حالت اغازی
input mode
حالت ورودی
insert mode
حالت درج
idle position
حالت سکون
idiocrasy
حالت مخصوص
iciness
حالت یخی
hang over
حالت خماری
fugitiveness
حالت شخص
gas phase
حالت گازی
glassy state
حالت شیشهای
vitreus state
حالت شیشهای
goutiness
حالت نقرسی
grittiness
حالت شنی
inactive status
حالت انتساب
heat proof quality
حالت نسوزی
humanness
حالت انسانیت
i.c.
حالت اولیه
chararcter mode
حالت دخشهای
sulkily
با حالت قهر
accusative
حالت مفعولی
accidentalness
حالت اتفاقی
acedia
حالت خ-لسه
adrenergic reponse state
حالت پر ادرنالینی
affectedly
با حالت بخودگرفته
affectivity
حالت عاطفی
amentia
حالت هذیان
worst-case scenario
بدترین حالت
answer mode
حالت جواب
genitive
حالت اضافه
defensive
حالت تدافع
dative
حالت برایی
thirstily
با حالت تشنگی
possessive
حالت اضافه
possessives
حالت اضافه
domesticity
حالت اهلی
fluidity
حالت مایعی
resilience
حالت ارتجاعی
crudely
در حالت خامی
spatiality
حالت فضایی
Lucky you!
<idiom>
خوش به حالت!
nervousness
حالت عصبانی
defensively
با حالت تدافع
defensively
حالت دفاعی
answer mode
حالت پاسخ
antisepsis
حالت ضد عفونی
arborescence
حالت شاخهای
conjugality
حالت زناشویی
continuum state
حالت پیوستار
conversational mode
حالت محاورهای
corresponding state
حالت متنافر
counterpoise
حالت تعادل
creaminess
حالت سرشیری
deadness
حالت مرده
deliverable state
در حالت تحویل
deplorble condltion
حالت زار
doubtfulness
حالت تردید
doughiness
حالت خمیری
downiness
حالت کرکی
drinking bout
حالت مستی
command mode
حالت فرماندهی
worst case scenario
بدترین حالت
atilt
با حالت حمله
automatism
حالت خودکاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com