Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
y position
حالت- ایگرگ
Other Matches
the i
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
y axis
محور ایگرگ ها
y channel
کانال ایگرگ
y deflection
انحراف ایگرگ
y cut
برش ایگرگ
y potentiometer
پتانسیومتر- ایگرگ
y matrix
ماتریس ایگرگ
y axis
محور ایگرگ
r y signal
پیام روشنایی ار ایگرگ
Y'
مشتق ایگرگ
[ریاضی]
Y prime
مشتق ایگرگ
[ریاضی]
Y'
ایگرگ پریم
[ریاضی]
Y prime
ایگرگ پریم
[ریاضی]
b y signal b y
پیام روشنایی ب- ایگرگ
g y signal
پیام روشنایی جی ایگرگ
x y selector
سلکتور ایکس- ایگرگ
x y switch
کلید ایکس- ایگرگ
x y presentation
نمایش ایکس- ایگرگ
x y recorder
دستگاه ثبات ایکس- ایگرگ
y parameter
پارامتر چهار قطبی ایگرگ
y axis amplifier
تقویت کننده محور ایگرگ
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
convertor
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternated
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternates
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
genitive
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectrality
حالت طیفی حالت شبحی
spectralness
حالت طیفی حالت شبحی
marginal case
حالت نهائی حالت حدی
transitoriness
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming
حالت دهی در حالت سرد
crude
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat
حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
line condition
حالت خط
ill conditioned
بد حالت
expression
حالت
expressions
حالت
manner
حالت
attitudes
حالت
mood
حالت
disposition
حالت
situation
حالت
situations
حالت
queasiness
حالت قی
attitude
حالت
temper
حالت
if
حالت
pyreticosis
حالت تب
make
حالت
makes
حالت
phases
حالت
phased
حالت
posture
حالت
postured
حالت
postures
حالت
posturing
حالت
stance
حالت
stances
حالت
estates
حالت
tempered
حالت
tempers
حالت
predicaments
حالت
idiocrasy
حالت
unexpressive
بی حالت
moods
حالت
case
حالت
cases
حالت
self
حالت
predicament
حالت
phase
حالت
estate
حالت
states
حالت
temperaments
حالت
temperament
حالت
status
حالت
stated
حالت
state
حالت
glass eyed
بی حالت
state-
حالت
condition
حالت
grain
حالت
fettle
حالت
stating
حالت
febricity
حالت تب
feverishness
حالت تب
orthogonality
حالت عمودی
veins
حالت تمایل
possessives
حالت اضافه
vein
حالت تمایل
of a good d.
خوش حالت
facial expression
حالت چهره
oxidation state
حالت اکسایش
fluidity
حالت مایعی
springs
حالت فنری
domesticity
حالت اهلی
problem state
حالت مسئلهای
privileged mode
حالت ممتاز
polyvalency
حالت چندفرفیتی
dative
حالت برایی
oxidation number
حالت اکسایش
periodicity
حالت تناوبی
perpendicularity
حالت عمودی
physical state
حالت فیزیکی
resilience
حالت ارتجاعی
expressive eyes
چشمان با حالت
thirstily
با حالت تشنگی
exceptional case
حالت استثنایی
output state
حالت خروجی
possessive
حالت اضافه
paramnesia
حالت فراموشی
erectness
حالت عمودی
plumbness
حالت عمودی
faintly
در حالت ضعف
polyvalence
حالت چندفرفیتی
pastiness
حالت خمیری
prone position
حالت درازکش
trim
وضع حالت
sea state
حالت دریا
saccharinity
حالت قندی
resiliency
حالت ارتجاعی
repellency
حالت دفع
refractivity
حالت انکسار
reclining position
حالت غنوده
real mode
حالت واقعی
drinking bout
حالت مستی
drive state
حالت سائقی
seismicity
حالت ارتعاش
sentimentalism
حالت احساساتی
trimmest
وضع حالت
trims
وضع حالت
solid state
حالت جامد
sol state
حالت سولی
soild state
حالت جامد
small ball
پرتاب بی حالت
skin the cat
حالت گربهای
rapturously
با حالت بیخودی
aglow
در حالت هیجان
downiness
حالت کرکی
equation of state
معادله حالت
equilibrium state
حالت تعادل
normality
حالت عادی
quantum state
ویژه حالت
pyreticosis
حالت حمائی
deliverable state
در حالت تحویل
pulverulence
حالت خاکی
individualism
حالت انفرادی
spring
حالت فنری
queasily
با حالت تهوع
ragingly
با حالت خشم
doughiness
حالت خمیری
doubtfulness
حالت تردید
drowsihead
حالت نیمخواب
eburnation
حالت عاجی
eigenstate
حالت انرژی
energy state
حالت انرژی
deplorble condltion
حالت زار
queasiness
حالت تهوع
protected mode
حالت محفوظ
crudely
در حالت خامی
goutiness
حالت نقرسی
answer mode
حالت جواب
answer mode
حالت پاسخ
antisepsis
حالت ضد عفونی
lethargically
با حالت سبات
kashruth
حالت جواز
i.c.
حالت اولیه
kashrut
حالت جواز
arborescence
حالت شاخهای
atilt
با حالت حمله
jussive
حالت امری
limit state
حالت حدی
humanness
حالت انسانیت
excited state
حالت برانگیخته
amentia
حالت هذیان
grittiness
حالت شنی
ground state
حالت پایه
locative
حالت مکانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com