Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (2 milliseconds)
English	Persian
payload	حداکثر قابلیت حمل بار
payloads	حداکثر قابلیت حمل بار
Search result with all words
maximum load rating	قابلیت بارگیری نامی حداکثر
Other Matches
interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution	قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility	قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity	خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
swimming capability	قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
serviceability	قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
electromagnetic compatability	قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
flotation	قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
commensurability	قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
accession	قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
ductility	قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
max min system	سیستم حداکثر و حداقل سیستم انبارداری که در ان حداقل و حداکثر موجودی تعیین میگردد
maximal oxygen uptake	حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen consumption	حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal aerobic power	بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
capacity cost	هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
maximal	حداکثر
endurance	حداکثر
outsides	حداکثر
outside	حداکثر
uttermost	حداکثر
peaking	حداکثر
peak	حداکثر
peaks	حداکثر
maximum	حداکثر
maximum efficiency	حداکثر کارائی
peak	حداکثر کاکل
supercharge	خرج حداکثر
peaks	حداکثر کاکل
intensity maximum	حداکثر شدت
maximum duration	زمان حداکثر
maximum energy	انرژی حداکثر
maximum efficiency	راندمان حداکثر
price ceilings	حداکثر قیمت
maximum frequency	فرکانس حداکثر
maximum gain	تقویت حداکثر
full bore	حداکثر تلاش
maximum output	خروجی حداکثر
maximum performance	عملکرد حداکثر
maximum performance	کارایی حداکثر
full speed	حداکثر سرعت
maximum profit	حداکثر سود
maximum power demand	مصرف حداکثر
maximum price	حداکثر بها
submaximal	زیر حداکثر
maximum of intensity	حداکثر شدت
maximum prr ermissible	مجاز حداکثر
maximum moment	حداکثر لنگر
wage ceiling	حداکثر دستمزد
maximum limited stress	تنش حداکثر
maximum load	بار حداکثر
maximum speed	حداکثر سرعت
relative maximum	حداکثر نسبی
flat out	حداکثر سرعت
flank speed	حداکثر سرعت
maximum slope	حداکثر شیب
maximum ratings	مقدار حداکثر
global maximum	حداکثر مطلق
maximum deviation	انحراف حداکثر
maximization	به حداکثر رسانیدن
maximum available powere	توان حداکثر
maximum capacity	فرفیت حداکثر
maximum demand	بار حداکثر
maximum current	جریان حداکثر
peak current	جریان حداکثر
maximum amplitude	دامنه حداکثر
optimum height	حداکثر ارتفاع
peak demand	حداکثر تقاضا
peak voltage	ولتاژ حداکثر
peak load	حداکثر بار
peak load	بار حداکثر
peak output	حداکثر تولید
maximum deflection	انحراف حداکثر
peak speed	حداکثر سرعت
maximum density	حداکثر تراکم
maximum work	کار حداکثر
maximum detector	اشکارساز حداکثر
maximal	وابسته به حداکثر
payload	حداکثر بار
high tide	حداکثر مد دریا
payloads	حداکثر بار
high tides	حداکثر مد دریا
maximum value	مقدار حداکثر
maximum thermometer	گرماسنج حداکثر
peaking	حداکثر کاکل
maximum natality	حداکثر زاد و ولد
maximum sound pressure	فشار صوت حداکثر
maximum current rating	جریان نامی حداکثر
maximum power gain	تقویت توان حداکثر
ceiling price	حداکثر قیمت قانونی
endurance time	سرعت حداکثر مداوم
maximum control current	جریان کنترل حداکثر
ceiling prices	حداکثر قیمت قانونی
maximum ratings	مقدار نامی حداکثر
maximum reverse r.m.s. voltage	ولتاژ سد موثر حداکثر
maximum scattering angle	زاویه پراکندگی حداکثر
maximum operating voltage	ولتاژ کار حداکثر
high run	حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
breaking load	حداکثر تحمل بار
maximum power operation	کار با توان حداکثر
maximum allowable concentration	حداکثر غلظت مجاز
angle of repose	حداکثر شیب استقرار
maximum and minimum thermometer	گرماسنج حداقل و حداکثر
traffic peak	حداکثر عبور و مرور
maximum permissible voltage	ولتاژ مجاز حداکثر
low tide	حداکثر جذر دریا
closed height	حداکثر ارتفاع لیفتراک
maximum permissible load	بار مجاز حداکثر
maximum output voltage	ولتاژ خروجی حداکثر
ultimate bearing capacity	حداکثر فشار متحمل پی
utility maximization	به حداکثر رسانیدن مطلوبیت
utmost good faith	حداکثر حسن نیت
maximum modulating frequency	فرکانس حداکثر مدولاسیون
maximum temperature	درجه حرارت حداکثر
profit maximization	به حداکثر رسانیدن سود
pron to	با حداکثر سرعت ممکن
maximum stock	حداکثر موجودی انبار
maximum demand pointer	عقربه مصرف حداکثر
utmost	منتهای کوشش حداکثر
high water	حداکثر ارتفاع اب مد دریا
maximum landing weight	حداکثر وزن فرود
maximum light transmission	انتقال نور حداکثر
maximum input frequency	فرکانس ورودی حداکثر
maximum in power gain	تقویت قدرت حداکثر
principle of miximum overlap	اصل حداکثر همپوشانی
daily flood peak	حداکثر سیل روزانه
maximum direction finding	جهت یابی حداکثر
maximum wavelength	طول موج حداکثر
maximum flexibility	خمش پذیری حداکثر
maxvo	حداکثر اکسیژن مصرفی
maxvo	حداکثر توان هوازی
maximum gate trigger current	جریان احتراق حداکثر
maximum gate trigger voltage	ولتاژ احتراق حداکثر
maximum liklihood method	روش حداکثر احتمال
maximum demand meter	حداکثر مقدار سنج
at full blast <adv.>	در حداکثر قدرت یا شدت
extreme	حداکثر درمنتهی الیه
full blast <adv.>	در حداکثر قدرت یا شدت
flank speed	حداکثر سرعت قایق
marginal	حداکثر نزدیک به انتها
peak strenght	حداکثر استعداد مجاز
sprinted	با حداکثر سرعت دویدن
maximum take off weight	حداکثر وزن برخاستن
maximum probility detection	تعیین احتمال حداکثر
sprint	با حداکثر سرعت دویدن
maximum load	بار گذاری حداکثر
sprints	با حداکثر سرعت دویدن
maximum scale value	مقدار درجه بندی حداکثر
maximum safe temperature	درجه حرارت مجاز حداکثر
maximum recording attachment	دستگاه ضبط کننده حداکثر
maximum range	حداکثر برد جنگ افزار
extremum	حداکثر یا حداقل تابع ریاضی
plimsoll mark	خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
ramp weight	حداکثر وزن ممکن هواپیما
maximum surface temperature	درجه حرارت سطحی حداکثر
maximum powerpoint voltage	ولتاژ در نقطه توان حداکثر
maximum power point current	جریان در نقطه توان حداکثر
powered	حداکثر تلاش در کمترین زمان
powering	حداکثر تلاش در کمترین زمان
ultimate compressive strength	حداکثر مقاومت دربرابر فشار
to have [or bear] a maximum [minimum] load of something	حداکثر [حداقل] باری را پذیرفتن
powers	حداکثر تلاش در کمترین زمان
hull speed	حداکثر سرعت نظری قایق
wall up	رسیدن موج به حداکثر اوج
layer depth	که در ان سرعت صوت به حداکثر می رسد
deadweight tonnage	حداکثر تناژ وسیله نقلیه
in the groove <idiom>	حداکثر کار را انجام دادن
maximum forward r.m.s. on state current	جریان رفت موثر حداکثر
capacity load	حداکثر فرفیت بارگیری ناو
great tropic range	حداکثر اختلاف جذر و مداستوایی
hard charge	بشدت و حداکثر سرعت راندن
maximum r.m.s. on state current	جریان رفت موثر حداکثر
throughput	حداکثر فرفیت میزان محصول
power	حداکثر تلاش در کمترین زمان
maximum likelihood method	روش حداکثر درست نمایی
to rack rent	حداکثر اجاره رابر ملکی بستن
permissible velocity	حداکثر سرعت اب در یک کانال که ایجادفرایش نکند
brushes	به حداکثر سرعت رفتن اسب درمسابقه
brush	به حداکثر سرعت رفتن اسب درمسابقه
mean distance	فاصله حداکثر وحداقل سیاره از قمر
speed limit	حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
maximum current circuit breaker	کلید قطع کننده جریان حداکثر
transition level	سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
vertex height	قله مسیرگلوله حداکثر ارتفاع منحنی
to put one's best foot formost <idiom>	حداکثر تلاش خود را به کار بستن.
speed limits	حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
road capacity	کشش جاده ازنظر حداکثر ترافیک
supercharge	خرجی که حداکثر سرعت ابتدایی با ان بدست می اید
great diurnal range	حداکثر اختلاف جذر و مد بیست و چهار ساعته
optimize	کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن
maximum permissible temperature rise	حداکثر مقدار افزایش درجه حرارت مجاز
hovering ceiling	حداکثر سقف پرواز ثابت درنزدیک زمین
maximum gradeability	حداکثر شیب قابل عبور به وسیله خودرو
to have a maximum limit [of something]	[به] حداکثر [چیزی یا مقداری] اعتبار داشتن [اقتصاد]
liners	باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
decision height	حداکثر ارتفاع مسیر فرودهواپیمای بی خلبان از سطح زمین
demand price	حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
operation exposure guide	حداکثر دوز اتمی قابل قبول یاقابل دریافت

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com