Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (4 milliseconds)
English
Persian
run over
<idiom>
حرکت از بالای
Search result with all words
hovercraft
رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
hovercrafts
رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
cursor
حرکت نشانه گر به گوشه بالای سمت چپ صفحه نمایش
cursors
حرکت نشانه گر به گوشه بالای سمت چپ صفحه نمایش
Other Matches
overhead clearance
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pops
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
outreach
بالای سر
upped
بالای
over
بالای
over
بالای سر
upping
بالای
over-
بالای
over-
بالای سر
up
بالای
oer
بالای
overhead
بالای سر
atop of
در بالای
atop of
بالای
above
بالای
at the top of
در بالای
overhead
در بالای سر
into the bargain
بالای ان
above
بالای سر
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
fan light
پنجره بالای در
roof tree
کش بالای شیروانی
fanlight
پنجره بالای در
fanlights
پنجره بالای در
above the earth
بالای زمین
rooftops
بالای بام
rooftop
بالای بام
aloft
در بالای زمین
up the street
بالای خیابان
in-
بالای روی
in
بالای روی
knap
بالای تپه
crow's nest
بالای بلندی
ridge pole
کش بالای شیروانی
ridge tree
کش بالای شیروانی
upstream
بالای رودخانه
crown
بالای هرچیزی
overhead backhand
بک هند از بالای سر
over the horizon
بالای افق
on
بالای در باره
oer
بالای سر روی سر
over the horizon
از بالای افق
uptown
بالای شهر
overhead forehand
فورهند از بالای سر
ridge piece
کش بالای شیروانی
mantel board
در بالای بخاری
It passed over my head.
از بالای سرم رد شد
mean high water
اب بالای میانگین
pressure above the atmosphere
فشار بالای جو
plunging fire
اتش بالای سر
overhead stroke
ضربه از بالای سر
crowns
بالای هرچیزی
overhead cover
حفاظ بالای سر
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
exoatmosphere
ترکش اتمی بالای جو
referees
داور بالای والیبال
referee
داور بالای والیبال
refereed
داور بالای والیبال
spike over the block
ابشار از بالای دفاع
superlunary
واقع بر بالای ماه
rain water head
طشتک بالای ناودان
aloft
سطوح بالا در بالای
overwrite
بالای محلی نوشتن
penthouses
اطاقک بالای بام
penthouse
اطاقک بالای بام
overhead pass
پاس با دو دست از بالای سر
pulpit
بالای منبر رفتن
on station
پروازهواپیما بالای هدف
tree house
خانه بالای درخت
aboveground
در بالای سطح زمین
headline
در بالای صفحه ریسمان
headlines
در بالای صفحه ریسمان
flews
قسمت اویخته لب بالای سگ
bed moulding
گچبری بالای کتیبه
bartizan
کنگره بالای برج
head water
بالای رودخانه بالارود
trucks
کلاهک بالای دکل
trucking
کلاهک بالای دکل
trucked
کلاهک بالای دکل
truck
کلاهک بالای دکل
the sky is above us
آسمان بالای سر ماست
high rate of interest
نرخ بالای بهره
intercepting ditch
ابرو بالای خاکبرداری
aerospace projection operations
بالای منطقه عملیات
refereeing
داور بالای والیبال
pulpits
بالای منبر رفتن
chimney-head
[بالای دودکش کوره ای]
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
ascender
قسمت بالای حروف کوچک
tape
نوار پهن بالای تور
roof garden
تفریح گاه بالای بام
fleche
میل بالای مناره مارپیچ
on station
اماده باش بالای هدف
upstaged
وابسته به عقب یا بالای صحنه
tapes
نوار پهن بالای تور
foretoppsail
بادبان بالای شراع صدر
upstages
وابسته به عقب یا بالای صحنه
dome light
چراغ بالای طاق خودرو
epigastrium
فوق المعده بالای شکم
header
کلمات در بالای صفحه متن
upper edge of the net
نوار بالای تور والیبال
headers
کلمات در بالای صفحه متن
upper classes
وابسته به طبقات بالای اجتماع
upper class
وابسته به طبقات بالای اجتماع
up stream
بالارود در قسمت بالای نهر
high frequency region of a spectrum
ناحیه ی فرکانس بالای یک طیف
high beam
نور بالای چراغ اتومبیل
to crset a hill
به بالای تپه ایی رسیدن
Hertfordshire spike
[میل بالای مناره مارپیچ]
upstaging
وابسته به عقب یا بالای صحنه
top
ضربه به بالای توپ بیلیارد
bar
چوب افقی بالای مانع
bars
چوب افقی بالای مانع
taped
نوار پهن بالای تور
eyebrows
گچ بری هلالی بالای پنجره
crossbar
چوب افقی بالای مانع
lunette
نعل اسب پنجره بالای در
letterhead
عنوان چاپی بالای کاغذ
letterheads
عنوان چاپی بالای کاغذ
crossbars
چوب افقی بالای مانع
parhelic circle
هاله روشن بالای افق
space above property
فضای قسمت بالای ملک
head
دستشویی قایق بالای بادبان
gatehouse
اطاق یازندان بالای دروازه
black will take no other hue
بالای سیاهی رنگی نیست
eyebrow
گچ بری هلالی بالای پنجره
stratopause
لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر
cimborio
[برجک نورگیر بالای بام]
choir-loft
[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
gatehouses
اطاق یازندان بالای دروازه
topsides
قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
cornices
گچ بری زیر سقف یا بالای دیوار
overarm
بالا اوردن بازو تا بالای شانه
vinculum
خط ترازی که بالای چند جمله می کشند
cornices
گچ بری بالای دیوار زیر سقف
cornice
گچ بری زیر سقف یا بالای دیوار
on target
بالای اماج زمان روی هدف
trochanter
برامدگی در بالای تنه استخوان ران
aerospace
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
ullage
حجم بالای سطح مایع تانک
minimum clearance
حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
gables
سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
gable
سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
net cord
کابل یا سیم بالای تور والیبال
outside passenger
مسافری که بیرون یا بالای دلیجان می نشیند
warp beam
چوب افقی بالای دار
[قالی]
intercepting ditch
جوی کوهی ابروی بالای کند
cornice
گچ بری بالای دیوار زیر سقف
barge-board
[تخته بالای سنتوری زیر سرپوش]
specification
درجه بالای دقت یا مشخصات زیاد
styloipodium
گرده بالای میوه گیاهان چتری
dais
سایبان یااسمانه بالای تخت پادشاه
My bedroom is just above.
اطاق خواب من درست بالای اینجاست
midnight sun
خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com