Dictiornary-Farsi | حالت گیاه گمزاد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
cryptogamy	حالت گیاه گمزاد


Other Matches

crytogam	گیاه گمزاد
cryptogamic	گمزاد
cryptogamous	گمزاد
the i	[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode	قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes	قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
isomorph	جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
ear	خوشه [بخشی از ساقه گیاه غلاتی] [گیاه شناسی]
gametophyte	گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
rhubarb	گیاه ریواس [از برگ های این گیاه در چین و هند جهت تهیه رنگ زرد لیمویی استفاده می شود.]
madder	گیاه روناس [از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
wildling	گیاه وحشی گیاه خودرو
halophyte	گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
foreground	سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
squared	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying	تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analog	سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
convertor	وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case	حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
print	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
hemp	گیاه شاهدانه [در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
devitrify	از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternate	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest	حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plebeianism	حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternated	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
genitive	حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity	حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
uart	قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
marginal case	حالت نهائی حالت حدی
spectralness	حالت طیفی حالت شبحی
cold forming	حالت دهی در حالت سرد
spectrality	حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness	حالت ناپایداری حالت بی بقایی
crude	حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode	حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength	استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal	قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
greenstuff	گیاه
lungwort	شش گیاه
herb	گیاه
herbage	گیاه
plants	گیاه
herbs	گیاه
plant	گیاه
vegetable	گیاه
mimosa	گیاه حساس
grafts	گیاه پیوندی
grafts	پیوند گیاه
grafted	گیاه پیوندی
grafted	پیوند گیاه
graft	گیاه پیوندی
hybrid	گیاه پیوندی
air plant	گیاه هواخوریاهواروی
cutting	قلمه گیاه
herbalists	گیاه شناس
herbalist	گیاه شناس
musk root	گیاه مشکین
monocotyledon	گیاه تک لپه
mucilage	لزوجت گیاه
vegetive	گیاه پرور
plant	گیاه نهال
graft	پیوند گیاه
plants	گیاه نهال
ratoon	جوانه گیاه
azalea	گیاه ازالیه
mandrake	مهر گیاه
mandrake	مردم گیاه
seed plant	بذر گیاه
saxifrage	گیاه سنگروی
bidental	گیاه دوساله
fungus	گیاه قارچی
manragora	مهر گیاه
waterweed	گیاه ابزی
mandragora	مهر گیاه
milk weed	گیاه پادزهر
sensitive plant	گیاه حساس
milk weed	شیر گیاه
aromatic	گیاه خوشبو
microphyte	گیاه خرد
ramie	الیاف گیاه
manragora	مردم گیاه
turnsole	گیاه تورنسل
xerophyte	گیاه خشک زی
polycotylledon	گیاه چندلپه
phytophagous	گیاه خوار
ornamental	گیاه ارایشی
phytosphere	گیاه- سپهر
phytosphere	گیاه- کره
orchis	گیاه ثعلب
vegetative	گیاه پرور
plant food	غذای گیاه
facet	سطح گیاه
facets	سطح گیاه
the stem of a plant	ساقه گیاه
overgrown with plants	گیاه پوش
sweet rush	گور گیاه
Aborigine	گیاه بومی
phanerogam	گیاه تخمدار
phanerogam	گیاه گلدار
overgrown with plants	پوشیده از گیاه
phytogenic	گیاه زاد
herbaceous	گیاه مانند
phytology	گیاه شناسی
herbal	گیاه نامه
herbivore	گیاه خوار
herbivorous	گیاه خواری
acotyledon	گیاه بی لپه
aerophyte	گیاه هوازی
epiphyte	گیاه هوازی
nicotiana	گیاه توتون
agaric	گیاه قارچی
herbicides	موادسمی ضد گیاه
herbicide	موادسمی ضد گیاه
sheaf	دسته گل یا گیاه
oceanophyte	گیاه دریایی
botanists	گیاه شناس
botanist	گیاه شناس
botany	گیاه شناسی
podophyllum	مهر گیاه
honey dew	شهد گیاه
herbist	گیاه فروش
undergrowth	زیر گیاه
herbiferous	گیاه اور
herbiferous	گیاه دار
herbescent	گیاه مانند
herbary	باغ گیاه
herbary	گیاه زار
hedysarum	گیاه ترنجبین
gymnosperm	گیاه بازدانه
groundling	گیاه زمینی
houseplants	گیاه خانگی
green meat	گیاه خوراکی
houseplant	گیاه خانگی
club moss	گیاه کبریت
cranesbill	گیاه شمعدانی
herbivora	گیاه خواران
decumbent	گیاه خزنده
hydrophyte	گیاه ابزی
herby	گیاه دار
cullion	گیاه ثعلب
herborist	گیاه شناس
to water something	آب دادن [گیاه]
crucifer	گیاه چلیپایی
herborist	گیاه فروش
plantlike	گیاه مانند
herblike	گیاه مانند
exogen	گیاه برون رو
geophyte	گیاه خاکی
castor oil plant	گیاه کرچک
lithophyte	گیاه سنگ زی
yearling	گیاه یک ساله
husbands	گیاه پرطاقت
lemon grass	گور گیاه
husband	گیاه پرطاقت
legumen	گیاه خوردنی
fig marigold	گیاه نیمروز
fuzz ball	گیاه قارچی
flowerer	گیاه گل دهنده
forb	گیاه بوته
callus	پینه استخوانی گیاه
herborization	جمع اوری گیاه
rareripe	میوه یا گیاه زود رس
phytogenesis	پیدایش و تکامل گیاه
Plantago major	بارهنگ [گیاه شناسی]
stinging nettle	گزنه [گیاه شناسی]
herborize	گیاه جمع کردن
urtica	گزنه [گیاه شناسی]
calluses	پینه استخوانی گیاه
thallus	ساقه بدنه گیاه
botanical	وابسته به گیاه شناسی
flagellum	گیاه بالارونده وپیچی
cypress	سرو [درخت سرو] [گیاه شناسی]
knuckle	برامدگی یا گره گیاه
knuckles	برامدگی یا گره گیاه
nettle	گزنه [گیاه شناسی]
herborize	جستجوی گیاه کردن
broadleaf plantain	بارهنگ [گیاه شناسی]
foxtail lily	نوعی گیاه بادوام
vegetarians	گیاه خوار گیاهخواری
botanists	متخصص گیاه شناسی
aquatic	جانور یا گیاه ابزی
pulvinus	بالشتک ساقه گیاه
botanist	متخصص گیاه شناسی
endogen	گیاه درون روییده
vegetarianism	گیاه خوار گیاهخواری
botany	کتاب گیاه شناسی
sprit	نی گیاه بوریا مانند
glycophyte	گیاه نمک گریز
tangelo	نارنگی [گیاه شناسی]
vegetarian	گیاه خوار گیاهخواری
phytogeny	پیدایش و تکامل گیاه