English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (21 milliseconds)
English Persian
bay حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bayed حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
baying حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bays حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
Other Matches
treasury stock سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
earthquake factor مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
anti collision light چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
soil conservation مهیا کردن خاک برای محصول بخصوصی
offsets برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
grace note نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
offensive weapon در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
to what purpose برای چه منظور
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
turnkey سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
assessed value ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
appliance computer سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
overstriking توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
right of search حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
timing disc علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
enclasp دربرگرفتن
twining دربرگرفتن
twines دربرگرفتن
snuggle دربرگرفتن
snuggled دربرگرفتن
snuggles دربرگرفتن
twined دربرگرفتن
snuggling دربرگرفتن
twine دربرگرفتن
run away with <idiom> دربرگرفتن
quamdiu bene se gesserit تا زمانیکه تخلفی نکند منظور برقرار کردن حق انتفاع است برای کسی به این شرط که تا از شروط عقدتخلف نکند تصرفش ادامه داشته باشد
object code خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
encompassing شامل بودن دربرگرفتن
enfolded دربرگرفتن دراغوش گرفتن
enfolding دربرگرفتن دراغوش گرفتن
enfold دربرگرفتن دراغوش گرفتن
encompass شامل بودن دربرگرفتن
encompassed شامل بودن دربرگرفتن
encompasses شامل بودن دربرگرفتن
enfolds دربرگرفتن دراغوش گرفتن
it is particularly difficult یک اشکال بخصوصی دارد
intraspecific شامل گروه بخصوصی
intraspecies شامل گروه بخصوصی
unclassified در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
ward heeler کارچاق کن سیاسی ناحیه بخصوصی
in the irons سوار اسب بخصوصی شدن
sectionalism طرفداری ازمحله یا استان بخصوصی
bulbed cherrylock rivet نوع بخصوصی پرچ کور
Methodism پیروی از متد یا روش بخصوصی
periods منتهادرجه دوران مربوط به دوره بخصوصی
period منتهادرجه دوران مربوط به دوره بخصوصی
localization تمرکز درنقطه بخصوصی محلی کردن
stenohaline زیست کننده در اب شور به غلظت بخصوصی
stenophagous تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
career woman زنی که حرفهی بخصوصی را دنبال میکند
career women زنی که حرفهی بخصوصی را دنبال میکند
monomaia جنون درمورد بخصوصی وسواس در چیزی
voluminal حجمی
bulk density چگالی حجمی
cubical expansion انبساط حجمی
shrinkage افت حجمی
solid مکعب حجمی
density جرم حجمی
solids مکعب حجمی
volumetric weight وزن حجمی
bulkweight وزن حجمی
densities جرم حجمی
constancy of volum ثبات حجمی
volume percent درصد حجمی
volume charge بار حجمی
volumetric analysis تجزیه حجمی
volumetric analysis سنجش حجمی
volumetric efficiency بازده حجمی
volumetric measure اندازه حجمی
body force نیروی حجمی
displacement pump تلمبه حجمی
volumetric receptor گیرنده حجمی
weight by volume وزن حجمی
volume fraction کسر حجمی
gross tonnage گنجایش حجمی
bale cubic capacity تناژ حجمی
but for income قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
combining volumes principle اصل ترکیب حجمی
density of volume charge چگالی بار حجمی
bulk modulus of elasticity ضریب کشسانی حجمی
density جرم حجمی چگالی
densities جرم حجمی چگالی
bulk deformation تغییر شکل حجمی
bulk strain تغییر شکل نسبی حجمی
discharges گذر حجمی در واحگ زمان
available payload فرفیت وزنی یا حجمی وسیله
discharge گذر حجمی در واحگ زمان
packs ذخیره حجمی از داده به صورت کاهشی
pack ذخیره حجمی از داده به صورت کاهشی
referenda حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
referendums حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
referendum حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
job lot مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lots مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
multicellular مادهای با جرم حجمی کم باسلولهایی مملو از هوا یاگازهای دیگر
eudiometer اسبابی که جهت اندازه گیری حجمی و تجزیه گازها بکارمیرود
roll reversal حالتی که سبب معکوس شدن کنترل میگردد
hyperinsulinism درخون که موجب کم شدن قند خون میگردد
gastrin هورمونی که موجب ترشح شیره معده میگردد
full power اختیاری است که دولتی به نماینده خود به طور موقتی میدهد تا درمورد بخصوصی مذاکره و اخذتصمیم کند
multivolume file نوارمغناطیسی یا فلاپی دیسک جهت نگهداری ان میباشد پرونده چند حجمی
accommodation bill براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
fox fire نور وتشعشعی که گاهی ازچوبهای پوسیده ساطع میگردد
royalties پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
ashless dispersant oil نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
royalty پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
linocut چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
backsliding کسی که پس از ترکیکعادت بد به عادت سابق خود باز میگردد
grout curtain لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
paraboloid سطحی که در اثر گردش جسم شلجمی بدور خود تشکیل میگردد
subschema زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای
polyester نمک الی مرکبی که تغلیظ شده ودر پلاستیک سازی مصرف میگردد
girt تیری که بین دو ستون بطورافقی قرارگرفته و روی ان دیوار تیغهای بنا میگردد
lumen واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
whitcomb body جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
pyxidium کپسول گیاهی که نیمی از ان در اثر شکفتن بازواز نیم پایینش جدا میگردد مجری
yellow bile مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
lymphoblast سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
mandrel جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
ogive شکل حاصل از منحنی مدارسیارهای که شعاع ان به تدریج زیاد شده تا سرانجام به خط راست تبدیل میگردد
covering letters نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letter نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
intentions منظور
with the intention of به منظور
objectless بی منظور
purpose of the dam منظور از سد
with a view to به منظور
purpose منظور
intention منظور
purposes منظور
meaning منظور
meanings منظور
pricked منظور
scope منظور
sake منظور
aim منظور
pricks منظور
pricking منظور
aimed منظور
viewing منظور
prick منظور
with the view of به منظور
viewed منظور
aims منظور
purposeless بی منظور
views منظور
view منظور
abc analysis طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
dead weights کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
replenishing phase بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
plenum chamber محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
dead weight کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
return گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
retrieval مکان دهی به حجمی از داده ذخیره شده درپایگاه داده ها وتولیداطلاعات ازداده
hyperventilation تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
objective هدف منظور
get at <idiom> منظور داشتن
objective منظور ازعملیات
appropriated <adj.> <past-p.> منظور شده
intention قصد و منظور
objectives هدف منظور
intentions قصد و منظور
whereto بچه منظور
intent معنی منظور
whereunto بچه منظور
scope منظور از عملیات
allocate منظور کردن
scope منظور مفاد
allocates منظور کردن
allocating منظور کردن
objectives منظور ازعملیات
provided <adj.> <past-p.> منظور شده
for publicity purposes به منظور تبلیغ
to make allowance منظور کردن
laid on <past-p.> منظور شده
y plates صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
vortex tube وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
self defeating علیه منظور خود
to make oneself clear <idiom> منظور را روشن کردن
self-defeating علیه منظور خود
adhoc تنها به این منظور
cherry rivet پرچ لولهای شکل که بصورت کور در محل نصب شده وتوسط ساقه داخلی که بعداشکسته و جدا میگردد بسته میشود
differential cost analysis تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
jus sanguinis قانونی که بموجب ان تابعیت فرزند از روی تابعیت والدینش معین میگردد
What does it exactly mean? منظور از این دقیقا چه است؟
clearance sale فروش به منظور تصفیه حراج
clearance sales فروش به منظور تصفیه حراج
(can't) make head nor tail of something <idiom> فهمیدن ،یافتن منظور چیزی
to mean منظور [داشتن] این است
to mean to do something منظور انجام کاری را داشتن
paper gold منظور حق برداشت مخصوص است
malingering تعارض به منظور فرار ازخدمت
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
escalation مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com