Dictiornary-Farsi | حرفهای خصوصی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
pillow talk	حرفهای خصوصی


Other Matches

private automatic branch exchange	رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
lifetime	حرفهای
lifetimes	حرفهای
professionals	حرفهای
pro	حرفهای
professional	حرفهای
pro-	حرفهای
occupational	حرفهای
vocational education	اموزش حرفهای
hit men	آدم کش حرفهای
hit man	آدم کش حرفهای
vocational school	اموزشگاه حرفهای
bailsman	ضامن حرفهای
training school	اموزشگاه حرفهای
semipro	نیمه حرفهای
gladiator	بوکسور حرفهای
technological	حرفهای صنعتی
technologically	حرفهای صنعتی
extra professional	خارج حرفهای
big words	حرفهای گنده
jargon	زبان حرفهای
hoofer	رقاص حرفهای
prizefighter	بوکسور حرفهای
professional code	ضوابط حرفهای
professional misconduct	اشتباه حرفهای
professional status	پایگاه حرفهای
malpractices	کژکاری حرفهای
malpractice	کژکاری حرفهای
trade school	مدرسه حرفهای
gladiators	بوکسور حرفهای
professionalism	ورزش حرفهای
trade schools	مدرسه حرفهای
occupation disease	امراض حرفهای
vocations	پیشهای حرفهای
sweet nothings	حرفهای عاشقانه
vocation	پیشهای حرفهای
lays	غیر حرفهای عامی
divisions	اتحادیه باشگاههای حرفهای
division	اتحادیه باشگاههای حرفهای
pro shop	فروشگاه باشگاه حرفهای
jockeys	اسب سوار حرفهای
jockey	اسب سوار حرفهای
laymen	شخص غیر حرفهای
layman	شخص غیر حرفهای
lay	غیر حرفهای عامی
professional workstation	ایستگاه کار حرفهای
A lot of trite ( trivialities ) .	حرفهای صد تا یک غاز ( بی ارزش )
all pro	تیم ستارههای حرفهای
old wives' tale	حرفهای خاله زنکی
jar ram molding machine	دستگاه قالبریزی حرفهای
old wives' tales	حرفهای خاله زنکی
association for women in computing	سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
miliaman	سرباز حرفهای یاپیمانی
industrial school	اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
to i. from somebodies words	از حرفهای کسی استنباط کردن
peizefight	مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
That is unmitigated nonsense.	این از آن حرفهای بی معنی وچرند است
ranker	افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
pro am	مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
taxi squad	گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
touring	مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tour	مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tours	مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
vanished	بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishes	بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
dilettantism	اقدام به کاری از روی تفنن وبطورغیر حرفهای
vanish	بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishing	بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
toured	مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
Eavesdrop	فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
first class cricket	مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
jackes	خصوصی
private line	خط خصوصی
subrosa	خصوصی
necessary house	خصوصی
informal	خصوصی
personal	خصوصی
off the record <idiom>	خصوصی
privates	خصوصی
private	خصوصی
private corporation	شرکت خصوصی
private debt	بدهی خصوصی
private deed	سند خصوصی
private company	شرکت خصوصی
privatising	خصوصی کردن
private enterprises	موسسات خصوصی
privatises	خصوصی کردن
private talk	صحبت خصوصی
private employees	کارکنان خصوصی
private consumption	مصرف خصوصی
passkey	کلید خصوصی
paticular	خصوصی بابت
Citizens' Band	باند خصوصی
private eyes	کارآگاه خصوصی
praivate ownership	مالکیت خصوصی
private tutoring [American E]	تدریس خصوصی
privatised	خصوصی کردن
private benefits	منافع خصوصی
private agreement	قرارداد خصوصی
private borrowing	استقراض خصوصی
private eye	کارآگاه خصوصی
private institutions	موسسات خصوصی
special relativity	نسبیت خصوصی
private lessons	تدریس خصوصی
privatized	خصوصی کردن
camarin	نیایشگاه خصوصی
privatizes	خصوصی کردن
apsidiole	نیایشگاه خصوصی
proprietary company	شرکت خصوصی
quasi private	شبه خصوصی
quasi private	نیمه خصوصی
relator	شاکی خصوصی
privatizing	خصوصی کردن
relator	مدعی خصوصی
privatize	خصوصی کردن
extra tuition	تدریس خصوصی
private finance	مالیه خصوصی
private law	حقوق خصوصی
very own <adj.>	خصوصی [شخصی]
private ownership	مالکیت خصوصی
private property	مالکیت خصوصی
private property	دارائیهای خصوصی
private saving	پس انداز خصوصی
private treaty	معامله خصوصی
privately leased line	خط اجارهای خصوصی
privatization	خصوصی کردن
semiprivate	نیمه خصوصی
private tuition	تدریس خصوصی
privately	بطور خصوصی
private investigator	کاراگاه خصوصی
privy	خصوصی محرمانه
private sector	بخش خصوصی
subjective	فاعلی خصوصی
party line	خط خصوصی تلفن
party lines	خط خصوصی تلفن
closets	گنجه خصوصی
closeting	گنجه خصوصی
private detectives	کاراگاه خصوصی
private detective	کاراگاه خصوصی
private enterprise	شرکت خصوصی
private enterprise	عمل خصوصی
private school	اموزشگاه خصوصی
private schools	اموزشگاه خصوصی
closeted	گنجه خصوصی
closet	گنجه خصوصی
backstage	محرمانه خصوصی
private cost	هزینه خصوصی
personal	منقول خصوصی
private	اختصاصی خصوصی
in petto	بطور خصوصی
privates	اختصاصی خصوصی
off-the-record	محرمانه و خصوصی
caskets	نامه خصوصی
casket	نامه خصوصی
tutor	معلم خصوصی
off the record	محرمانه و خصوصی
tutors	معلم خصوصی
tutored	معلم خصوصی
jurists	متخصص حقوق خصوصی
tutors	درس خصوصی دادن به
to give private lessons	درس خصوصی دادن
tutorial	درس خصوصی دادن به
tutorials	درس خصوصی دادن به
backside	عقب هر چیزی خصوصی
backsides	عقب هر چیزی خصوصی
special theory of relativity	نظریه نسبیت خصوصی
jurist	متخصص حقوق خصوصی
tutor	درس خصوصی دادن به
to be privately insured	بیمه خصوصی داشتن
to have private insurance [cover]	بیمه خصوصی داشتن
principle of exclusion	در مورد کالاهای خصوصی
personal staff	ستاد خصوصی فرمانده
pbx	تبادل انشعاب خصوصی
tutored	درس خصوصی دادن به
curtain lecture	صحبتهای خصوصی زن وشوهر
behind the stage <adj.> <adv.>	خصوصی [اصطلاح مجازی]
private broadcasting	پخش برنامه خصوصی
private rate of discount	نرخ تنزیل خصوصی
private rate of return	نرخ بازده خصوصی
private branch exchange	مبادله انشعاب خصوصی
sitting in camera	جلسه خصوصی دادگاه
private enterprise	اقتصاد بخش خصوصی
association for computing machinery	بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
palor	اطاق برای گفتگو خصوصی
privy purse	اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
with average	شامل خسارات خصوصی وجزئی
private enterprise	اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
To have selfish motives . to have an axe to grind.	غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
private international law	حقوق بین الملل خصوصی
marginal net private product	محصول خصوصی نهائی خالص
objectives	علمی و بدون نظر خصوصی
objective	علمی و بدون نظر خصوصی
committees	هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committee	هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
offstage	خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
to keep one's feet on the ground <idiom>	علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
privilege cab	درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
table talk	صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
to tutor somebody in English	به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
behind the scenes	در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی