English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (7 milliseconds)
English Persian
withdrawing a juror حذف یکی از دوازده عضوهیات منصفه
Other Matches
petit jury هیئت منصفه دوازده نفری
summings up خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summing up خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
twelve دوازده
juni دوازده
duodenary دوازده تادوازده تا
dodecahedron دوازده سطحی
round d. دوازده تاتمام
twelve دوازده گانه
duodenary دوازده تایی
dodecamerous دوازده جزئی
dodecahedral دوازده سطحی
dodecagon دوازده گوشه
dodecandrous دوازده پرچمی
dodecapetalous دوازده برگی
dodecastyle دوازده ستونی
dodecastyle دوازده ستونه
dodecasyllabic دوازده هجائی
duodecimal دوازده تایی
duodecimal دوازده دوازدهی
dodecahedron دوازده وجهی
grosser دوازده دوجین
grosses دوازده دوجین
dozen دوازده عدد
grossest دوازده دوجین
grossing دوازده دوجین
grossed دوازده دوجین
gross دوازده دوجین
dozens دوازده عدد
year in year out سال دوازده ماه
twelve tables الواح دوازده گانه
dodecapetalous دارای دوازده گلبرگ
the ensving twelve months دوازده ماه اینده
dodecagynous دارای دوازده مادگی
duodecimal number system سیستم اعدد با پایه دوازده
All the year round. Yes in year out . سالی دوازده ماه ( هر سال )
twelvmo ورق کاغذ دوازده ورقی
english sonnet غزل انگلیسی که شامل دوازده سطراست
petty jury هیئت منصفه
juries هیئت منصفه
juries هیات منصفه
jury هیات منصفه
jury هیئت منصفه
trial jury هیئت منصفه
signs of the zodiac صورتهای منطقه البروج برجهای دوازده گانه
member of the jury عضو هیات منصفه
jury man عضو هیات منصفه
forewoman سخنگوی هیات منصفه
special jury هیئت منصفه مخصوص
grand juries هیئت منصفه عالی
verdicts تصمیم هیات منصفه
jurors عضو هیات منصفه
verdict رای هیات منصفه
verdict تصمیم هیات منصفه
juror عضو هیئت منصفه
juror عضو هیات منصفه
foremen سخنگوی هیات منصفه
foreman سخنگوی هیات منصفه
jurors عضو هیئت منصفه
verdicts رای هیات منصفه
grand juries هیات منصفه عالی
assize هیئت قضات یا منصفه
grand jury هیئت منصفه عالی
grand jury هیات منصفه عالی
elite type یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
Type cable دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
challenging a juror جرح عضو هیات منصفه
verdict رای هیئت منصفه فتوی
verdicts رای هیئت منصفه فتوی
forelady زن سخنگو ورئیس درهیئت منصفه
pyx jury هئیت منصفه عیارگیران داوران دینارسنج
striking a jury تعیین هیات منصفه با روش حذفی
embracery جرم اعمال نفوذ در هیئت منصفه یا دادگاه
principal challenger رد عضو هیات منصفه با دلیل قابل قبول
embraceor متهم به اعمال نفوذ درهیئت منصفه یا دادگاه
struck هیات منصفه تعیین شده باروش حذفی
true bill اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
attaint محکومیت قاضی یا عضوهیئت منصفه بعلت دادن رای غلط
inquisitions نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی
panels صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
inquisition نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی
panel صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
perverse verdict رای هیات منصفه که بدون توجه به راهنمایی قاضی دادگاه
to pack a jury جورکردن و برگزیدن اعضای هئیت منصفه بدانسان که طرافداری از شخص بنماید
indicted متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
summary conviction حکم محکومیت صادره ازدادگاه بخش بدون دخالت هیات منصفه
indicts متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indicting متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indict متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
open verdict رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
riders ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
rider ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
peremptory challenge رد عضو هیات منصفه به وسیله یکی از اصحاب دعوی بدون ذکر دلیل خاص
summing up evidence نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد
discharge مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharges مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
special verdict رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
challenge مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده
challenged مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده
challenges مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده
presentment اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
purgation روش باستانی دادرسی در CL که به موجب ان متهم بایستی دوازده تن ازهمسایگان را به بیگناهی خود به شهادت می گرفت ویااز طریق رفتن در اب جوش یا اب یخ یا اتش بیگناهی خودرا ثابت می کرد
panels نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
misdirection در CL منظوراشتباه قاضی است در موردتفهیم نکات قضایی موضوع برای اعضاء هیات منصفه پیش از انکه وارد شور شوندو این میتواند باعث تجدیدمحاکمه شود
palmette گل شاه عباسی [این گل در طرح ها ختائی نقش اصلی را دارد منسوب به طراحان دوره صفویه بوده و عده ای آن را شبیه نیلوفر آبی می دانند. بصورت پنج پر، هشت پر و دوازده پر به همراه برگ ها و گلبرگ ها است.]
provcation در CL هرگاه برهیات منصفه ثابت شود که متهم در اثر فعل یا سخن یاهر دو تحریک شده باشدممکن است این موضوع باعث برائت متهم یا تجویز تخفیف بشود
arrest of judgment سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com