English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
case حرف بزرگ یا حرف معمولی [فناوری چاپ]
Search result with all words
case حروف بزرگ یا حروف معمولی
cases حروف بزرگ یا حروف معمولی
Other Matches
My grandparents are six feet under. <idiom> پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
fossil آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
macropterous دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
so large چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam مادر بزرگ ننه بزرگ
cray نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
usu معمولی
run-of-the-mill <idiom> معمولی
ferial معمولی
standards معمولی
normal معمولی
light water اب معمولی
routinely معمولی
wonted معمولی
received معمولی
copybook معمولی
longhand خط معمولی
open cheque چک معمولی
standard معمولی
routines معمولی
conventional معمولی
routine معمولی
faceless معمولی
ordinary معمولی
plain concrete بتن معمولی
commonest معمولی متعارفی
ordinary clay خاک رس معمولی
unselected clay خاک رس معمولی
common معمولی متعارفی
everyday معمولی مبتذل
commoners معمولی متعارفی
ordinary share سهام معمولی
general cargo کالای معمولی
ethanol الکل معمولی
mulberries توت معمولی
mulberry توت معمولی
ethyl alcohol الکل معمولی
normal عادی معمولی
piper nigrum فلفل معمولی
ornery عادی معمولی
medium lampholder سرپیچ معمولی
generals معمولی و نه مخصوص
ornary عادی معمولی
charge hand کارگر معمولی
ordinal type نوع معمولی
single precision با دقت معمولی
the a merchant سوداگر معمولی
normal good کالای معمولی
standard bar میله معمولی
normal interval فاصله معمولی صف
street virus ویروس معمولی
normal permeability نفوذپذیری معمولی
standard trench سنگر معمولی
onery عادی معمولی
standard motor موتور معمولی
standard gauge اندازه معمولی
nonstandard غیر معمولی
mass concrete بتن معمولی
hepatica غافث معمولی
general کلی معمولی
general معمولی و نه مخصوص
generals کلی معمولی
ranko سرباز معمولی
procedure message پیام معمولی
irregular غیر معمولی
white mulatto توت معمولی
rock brake بسفایج معمولی
rudas پست معمولی
man in the street فرد معمولی
standard brick اجر معمولی
American bond آجرچینی معمولی
common whipping بست معمولی
ambient پس زمینه معمولی
typical <adj.> بافت معمولی
common link حلقه معمولی
commonplace معمولی مبتذل
meaner پست معمولی
meanest پست معمولی
workaday معمولی عادی
ap seogi ایستادن معمولی
banal مبتذل معمولی
civil time ساعت معمولی
mean پست معمولی
wrought iron اهن معمولی
complements تعارفات معمولی
complemented تعارفات معمولی
undressing جامه معمولی
complement تعارفات معمولی
undresses جامه معمولی
standard طبیعی یا معمولی
complementing تعارفات معمولی
standards طبیعی یا معمولی
undress جامه معمولی
normal charge خرج معمولی توپ
joiner door درب معمولی ناو
milkwort پلی گالای معمولی
routes راه جریان معمولی
normal sulphation of battery سولفاتی شدن معمولی
week day روز معمولی هفته
normal magnetization curve خم مغناطیس پذیری معمولی
light hydrogen هیدروژن سبک یا معمولی
martlet پرستوی معمولی اروپایی
route راه جریان معمولی
chamomile بابونه معمولی یامعطر
admedium lampholder سرپیچ بزرگتر از معمولی
meadow mushroom قارچ خوراکی معمولی
bracket حالت معمولی کروشه
in normal situations on public roads در ترافیک معمولی خیابان
l antenna انتن معمولی رادیو
stand سطح معمولی اب دریا
conventional milling machine دستگاه فرز معمولی
standard lamp holder سرپیچ معمولی لامپ
fencing measure فاصله معمولی دو شمشیرباز
conventional جنگ افزارهای معمولی
ordinary grasp گرفتن میله معمولی
walks گام معمولی اسب
walked گام معمولی اسب
walk گام معمولی اسب
outre خارج از حدود معمولی
common stock سهام معمولی شرکت
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
combination grasp گرفتن معمولی و برعکس
inverted l antenna انتن معمولی رادیو
standard size whole brick اجر فشاری معمولی
head cold سرماخوردگی معمولی زکام
standard rain gage باران سنج معمولی
regular weave [plain] بافت معمولی و ساده
undersized کوچکتر ازاندازه معمولی
well-worn پیش پا افتاده معمولی
stake driver بوتیمار معمولی امریکایی
well worn پیش پا افتاده معمولی
ordinary پیام معمولی از نظر ارجحیت
normalising بصورت عادی و معمولی دراوردن
ordinary least square method روش حداقل مربعات معمولی
normalised بصورت عادی و معمولی دراوردن
normalizes بصورت عادی و معمولی دراوردن
normalises بصورت عادی و معمولی دراوردن
conventional take off and landing هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
fair wear and tear خسارت در حد معمولی فرسودگی در حد معمول
ordinary differential equation [ODE] معادله دیفرانسیل معمولی [ریاضی]
guttersnipe نوک دراز یا پاشله معمولی
It was the usual scene. صحنه [موقعیت] معمولی بود.
horseweed خزه معمولی امریکای شمالی
normalize بصورت عادی و معمولی دراوردن
deffered maintenance تعمیر ونگهداری غیر معمولی
service ceiling سقف پرواز معمولی یا جنگی هواپیما
air hardening سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
standard egg section مقطع تخم مرغی شکل معمولی
it is of a normal size دارای اندازه عادی یا معمولی است
I'd like a shampoo for normal hair. من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
snail mail اصط لاح عامیه به پست معمولی
entremets غذای لذید اضافه بر برنامه معمولی
half حرکت یا نمایش گرافیکی با نیمی از شدت معمولی
prepare تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
Can't you just say hello like a normal person? نمیتونی مثل یک آدم معمولی سلام بدی؟
preparing تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepares تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
names کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
name کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
shock waves موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock wave موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
zero stage طبقه معمولی اضافی که به جلوی کمپرسورخطی اضافه میشود
mufti جامه معمولی برتن کسی که حق داردجامه رسمی بپوشد
quad چهار بیت داده ذخیره شده در محل معمولی یکی
offices استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
superspeedway مسیر مسابقه معمولی 2 در5/2 مایل با کنارههای باشیب تند
quads چهار بیت داده ذخیره شده در محل معمولی یکی
kilderkin چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
office استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
man down بازی با یک نفر کمتر از عده معمولی بعلت اخراج یک بازیگر
advertorial تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
fosse commune [قبر معمولی در گورستان که هر هفت سال یا بیشتر استفاده می شود.]
gyroplane نوعی هواپیما که حد فاصل میان هلیکوپتر و طیارههای معمولی است
sub woofer هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
VBScript مجموعه دستورات برنامه نویسی که در یکک صفحه وب معمولی فاهر می شوند,
holds گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
alley حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
hold گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
lumen واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
alleys حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleyways حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
dial up line خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
squawk در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawked در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawks در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
aircraft arresting hook مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
radius of integration شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
doubled up مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
doubled مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
double مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
genet جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
working sails بادبان معمولی که با بادبان سبک یا سنگین در موقع تغییرشدت باد فرق دارد
mantissa رقم اعشاری لگاریتم معمولی افزایش عدد اعشاری
teletext روش ارسال متن و اطلاعات در یک سیگنال تلویزیون معمولی به صورت رشته بیت سری که با استفاده از کدگشای مخصوص قابل نمایش است
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com