Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (9 milliseconds)
English
Persian
significative of
حاکی از
Search result with all words
symbolic
حاکی
symbolically
حاکی
viva
حرف ندا حاکی از حسن نیت ودعای خیر
vivas
حرف ندا حاکی از حسن نیت ودعای خیر
significant
قابل توجه حاکی از
significantly
قابل توجه حاکی از
purport
حاکی بودن از
purported
حاکی بودن از
purporting
حاکی بودن از
purports
حاکی بودن از
smell
حاکی بودن از
smelled
حاکی بودن از
smelling
حاکی بودن از
smells
حاکی بودن از
symbolised
حاکی بودن از
symbolises
حاکی بودن از
symbolising
حاکی بودن از
symbolize
حاکی بودن از
symbolized
حاکی بودن از
symbolizes
حاکی بودن از
symbolizing
حاکی بودن از
foreshadow
از پیش حاکی بودن از
foreshadowed
از پیش حاکی بودن از
foreshadowing
از پیش حاکی بودن از
foreshadows
از پیش حاکی بودن از
conspiratorial
حاکی از توط ئه وتوط ئه سازی
awesome
حاکی از ترس ناشی از بیم
expressive
حاکی اشاره کننده
suspicious
حاکی ازبدگمانی
representative
حاکی از مشعربر
representatives
حاکی از مشعربر
referenda
حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
referendum
حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
referendums
حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
secondary
حاکی از زمان گذشته
bode
حاکی بودن از
portend
حاکی بودن
portended
حاکی بودن
portending
حاکی بودن
portends
حاکی بودن
gloat
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
signifies
حاکی بودن از باشاره فهماندن
signify
حاکی بودن از باشاره فهماندن
signifying
حاکی بودن از باشاره فهماندن
wow
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wowed
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wowing
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wows
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
whew
صدای سوت حاکی از حیرت یاتحسین
hungrier
حاکی از گرسنگی
hungriest
حاکی از گرسنگی
hungry
حاکی از گرسنگی
triumphal
حاکی از پیروزی
emblematic
حاکی کنایه دار
symptomatic
حاکی
symptomatic
حاکی از علائم مرض
indicative
حاکی
redolent
حاکی
deprecatory
حاکی از نارضایتی یا بی میلی
abdicative
حاکی ازکناره گیری
abram's law
این قانون حاکی از اینست که مقاومت یک ملات یا بتن بستگی به وزن اب وبه وزن سیمان در مخلوط ملات دارد
analphabet
حاکی از بیسوادی بیسوادی
attestation clause
ذکر میشود ومفادا حاکی از ان است که ایشان امضا وی را از هرجهت تصدیق می کنند
augural
تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
average clause
عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
bah
علامت تعجب حاکی ازاهانت و تحقیر
bespeak
حاکی بودن از
betoken
حاکی بودن از
condemnatory
حاکی ازمحکومیت
evidentiary
دال حاکی
expessive
حاکی نماینده
hold out
حاکی بودن از خودداری کردن از
hungered
[arch]
حاکی از گرسنگی
illation
حاکی
illative
حاکی
illiative
حاکی از نتیجه
ink hard terms
اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
it is typical of
حاکی است بر
liquorish
حاکی ازنوشابه دوستی
open verdict
رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
open vertict
رای حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
prelusive
حاکی
presageful
حاکی از فال بد
radiant look
نگاهی که حاکی ازخوشی یاامیدواری باشد
reminiscent of slavery
حاکی از بردگی
reorder level
مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
separative
حاکی از جدایی
shipped bill of exchange
بارنامهای که حاکی ازمحموله است
significative
حاکی
to mark good
نشان حاکی از بهادر روی کالا گذاشتن
unexpressive
غیر حاکی
pained
حاکی از درد
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com