Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (5 milliseconds)
English
Persian
kil
حجره راهب ایرلندی
Other Matches
hibernicism
ضرب المثل یا گفتار ایرلندی ملیت ایرلندی
comparmentalize
حجره حجره کردن
chamber
حجره
camarilla
حجره
cloisonne
حجره حجره
chambers
حجره
cell
حجره
acarpellous
بی حجره گرزن
cellule
حجره کوچک
chambered
حجره دار
claustral
شبیه حجره
carpel
حجره گرزن
carpal bone
حجره گرزن
acarpelous
بی حجره گرزن
locular
حجره دار
folliculate
حجره دار
cryptand
حجره مانند
folliculated
حجره دار
paddy
ایرلندی
Irishwomen
زن ایرلندی
Irishwoman
زن ایرلندی
irish woman
زن ایرلندی
irish gaelic
ایرلندی
Irish
ایرلندی
irish man
ایرلندی
paddies
ایرلندی
irish bridge
پل ایرلندی
monk
راهب
cloisterer
راهب
starets
راهب
cowled
راهب
abbe
راهب
monks
راهب
anchorite
راهب
cowls
راهب
cowl
راهب
hibernian
ایرلندی زبان
Irishman
مرد ایرلندی
Irishmen
مرد ایرلندی
milesian
مرد ایرلندی
shamrock
شبدر ایرلندی
shamrocks
شبدر ایرلندی
friars
راهب صومعه
friar
راهب صومعه
monkishness
راهب خویی
monkish
راهب اسا
friarly
راهب وار
monkish
راهب صفت
abbot
راهب بزرگ
capuchin
راهب کبوشی
cenobitical
راهب اسا
cebobitic
راهب اسا
abbacy
قلمرو راهب
abbots
راهب بزرگ
hurler
بازیگر هاکی ایرلندی
bogtrotter
باطلاق کردیعنی ایرلندی
eric
خون بهای ایرلندی
pot(heen
ویسکی قاچاقی ایرلندی
irishize
ایرلندی ماب کردن
Cashel
[استحکامات دفاعی ایرلندی]
capuchin
راهب باشلق پوش
friar
راهب درویش و سائل
Eginhard
[راهب بزرگ آلمانی]
friars
راهب درویش و سائل
irish terrier
سگ کوچک ایرلندی ازنژاد تریر
rapparee
سرباز اجیر و سیار ایرلندی
parlatory
اطاق پذیذایی در خانقاه راهب ها
jacobin
راهب فرقه دومی نیکن
ceilidh
مهمانیهمراهبا رقصو آواز اسکاتلندیو ایرلندی
kern
پیاده سبک اسحله ایرلندی روستایی
irishism
عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
og
الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
irish coffee
قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
cottier
روستایی ایرلندی که کلبهای اجاره کرده است
dominican
راهب واعظی که ازسلک سنت دومینیک باشد
kil
مقبره این کلمه بصورت پیشوند وپسوند نیزبکاررفته وبمعنی >حجره و سلول ونهر<است
clochan
[ساختمان مدور ایرلندی که شبیه کندوی زنبور عسل بود.]
essene
راهب یهودی) عضوفرقهای که دوقرن پیش ازامدن مسیح درفلسطین تشکی
carmelite
وابسته به راهبان کرملی راهب یا راهبه کرملی
loculate
سلول دار حجره دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com