English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English Persian
axiomatic حاوی پند یا گفتههای اخلاقی
Other Matches
micro تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
micros تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
moralising نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralises نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralized نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralizes نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralised نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralizing نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralize نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
his opening remarks نخستین گفتههای وی
inconsistent statements گفتههای ناجوریا متناقص
intuitivism اصولی که بموجب ان مبادی اخلاقی را حسی میدانند اصول اخلاقی حسی
antinomian مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
envelopes نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelope نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
master 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
mastered 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
masters 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
operation ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
gnomic اخلاقی
petulancy بد اخلاقی
ethical اخلاقی
immorality بد اخلاقی
moral اخلاقی
petulance بد اخلاقی
code of ethics ضوابط اخلاقی
ethicize اخلاقی کردن
conducts رفتار اخلاقی
ethical relativism نسبیت اخلاقی
immoral غیر اخلاقی
dual morality دوگانگی اخلاقی
principle اصل اخلاقی
principle اخلاقی کردن
moral perception حس تشخیص اخلاقی
moral education اموزش اخلاقی
immorally از ازروی بد اخلاقی
ethical code ضوابط اخلاقی
imputability مسئولیت اخلاقی
good naturedly به خوش اخلاقی
maxim گفته اخلاقی
apologue حکایت اخلاقی
obliquity انحراف اخلاقی
conducting رفتار اخلاقی
low [morally bad] <adj.> بد [از نظر اخلاقی]
conducted رفتار اخلاقی
conduct رفتار اخلاقی
parables داستان اخلاقی
parable داستان اخلاقی
moralistic تحمیلگر اخلاقی
maxims گفته اخلاقی
precept قاعده اخلاقی
bywords گفته اخلاقی
fables حکایت اخلاقی
sinuosity انحراف اخلاقی
precepts قاعده اخلاقی
fable حکایت اخلاقی
byword گفته اخلاقی
superego شخصیت اخلاقی
foible صعف اخلاقی ضعف
perversion انحراف جنسی یا اخلاقی
perversions انحراف جنسی یا اخلاقی
cloaca مرکز مفاسد اخلاقی
reform school مدرسه تهذیب اخلاقی
foibles صعف اخلاقی ضعف
psychodrama نمایش اخلاقی وانتقادی
fortitude شهامت اخلاقی شکیبایی
frailly بطورشکننده باضعف اخلاقی
axiological مبحث نوامیس اخلاقی
ethics اصول اخلاقی اخلاقیات
tropologic دارای تفسیر اخلاقی
on principle از لحاظ قیود اخلاقی
moral realism واقع نگری اخلاقی
chung shin sooyak فرهنگ اخلاقی تکواندو
generosity <adj.> گذشت [صفت اخلاقی]
unmorality عدم مراعات اصول اخلاقی
moralists فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
To be short tempered with someone. با کسی تندی کردن ( بد اخلاقی )
amoral بدون احساس مسئولیت اخلاقی
principle مرام اخلاقی قاعده کلی
scruple نهی اخلاقی وسواس باک
moralist فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
inofficious خارج ازوفیفه اخلاقی یاطبیعی
circulars لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circular لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
I feel morally bound to … از نظر اخلاقی خود را مقید می دانم که ...
deontology وفیفه شناسی علم وفایف اخلاقی
utilitarian معتقدباصل اخلاقی سودمند گرایی سودمندگرا
puritanic سخت گیریا متظاهردر اموردینی یا اخلاقی
to preach moral principles اصول اخلاقی را وعظ و تلقین کردن
The moral of the story is that … نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
de rigueur از نظر سنتی یا اخلاقی الزام اور
to draw a moral معنی یا نتیجه اخلاقی داستانی را فهماندن
frailties نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
frailty نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
preachify بطور کسالت اوروعظ یا بحث اخلاقی کردن
an unprincipled conduct رفتاریکه مبنای اخلاقی صحیحی نداشته باشد
shyster کسیکه در قانون وسیاست فاقداصول اخلاقی است
to point a moral اصل اخلاقی را نشان دادن یابکار بردن
ethic روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
conscientious objector کسی که بعلل اخلاقی یا عقایدمذهبی از دخول در ارتش خودداری کند
conscientious objectors کسی که بعلل اخلاقی یا عقایدمذهبی از دخول در ارتش خودداری کند
This is contray to all moral principles ( codes ) . این کار مخالف کلیه اصول وضوابط اخلاقی است
institutionalism سیاست ترویج امور خیریه واصلاح بزهکاران از طرق اخلاقی و تادیبی
intuitivist کسیکه مبادی اخلاقی را حسی میداندو عقیده داردکه درک ....استدلال نیست
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
normative economics اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
ethic غالبا بصورت جمع علم اخلاق بجث درامور اخلاقی اصول اخلاق
expurgating حذف کردن تصفیهء اخلاقی کردن
expurgate حذف کردن تصفیهء اخلاقی کردن
expurgated حذف کردن تصفیهء اخلاقی کردن
expurgates حذف کردن تصفیهء اخلاقی کردن
idiosyncrasies طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
encyclopaedical حاوی
encyclopaedic حاوی
receptacle حاوی
Inc حاوی
receptacles حاوی
against nature غیر اخلاقی غیر طبیعی
emblematic مشعر حاوی
bear حاوی بودن
bears حاوی بودن
copper bearing محتوی مس حاوی مس
manganiferous حاوی منگنز
titanous حاوی تیتانیوم
mission type حاوی ماموریت
titaniferous حاوی تیتانیوم
emblematical حاوی نشانه
nickeliferous حاوی نیکل
encyclopaedia کتاب حاوی
aurous حاوی طلا
hot-wiring سیم حاوی الکتریسیته
up to date حاوی اخرین اطلاعات
up-to-date حاوی اخرین اطلاعات
hot-wires سیم حاوی الکتریسیته
board تخته حاوی نقشه
coverings حاوی بودن درپوش
cover حاوی بودن درپوش
null مجموعه حاوی صفرها
hot-wire سیم حاوی الکتریسیته
shells جعبه حاوی باروت
hot-wired سیم حاوی الکتریسیته
shelling جعبه حاوی باروت
shell جعبه حاوی باروت
covers حاوی بودن درپوش
burster tube لوله حاوی منفجرکننده
boarded تخته حاوی نقشه
millesimal حاوی هزارمین قسمت
Dingbat نوشتاری که حاوی ستاره
antiserum سرم حاوی پادتن
ammonial canister فرف حاوی امونیاک
informative حاوی اطلاعات مفید
hot wire سیم حاوی الکتریسیته
numeric آرایه حاوی اعداد
charge sheet ورقه حاوی مشخصات متهم
foul ground قسمت حاوی ته نشینهای ته دریا
parent object صفحهای که حاوی شی ارجاعی است
numeric که فقط حاوی اعداد هستند
hyperacid حاوی مقدار زیادی اسید
smoke candle جعبه حاوی عامل دودانگیز
charge sheets ورقه حاوی مشخصات متهم
microcontroller مدار مجتمع که حاوی CPU
capsules لوله حاوی مواد منفجره
capsule لوله حاوی مواد منفجره
phone book دفتر حاوی شمارههای تلفن
playbook دفترچه حاوی کروکی مانورها
leaders رکورد اولیه حاوی اطلاعات
phone books دفتر حاوی شمارههای تلفن
leader رکورد اولیه حاوی اطلاعات
extends مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
string رشتهای که فقط حاوی اعداد است
jobs فایلی که حاوی دستورات در gcl است
leaflet bomb بمب حاوی اعلامیه یا اوراق تبلیغاتی
usenet بخشی از اینترنت که حاوی مجمعی است
M out of N code سیستم کدگذاری حاوی تشخیص خطا
job فایلی که حاوی دستورات در gcl است
operand عملوندی که فقط حاوی اعداد باشد
parent folder پروندهای که حاوی پروندههای دیگر است
emptied هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
emptier هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
empties هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
empty هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
emptiest هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
false کدی که حاوی مقادیری بدوی حد است
direct objects پانج کارت که حاوی برنامه است
object پانج کارت که حاوی برنامه است
objected پانج کارت که حاوی برنامه است
objecting پانج کارت که حاوی برنامه است
indirect objects پانج کارت که حاوی برنامه است
objects پانج کارت که حاوی برنامه است
channelling لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
pl/ حاوی خصوصیات FORTRAN, COBOL, ALGOL
mordant dyes [رنگ های حاوی مواد دندانه ای]
condition book کتابچه حاوی شرایط ومقررات اسبدوانی
datagram که حاوی آدرس مقصد و مسیر آن است
register که حاوی آدرس شروع برنامه است
mode که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
B box که حاوی آدرس آغاز برنامه است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com